Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heyland diagram
U
دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circular scanning
U
مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
asynchronous
U
اسنکرون
asynchronous alternator
U
ژنراتور اسنکرون
induction motor generator
U
مبدل اسنکرون
three phase asynchronous motor
U
موتور اسنکرون سه فازه
stops
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopping
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopped
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stop
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
charted
U
دیاگرام
chart
U
دیاگرام
charting
U
دیاگرام
diagrams
U
دیاگرام
diagram
U
دیاگرام
track diagram
U
دیاگرام خط
charts
U
دیاگرام
equilibrium diagram
U
دیاگرام تعادل
load diagram
U
دیاگرام بار
heyland diagram
U
دیاگرام هایلند
expansion diaphragm
U
دیاگرام انبساط
illustrative digram
U
دیاگرام مصور
illustrative digram
U
دیاگرام توضیحی
block diagram
U
بلوک دیاگرام
loading diagram
U
دیاگرام بارگیری
indicator diagram
U
دیاگرام نشاندهنده
scatter diagram
U
دیاگرام پراکنش
connection diagram
U
دیاگرام اتصال
circuit diagram
U
دیاگرام مداری
connecting diagram
U
دیاگرام اتصال
safety diagram
U
دیاگرام تامین
fig.
U
مخفف دیاگرام
connection diagram
U
دیاگرام مداری
deployment diagram
U
دیاگرام گسترش
coverage diagram
U
دیاگرام منطقه پوشش
microphone diagram
U
ممبران یا دیاگرام میکروفن
diagram
U
شکل راهنما دیاگرام
circuit diagram
U
دیاگرام مسیر جریان
diagram
U
دیاگرام نمودار تصویر
field bistribution diagram
U
دیاگرام پخش میدان
diagrams
U
دیاگرام نمودار تصویر
diagrams
U
شکل راهنما دیاگرام
inclination diagram
U
دیاگرام میل توپ
shape of the moment diagram
U
شکل دیاگرام خمشی
rectangular giagram
U
دیاگرام مستطیل شکل
circular
U
دایرهای
gyrating
U
دایرهای
gyrates
U
دایرهای
circulars
U
دایرهای
cyclic
U
دایرهای
gyrate
U
دایرهای
gyrated
U
دایرهای
shear and moment diagram
U
دیاگرام نیروی برشی و لنگرخمشی
endless sling
U
باربردار دایرهای
circular velocity
U
سرعت دایرهای
circular motion
U
حرکت دایرهای
circular flow
U
جریان دایرهای
circulars
U
دایرهای شکل
circular list
U
لیست دایرهای
circle graph
U
نمودار دایرهای
circuit training
U
تمرین دایرهای
circular arch
U
طاق دایرهای
hoop stress
U
تنش دایرهای
circular
U
دایرهای شکل
circumferential stress
U
خستگی دایرهای
semi circular
U
نیم دایرهای
rotary motion
U
حرکت دایرهای
polycyclic
U
چند دایرهای
shiko dachi
U
ایستادن دایرهای
circular casing pump
U
تلمبه پا بده دایرهای
circular shift
U
تغییر مکان دایرهای
molinello
U
ضربه دایرهای به سر در سابر
boat diagram
U
دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
eye
U
شکاف درجه دایرهای شکل
ring sight
U
شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
eyeing
U
شکاف درجه دایرهای شکل
circular mil
U
مساحت دایرهای به قطر یک میل
eyes
U
شکاف درجه دایرهای شکل
eying
U
شکاف درجه دایرهای شکل
circle eight
U
چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
ruptures
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
circle of influence
U
دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
rupture
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupturing
U
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
electronic
U
روش ارسال متن است نویس و دیاگرام روی خط تلفن
circular probable error
U
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
dartboard
U
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
circular dispersion
U
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
dartboards
U
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
volte
U
حرکت اسب درگام برداشتن دایرهای بقطر 6متر
poiseuille flow
U
جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
annulus
U
دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
bulb angle
U
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
collector ring
U
منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
effectiveness clock
U
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
wheel satellite
U
ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
characteristic diagram for the concrete
U
دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
characteristic diagram for the steel
U
دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
moment diagrams byparts
U
دیاگرام لنگر خمشی جزء به جزء
buttoning
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoned
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button
U
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
epicycle
U
دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
Jacquard loom
U
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
radio button
U
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
wiring diagram
U
نمودار سیم کشی ساختمان نقشه سیم کشی دیاگرام سیم کشی
motored
U
ماشین
pressmen
U
ماشین چی
pressman
U
ماشین چی
wheels
U
رل ماشین
automaton
U
ماشین
wheel
U
رل ماشین
automatons
U
ماشین
apparatus
U
ماشین
wheeling
U
رل ماشین
machanist
U
ماشین چی
freeze-up
U
ماشین
plant
U
ماشین
machines
U
ماشین
mill
U
ماشین
machined
U
ماشین
gins
U
ماشین
gin
U
ماشین
machine
U
ماشین
plants
U
ماشین
mechanisms
U
ماشین
motors
U
ماشین
runners
U
ماشین چی
mills
U
ماشین
runner
U
ماشین چی
mechanism
U
ماشین
motor-
U
ماشین
engine
U
ماشین
motor
U
ماشین
sewing press
U
ماشین کتابدوزی
computers
U
ماشین الکترونیکی
computers
U
ماشین حساب
computers
U
ماشین متفکر
adders
U
ماشین جمع
adder
U
ماشین جمع
computer
U
ماشین الکترونیکی
virtual machine
U
ماشین مجازی
computer
U
ماشین متفکر
computer
U
ماشین حساب
automobiles
U
ماشین خودرو
automobile
U
ماشین خودرو
two phase machine
U
ماشین دو فازه
trench excavator
U
ماشین حفاری
type write
U
ماشین کردن
type writer
U
ماشین تحرر
type writer
U
ماشین تحریر
treadles
U
رکاب ماشین
two way machine
U
ماشین دو راهه
turing machine
U
ماشین تورینگ
smart machine
U
ماشین هوشیار
turning machine
U
ماشین تراش
typing
U
ماشین نویسی
slot drilling machine
U
ماشین سوراخکن
buffer
U
ماشین لرزنده
slot drilling machine
U
ماشین مته
six by six
U
ماشین شش چرخه
treadle
U
رکاب ماشین
car tyre
[British]
U
تایر ماشین
reapers
U
ماشین درو
teazle
U
ماشین خارزنی
teazel
U
ماشین خارزنی
sunchronous machine
U
ماشین سنکرون
station wagon
U
ماشین کبریتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com