Total search result: 211 (14 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
twice is U |
دو دو تا چهار تا میشود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
nibble U |
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود |
 |
 |
nibbled U |
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود |
 |
 |
nibbles U |
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود |
 |
 |
nibbling U |
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود |
 |
 |
quad U |
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود |
 |
 |
quads U |
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود |
 |
 |
turnstile U |
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود |
 |
 |
turnstiles U |
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود |
 |
 |
twice is U |
2 ضرب در 2 میشود چهار |
 |
 |
ymck U |
تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود |
 |
Other Matches |
|
 |
cross-in-square U |
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای] |
 |
 |
four poster U |
تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد |
 |
 |
trapezium U |
چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم |
 |
 |
quatrefoil U |
چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.] |
 |
 |
tetrapterous U |
دارای چهار بال چهار جناحی |
 |
 |
tetrahedron U |
جسم چهار سطحی چهار ضلعی |
 |
 |
quadrumana U |
چهار دستان میمونهای چهار دست و پا |
 |
 |
quadrumvir U |
انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری |
 |
 |
tetragonal U |
دارای چهار زاویه چهار کنجی |
 |
 |
quadrangles U |
چهار گوش چهار دیواری |
 |
 |
quadrangle U |
چهار گوش چهار دیواری |
 |
 |
quatrefoil U |
چهار ترک چهار گوشه |
 |
 |
qyaternary U |
چهار واحدی چهار عضوی |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
echoes U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoing U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoed U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echo U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
forms U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
perfoliate U |
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود |
 |
 |
formed U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
form U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
averaged U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averages U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averaging U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
average U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
trace U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
traced U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
traces U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
loads U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
load U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
softer U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
softest U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
dummies U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
dummy U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
soft U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
town fog U |
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود |
 |
 |
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
 |
 |
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
 |
 |
masters U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
seconded U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
master U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
seconding U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
mastered U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
seconds U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
second U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
workgroup U |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
 |
 |
fax U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxed U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxing U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxes U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
horned scully U |
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود |
 |
 |
autos U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
 |
 |
standards U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
auto U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
 |
 |
standard U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
 |
 |
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
transfer U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
transfers U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
config.sys U |
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود |
 |
 |
transferring U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
asynchronous U |
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند |
 |
 |
palmtop U |
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود |
 |
 |
additions U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
 |
 |
addition U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
 |
 |
residents U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
resident U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
modes U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
mode U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
POSIX U |
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود |
 |
 |
phases U |
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود |
 |
 |
paged U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
phased U |
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود |
 |
 |
pages U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
phase U |
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود |
 |
 |
page U |
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود. |
 |
 |
reads U |
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
 |
 |
warehousing system U |
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود |
 |
 |
read U |
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
 |
 |
destinations U |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
 |
 |
destination U |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
 |
 |
quadruples U |
چهار لا |
 |
 |
quadrupeds U |
چهار پا |
 |
 |
quadruped U |
چهار پا |
 |
 |
tetragon U |
چهار بر |
 |
 |
tetrad U |
چهار |
 |
 |
quatre U |
چهار |
 |
 |
quadrate U |
چهار یک |
 |
 |
quadruple U |
چهار لا |
 |
 |
quadrupled U |
چهار لا |
 |
 |
quartile U |
چهار یک |
 |
 |
quadrupling U |
چهار لا |
 |
 |
quadrilaterals U |
چهار بر |
 |
 |
quarter U |
چهار یک |
 |
 |
four U |
چهار |
 |
 |
quadrilateral U |
چهار بر |
 |
 |
sector U |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
 |
 |
sectors U |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
 |
 |
asynchronous computer U |
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام |
 |
 |
square dome U |
چهار طاقی |
 |
 |
quadrilateral U |
چهار ضلعی |
 |
 |
quadrant U |
چهار یک دایره |
 |
 |
quadrant U |
چهار گوش |
 |
 |
quadric U |
چهار تایی |
 |
 |
quadraple U |
چهار برابر |
 |
 |
qyaternary U |
چهار تایی |
 |
 |
quadrisyllabic U |
چهار هجائی |
 |
 |
quadrivalent U |
چهار بنیانی |
 |
 |
quadrivalent U |
چهار ارزشی |
 |
 |
quadrate U |
چهار گوش |
 |
 |
quadrilateral U |
چهار جانبه |
 |
 |
quadrifid U |
چهار شکافی |
 |
 |
tetrasyllabic U |
چهار هجائی |
 |
 |
quadripartite U |
چهار جزئی |
 |
 |
quadrangular U |
چهار گوشه |
 |
 |
tetragon U |
چهار گوشه |
 |
 |
tetrasporous U |
چهار هاگی |
 |
 |
intersection U |
چهار راه |
 |
 |
intersections U |
چهار راه |
 |
 |
tetrasporic U |
چهار هاگی |
 |
 |
point four U |
اصل چهار |
 |
 |
tetrahedral U |
چهار ضلعی |
 |
 |
tetrapod U |
پروانه چهار پا |
 |
 |
tetraphyllous U |
چهار برگه |
 |
 |
tetrameter U |
چهار وزنی |
 |
 |
tetragon U |
چهار ضلعی |
 |
 |
tetrastichous U |
چهار جزیی |
 |
 |
quatrefoil U |
گل چهار گلبرگی |
 |
 |
footstool U |
چهار پایه |
 |
 |
footstools U |
چهار پایه |
 |
 |
tertramerous U |
چهار جزئی |
 |
 |
the four seasons U |
چهار فصل |
 |
 |
tetrahedral U |
چهار وجهی |
 |
 |
the cardinal humours U |
چهار ابگونه |
 |
 |
tetrad U |
چهار عنصری |
 |
 |
tetradactylous U |
چهار پنجهای |
 |
 |
tetravalent U |
چهار بنیانی |
 |
 |
tetravalent U |
چهار فرفیتی |
 |
 |
tetratomic U |
چهار اتمی |
 |
 |
tetrahedron U |
چهار وجهی |
 |
 |
quadruplets U |
چهار گانه |
 |
 |
creep U |
چهار دست و پا |
 |
 |
Wednesday U |
چهار شنبه |
 |
 |
quadruple U |
چهار گانه |
 |
 |
gallop U |
چهار نعل |
 |
 |
four o'clock U |
ساعت چهار |
 |
 |
four pole U |
چهار قطبی |
 |
 |
four dimensional U |
چهار بعدی |
 |
 |
four cycle U |
چهار چرخه |
 |
 |
Wednesdays U |
چهار شنبه |
 |
 |
galloped U |
چهار نعل |
 |
 |
four U |
عدد چهار |
 |
 |
foursquare U |
چهار ضلعی |
 |
 |
squared U |
چهار گوش |
 |
 |
four way U |
چهار راه |
 |
 |
four way U |
چهار لولهای |
 |
 |
close U |
چهار گوشه |
 |
 |
backfour U |
چهار مدافع |
 |
 |
all fours U |
چهار دست و پا |
 |
 |
squares U |
چهار گوش |
 |
 |
squaring U |
چهار گوش |
 |
 |
gallops U |
چهار نعل |
 |
 |
quadruple U |
چهار تایی |
 |
 |
quadrupled U |
چهار گانه |
 |
 |
quadrupled U |
چهار تایی |
 |
 |
quadrupling U |
چهار گانه |
 |
 |
quads U |
چهار گوش |
 |
 |
all eyes U |
چهار چشمی |
 |
 |
quadrupling U |
چهار تایی |
 |
 |
tetramerous U |
چهار جزیی |
 |
 |
quadrilaterals U |
چهار جانبه |
 |
 |
quadrilaterals U |
چهار ضلعی |
 |
 |
cross legged U |
چهار زانو |
 |
 |
quadruplet U |
چهار گانه |
 |
 |
square U |
چهار گوش |
 |
 |
quad U |
چهار قلو |
 |
 |
tetrastich U |
چهار بیتی |
 |
 |
quadruples U |
چهار گانه |
 |
 |
quad U |
چهار گوش |
 |
 |
double breasted U |
کت چهار دکمه |
 |
 |
long legged U |
چهار پایه |
 |
 |
quadruples U |
چهار تایی |
 |
 |
quads U |
چهار قلو |
 |
 |
multicast packet U |
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود |
 |
 |
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
softest U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
soft U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
softer U |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
 |
 |
clogged ink jet nozzles U |
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود |
 |
 |
toner U |
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد |
 |
 |
off screen image U |
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود |
 |
 |
bootstrap U |
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود |
 |
 |
paged address U |
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود. |
 |
 |
double pair royal U |
چهار برگ یکجور |
 |