Perdic | دوش بدوش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 28 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	shoulder to shoulder U	دوش بدوش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	tramp U	خانه بدوش
	tramped U	خانه بدوش
	tramps U	خانه بدوش
	ranger U	ولگرد خانه بدوش
	rangers U	ولگرد خانه بدوش
	carried U	بدوش گرفتن
	carries U	بدوش گرفتن
	carry U	بدوش گرفتن
	carrying U	بدوش گرفتن
	vagabond U	دربدر خانه بدوش
	vagabonds U	دربدر خانه بدوش
	horse U	بدوش کشیدن
	nomad U	خانه بدوش صحرانشین
	nomads U	خانه بدوش صحرانشین
	Bushman U	خانه بدوش درافریقای جنوبی
	Bushmen U	خانه بدوش درافریقای جنوبی
	bird of passage U	شخص مهاجر وخانه بدوش
	caird U	ادم خانه بدوش
	gangrel U	اواره خانه بدوش
	landloper U	خانه بدوش
	landlouper U	خانه بدوش
	nomadically U	بطور خانه بدوش
	rover U	ولگرد خانه بدوش
	shuffle off U	بدوش دیگری گذاردن
	to saddle any one with a task U	کاری را بدوش کسی گذاشتن
	to shuffle off responsibility U	مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
	to take the cross U	صلیب بدوش گرفتن
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search