English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I cannot look him in the face again. دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
What else can I do? U دیگر چه می توانم بکنم ؟
I can't go on any longer. U من دیگر نمی توانم ادامه بدهم.
I can't run any faster. U من تندتر دیگر نمی توانم بدوم.
shoot U رویش انشعابی رویش شاخه
shoots U رویش انشعابی رویش شاخه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
germination U رویش
excrescences U رویش ناهنجار
vegetive U رویش کننده
ingrowth U رویش درونی
mushroom growth U رویش تند
growing point U نقطه رویش
excrescency U رویش ناهنجارنسوج
ovular growth U رویش تخمک
intergrowth U رویش توام
orthotropism U رویش عمودی
excrescence U رویش ناهنجار
extroversion U رویش برونی
gigas U رویش بلند تر
cockles U رویش زگیل مانند
germinative U وابسته به رویش تخم
extroverts U دارای رویش برونی
She is on familiar (intimate) terms with me. U با من رویش باز است
herbicides U مواد ضد رویش گیاه
herbicide U مواد ضد رویش گیاه
antiplant agent U عامل ضد رویش گیاهان
pubescence U رویش مو درپشت زهار
vegetative U روینده رویش کننده
cockle U رویش زگیل مانند
extrovert U دارای رویش برونی
Where can I get information? U از کجا می توانم بپرسم؟
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
I cant nor can anyone else . U نه من می توانم ونه کس دیگه
If you can so can I . U اگر تو بتوانی من هم می توانم
hyperostosis U رویش غیر طبیعی استخوان
his face is p with small pox U رویش ازابله پرازچاله است
endomorphism U رویش از روپوست درون دگرگونی
endomorphy U رویش از روپوست درون دگرگونی
I could pass for a Greek . U می توانم خودم رایونانی جابزنم
was wondering if I could borrow your car. U می توانم ماشینت را قرض کنم؟
Where can I make a phone call? U از کجا می توانم تلفن کنم؟
i did all in my power U انچه در توانم بود کردم
Where can I park? کجا می توانم پارک کنم؟
can i do a for you U کاری می توانم برای شمابکنم
You can bank on it! <idiom> U میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
You can take it to the bank. <idiom> U میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
I just cant drop my work and go . U نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
How long can I park here? U چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
My hands are tied. <idiom> U نمی توانم [کاری] کمکی بکنم.
how can I learn English U چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
Can I entrust this task to you? U می توانم این امررا به شما بسپارم ؟
I can't help you. U من نمی توانم به شما کمک کنم.
unipotent U دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
monomorphic or phous U دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
Can I drive to the centre of town? U آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
I cannot square it with my conscience to ... U من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
how much can I overdraw on my account? U چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
I could have sworn that there was somebody in the next room . U می توانم قسم بخورم که یکنفر دراتاق مجاور بود
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
prolotherapy U اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
How do I notice when the meat is off? U چگونه می توانم متوجه شوم که گوشت فاسد شده است؟
glanced U نگاه نگاه مختصر
glances U نگاه نگاه مختصر
glance U نگاه نگاه مختصر
micronucleus U یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
palimpsest U نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
ontogeny U رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
sarcoid U زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
in plant U درحال رویش درحال رشد
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
by sight U از نگاه
ganders U : نگاه
leers U نگاه چپ
regards U نگاه
leers U نگاه کج
look here U نگاه کن
regarded U نگاه
gander U : نگاه
look U نگاه
glimpsed U نگاه کم
leering U نگاه کج
looked U نگاه
glimpse U نگاه کم
looks U نگاه
observantion U نگاه
i say U نگاه کن
leering U نگاه چپ
regard U نگاه
leer U نگاه کج
leer U نگاه چپ
slanted U نگاه کج
slants U نگاه کج
glimpsing U نگاه کم
gloatingly U با نگاه
glimpses U نگاه کم
leered U نگاه کج
leered U نگاه چپ
view U نگاه
slant U نگاه کج
tackle U نگاه داشتن
peeked U نگاه دزدانه
to keep in U نگاه داشتن
retaining U نگاه داشتن
stay U نگاه داشتن
tackled U نگاه داشتن
peek U نگاه دزدانه
retrospectively U با نگاه بگذشته
glimpsed U نگاه سریع
glimpses U نگاه انی
glimpses U نگاه سریع
glimpsing U نگاه انی
glimpsing U نگاه سریع
to look on with U نگاه کردن
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
glimpsed U نگاه انی
to lock out U نگاه داشتن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
glimpse U نگاه سریع
glimpse U نگاه انی
stayed U نگاه داشتن
to lay fast U نگاه داشتن
peeking U نگاه دزدانه
peeks U نگاه دزدانه
tackles U نگاه داشتن
stares U رک نگاه کردن
retain U نگاه داشتن
keeps U نگاه داشتن
hold U نگاه داشتن
holds U نگاه داشتن
to set eyes on U نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
eying U نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
eye U نگاه کردن
retained U نگاه داشتن
stare U رک نگاه کردن
keep U نگاه داشتن
refrains U نگاه داشتن
Peeping Toms U نگاه دزد
squint U چپ نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
see U نگاه کردن
sees U نگاه کردن
oblongs U نگاه ممتد
oblong U نگاه ممتد
tackling U نگاه داشتن
Peeping Tom U نگاه دزد
squinted U چپ نگاه کردن
to put to a pause U نگاه داشتن
refraining U نگاه داشتن
refrained U نگاه داشتن
refrain U نگاه داشتن
squints U چپ نگاه کردن
vide infara U را نگاه کنید
come-on U نگاه دعوتآمیز
come-ons U نگاه دعوتآمیز
retains U نگاه داشتن
stop U نگاه داشتن
retrospection U نگاه به قهقرا
at a glance U بیک نگاه
an upward glance U نگاه سربالا
glaringly U با نگاه خیره
pryingly U با نگاه دقیق
preservatize U نگاه داشتن
an intent look U یک نگاه مشتاقانه
an am or ous glance U یک نگاه عاشقانه
oeillade U نگاه عاشقانه
gazing U نگاه خیره
sheep's eye U نگاه عاشقانه
stopped U نگاه داشتن
stopping U نگاه داشتن
stops U نگاه داشتن
retrospect U نگاه به گذشته
looker U نگاه کننده
at first sight U بیک نگاه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com