Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
blast
U
ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
blasts
U
ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blows
U
برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده
blow
U
برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده
programmable terminal
U
ترمینال قابل برنامه ریزی
hard
U
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
harder
U
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
hardest
U
که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
redefines
U
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
redefined
U
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
redefining
U
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
redefine
U
تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
fpla
U
ارایه منطقی قابل برنامه ریزی میدان
electrically
U
نوعی EAROM که قابل برنامه ریزی است
EAPROM
U
گونهای EAROM که قابل برنامه ریزی است
addressable
U
نشانه گری که محل آن قابل برنامه ریزی است
cursor
U
نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است
cursors
U
نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است
proms
U
حافظه فقط خواندنی که توسط کاربر قابل برنامه ریزی است .
prom
U
حافظه فقط خواندنی که توسط کاربر قابل برنامه ریزی است .
check
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checked
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checks
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
prom
U
Only ProgrammableRead حافظه فقط خواندنی برنامه پذیرحافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی emory
proms
U
Only ProgrammableRead حافظه فقط خواندنی برنامه پذیرحافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی emory
pla
U
CI که موقتا برنامه ریزی میشود تا عملیات منط قی روی داده انجام دهد
programmers
U
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
programmer
U
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
zeroes
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zero
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeros
U
پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
planning comission
U
هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
compressor
U
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressors
U
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
simplex method
U
روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
read
U
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
reads
U
وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
linear programming
U
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
radial transfer
U
انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
masks
U
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask
U
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
transfers
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring
U
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
ACD
U
سیستم تلفن خاص که میتواند تماسهای متعددی را مدیریت کند و آنها را طبق دستورات برنامه ریزی شده در پایگاه داده ها هدایت کند
demands
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
graphics
U
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
enquiry
U
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
asynchronous
U
انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
read
U
وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
reads
U
وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
scheduled wave
U
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
businesses
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business
U
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
turing machine
U
مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
programmable read only memory
U
حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
pl/m
U
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
maps
U
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
map
U
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
electrically
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
common
U
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
commonest
U
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
commoners
U
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
data interchange format
U
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
scanners
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
modular
U
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
Send To command
U
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
schematization
U
برنامه ریزی
planning
<adj.>
برنامه ریزی
programming
U
برنامه ریزی
management
U
برنامه ریزی
managements
U
برنامه ریزی
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
closer
U
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closest
U
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close
U
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closes
U
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
linear programming
U
برنامه ریزی خطی
programs
U
برنامه ریزی کردن
develop
U
برنامه ریزی و تولید
quantitative programming
U
برنامه ریزی کمی
develops
U
برنامه ریزی و تولید
quadratic programming
U
برنامه ریزی غیرخطی
goal programming
U
برنامه ریزی ارمانی
overall planning
U
برنامه ریزی کلی
programming methods
U
روشهای برنامه ریزی
program
U
برنامه ریزی کردن
imperative planning
U
برنامه ریزی اجباری
financial planning
U
برنامه ریزی مالی
product planning
U
برنامه ریزی محصولات
plan
U
برنامه ریزی کردن
plans
U
برنامه ریزی کردن
square away
<idiom>
U
برنامه ریزی کردن
work out
<idiom>
U
برنامه ریزی کردن
ex ante
U
برنامه ریزی شده
scheduled
U
برنامه ریزی کردن
dynamic programming
U
برنامه ریزی پویا
personnel development
U
برنامه ریزی استخدامی
schedule
U
برنامه ریزی کردن
economic planning
U
برنامه ریزی اقتصادی
educational planning
U
برنامه ریزی اموزشی
optimal planning
U
برنامه ریزی بهینه
programmed
U
برنامه ریزی شده
schedules
U
برنامه ریزی کردن
planning cycle
U
دوره برنامه ریزی
planning horizon
U
افق برنامه ریزی
production planning
U
برنامه ریزی تولید
timing
U
برنامه ریزی زمانی
macroplanning
U
برنامه ریزی کلان
population planning
U
برنامه ریزی جمعیت
development planning
U
برنامه ریزی توسعه
dietetics
U
برنامه ریزی غذایی
consolidated planning
U
برنامه ریزی تلفیقی
national planning
U
برنامه ریزی ملی
planning system
U
نظام برنامه ریزی
planning principles
U
اصول برنامه ریزی
planning model
U
الگوی برنامه ریزی
planning horizon
U
مدت برنامه ریزی
optimal planning
U
برنامه ریزی مطلوب
centralized planning
U
برنامه ریزی متمرکز
adhoc planning
U
برنامه ریزی روزمره
state planning
U
برنامه ریزی دولتی
centeralized planning
U
برنامه ریزی متمرکز
family planning
U
برنامه ریزی خانواده
comprehensive planning
U
برنامه ریزی جامع
corporate planning
U
برنامه ریزی شرکت
central planning
U
برنامه ریزی مرکزی
contract scheduling
U
برنامه ریزی قرارداد
regional planning
U
برنامه ریزی منطقهای
sectoral planning
U
برنامه ریزی بخشی
curriculum development
U
برنامه ریزی درسی
rural planning
U
برنامه ریزی روستائی
agricultural planning
U
برنامه ریزی کشاورزی
social planning
U
برنامه ریزی اجتماعی
projectable
U
قابل طرح ریزی
scheduled fire
U
اتشهای برنامه ریزی شده اتشهای طبق برنامه
dynamic link library
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
compiled
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
chapters
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapter
U
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
compile
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiling
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
programmed check
U
بررسی برنامه ریزی شده
programmed instruction
U
دستورالعمل برنامه ریزی شده
programmed computer
U
کامپیوتر برنامه ریزی شده
programmed check
U
مقابله برنامه ریزی شده
non numeric programming
U
برنامه ریزی غیر عددی
nonlinear programming
U
برنامه ریزی غیر خطی
financial planning system
U
سیستم برنامه ریزی مالی
directive planning
U
برنامه ریزی هدایت شده
decentralized planning
U
برنامه ریزی غیر متمرکز
programmable check
U
مقابله برنامه ریزی شده
devise
U
برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم
devising
U
برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم
scheduling
U
برنامه ریزی کارهای اجرائی
production resource planning
U
برنامه ریزی منابع تولید
production planning and control
U
برنامه ریزی و کنترل تولید
devised
U
برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم
planned saving
U
پس انداز برنامه ریزی شده
multi level planning
U
برنامه ریزی چند سطحی
devises
U
برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم
long run planning
U
برنامه ریزی بلند مدت
short run planning
U
برنامه ریزی کوتاه مدت
planned demand
U
تقاضای برنامه ریزی شده
programmed switch
U
گزینه برنامه ریزی شده
material requirements planning
U
برنامه ریزی نیازمندیهای کالا
manpower planning
U
برنامه ریزی نیروی انسانی
generalized planning
U
برنامه ریزی تعمیم یافته
impulse buying
U
خرید بدون برنامه ریزی
integer programming
U
برنامه ریزی عدد صحیح
inter sectoral planning
U
برنامه ریزی بین بخشی
medium term planning
U
برنامه ریزی میان مدت
nonprogrammed halt
U
توقف برنامه ریزی نشده
gosplan
U
سازمان برنامه ریزی شوروی
programmed label
U
برچسب برنامه ریزی شده
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
sensitivity analysis
U
تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
programmed i/o
U
ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
materials requirements planning
U
برنامه ریزی مواد مورد نیاز
planning programming budgetting
U
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planned investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی شده
developments
U
برنامه ریزی تولید محصول جدید
development
U
برنامه ریزی تولید محصول جدید
centrally planned economy
U
اقتصادی که از مرکز برنامه ریزی میشود
knock about
<idiom>
بدون برنامه ریزی سفر کردن
dragged
U
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drag
U
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drags
U
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
subroutine
U
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است
identification
U
بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
timer switch
U
سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com