Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reasure
U
دوباره بیمه کردن
reinsure
U
دوباره بیمه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
valued policy
U
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance
U
بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover
U
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
exclusion clause
U
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
continuation clause
U
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy
U
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policy
U
بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance
U
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policies
U
بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances
U
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
assuring
U
بیمه کردن
assure
U
بیمه کردن
assures
U
بیمه کردن
insure
U
بیمه کردن
assure
U
بیمه کردن عمر
assuring
U
بیمه کردن عمر
coinsure
U
بیمه اتکایی کردن
reinsure
U
بیمه اتکایی کردن
assures
U
بیمه کردن عمر
indemnify
U
بیمه کردن جبران خسارت
give someone one's word
<idiom>
U
قول دادن یا بیمه کردن
take out an insurance policy
U
قرارداد بیمه را منعقد کردن
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
underwrite policy
U
بیمه نامه را فهر نویسی کردن
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
assuring
U
بیمه کردن مجاب کردن
assures
U
بیمه کردن مجاب کردن
assure
U
بیمه کردن مجاب کردن
tempering (metallurgy)
U
بازپخت
[سخت گردانی]
[دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن]
[فلز کاری]
revamps
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamping
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamp
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamped
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
relays
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
relayed
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relay
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
replenished
U
دوباره پر کردن
refresh
U
دوباره پر کردن
refreshed
U
دوباره پر کردن
refreshes
U
دوباره پر کردن
refills
U
دوباره پر کردن
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
refilling
U
دوباره پر کردن
replenishing
U
دوباره پر کردن
refilled
U
دوباره پر کردن
replenishes
U
دوباره پر کردن
replenish
U
دوباره پر کردن
refill
U
دوباره پر کردن
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
resurfaced
U
دوباره روکاری کردن
rephrase
U
دوباره عبارتبندی کردن
recondition
U
دوباره درست کردن
redirecting
U
دوباره راهنمایی کردن
retake
U
دوباره تسخیر کردن
reliving
U
دوباره تجربه کردن
reschedule
U
دوباره برنامهریزی کردن
reschedules
U
دوباره برنامهریزی کردن
resurfaces
U
دوباره روکاری کردن
rephrased
U
دوباره عبارتبندی کردن
rescheduled
U
دوباره برنامهریزی کردن
rephrasing
U
دوباره عبارتبندی کردن
rescheduling
U
دوباره برنامهریزی کردن
resurface
U
دوباره روکاری کردن
rephrases
U
دوباره عبارتبندی کردن
cold start
U
دوباره روشن کردن
redirects
U
دوباره راهنمایی کردن
redirected
U
دوباره راهنمایی کردن
revises
U
دوباره چاپ کردن
reconditioned
U
دوباره درست کردن
reconditions
U
دوباره درست کردن
reproduce
U
دوباره چاپ کردن
reproduced
U
دوباره چاپ کردن
reproduces
U
دوباره چاپ کردن
reproducing
U
دوباره چاپ کردن
back fill
U
عمل دوباره پر کردن
rebuilds
U
دوباره ساختمان کردن
recollects
U
دوباره جمع کردن
recollecting
U
دوباره جمع کردن
redirect
U
دوباره راهنمایی کردن
retaken
U
دوباره تسخیر کردن
retakes
U
دوباره تسخیر کردن
recollected
U
دوباره جمع کردن
retaking
U
دوباره تسخیر کردن
rewire
U
دوباره سیمکشی کردن
rewired
U
دوباره سیمکشی کردن
rewires
U
دوباره سیمکشی کردن
rewiring
U
دوباره سیمکشی کردن
recollect
U
دوباره جمع کردن
revising
U
دوباره چاپ کردن
relives
U
دوباره تجربه کردن
retransmit
U
دوباره مخابره کردن
regains
U
دوباره تصرف کردن
reorganised
U
دوباره متشکل کردن
reorganises
U
دوباره متشکل کردن
reorganising
U
دوباره متشکل کردن
reinstall
U
دوباره برقرار کردن
reorganize
U
دوباره متشکل کردن
reorganized
U
دوباره متشکل کردن
reorganizes
U
دوباره متشکل کردن
regaining
U
دوباره تصرف کردن
rejuveoize
U
دوباره جوان کردن
rejuvenate
U
دوباره جوان کردن
redeliver
U
دوباره مستخلص کردن
reemploy
U
دوباره استخدام کردن
reengage
U
دوباره استخدام کردن
reexamine
U
دوباره امتحان کردن
reforge
U
دوباره جعل کردن
regain
U
دوباره تصرف کردن
regained
U
دوباره تصرف کردن
reorganizing
U
دوباره متشکل کردن
reinterpret
U
دوباره تفسیر کردن
rewake
U
دوباره بیدار کردن
resorb
U
دوباره جذب کردن
restart
U
روشن کردن دوباره
retry
U
دوباره محاکمه کردن
retry
U
دوباره ازمایش کردن
reuse
U
دوباره استفاده کردن
revalidate
U
دوباره پادار کردن
retranslate
U
دوباره ترجمه کردن
republish
U
دوباره منتشر کردن
republish
U
دوباره چاپ کردن
remonetize
U
دوباره رایج کردن
renegotiate
U
دوباره مذاکره کردن
reoccupy
U
دوباره اغاز کردن
reorder
U
دوباره مرتب کردن
reinstate
U
دوباره برقرار کردن
reinstated
U
دوباره برقرار کردن
reinstates
U
دوباره برقرار کردن
reinstating
U
دوباره برقرار کردن
recompose
U
دوباره انشاء کردن
recommit
U
دوباره زندان کردن
rejuvenated
U
دوباره جوان کردن
reappraises
U
دوباره ارزیابی کردن
remarry
U
دوباره عروسی کردن
reappraised
U
دوباره ارزیابی کردن
remarries
U
دوباره عروسی کردن
reappraise
U
دوباره ارزیابی کردن
rebuild
U
دوباره ساختمان کردن
remarried
U
دوباره عروسی کردن
redefine
U
دوباره تعریف کردن
reappraising
U
دوباره ارزیابی کردن
redevelop
U
دوباره پیشرفته کردن
relive
U
دوباره تجربه کردن
redistributing
U
دوباره پخش کردن
redistributes
U
دوباره پخش کردن
redistributed
U
دوباره پخش کردن
redistribute
U
دوباره پخش کردن
redevelops
U
دوباره پیشرفته کردن
redeveloping
U
دوباره پیشرفته کردن
redeveloped
U
دوباره پیشرفته کردن
redefined
U
دوباره تعریف کردن
redefines
U
دوباره تعریف کردن
re strain
U
دوباره صاف کردن
retrocede
U
دوباره واگذار کردن
reassociate
U
دوباره متحد کردن
reassociate
U
دوباره معاشرت کردن
rebind
U
دوباره صحافی کردن
rejuvenating
U
دوباره جوان کردن
recalculate
U
دوباره حساب کردن
rejuvenates
U
دوباره جوان کردن
re sort
U
دوباره جور کردن
re paving
U
دوباره فرش کردن
redefining
U
دوباره تعریف کردن
reactivating
U
دوباره فعال کردن
reactivates
U
دوباره فعال کردن
reactivated
U
دوباره فعال کردن
re establish
U
دوباره برپا کردن
re establish
U
دوباره تاسیس کردن
re export
U
دوباره صادر کردن
re form
U
دوباره درست کردن
relived
U
دوباره تجربه کردن
revisit
U
دوباره ملاقات کردن
reopen
U
دوباره باز کردن
reopened
U
دوباره باز کردن
reactivate
U
دوباره فعال کردن
re examine
U
دوباره بازپرسی کردن
revalued
U
دوباره ارزیابی کردن
revalues
U
دوباره ارزیابی کردن
revisited
U
دوباره ملاقات کردن
reopens
U
دوباره باز کردن
revaluing
U
دوباره ارزیابی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com