Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
redid
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redo
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redoing
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redone
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
compartmentalizing
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalised
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
U
اتاق اتاق کردن
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
ornamentation
U
تزئین
embellishment
U
تزئین
garnishment
U
تزئین
adornment
U
تزئین
adornments
U
تزئین
embellishments
U
تزئین
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
anconis
U
حاشیه تزئین
bedight
U
تزئین کردن
ornament
U
تزئین کردن
coquillage
U
تزئین صدفی
ancon
U
حاشیه تزئین
floriated
U
تزئین شده باگل
knull
U
[تزئین محدب شکل]
astreated
U
تزئین شده با ستاره ها
emblazonment
U
تزئین با نشان و علائم
marqueterie
U
تزئین باچوب وگوش ماهی
ornamentallyr
U
از لحاظ تزئین میناب زینت
pranks
U
شوخی زننده تزئین کردن
make up
<idiom>
U
استقرار وسایل تزئین وآرایش
marquetry
U
تزئین باچوب وگوش ماهی
prank
U
شوخی زننده تزئین کردن
spot
U
باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
spots
U
باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
japanize
U
بسبک ژاپونی تزئین نمودن
wallpaper
U
با کاغذ دیواری تزئین کردن
wallpapers
U
با کاغذ دیواری تزئین کردن
prince's feather
U
تزئین برجسته پشت صندلی
cul-de-lame
U
تزئین آویخته
[به مانند اهرام]
ornamentally
U
از لحاظ تزئین منباب زینت
rock gardens
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
enrichment
U
[هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
rock garden
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
caul
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
green roof
U
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
caulcole
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caulicole
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscape
U
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscaped
U
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscaping
U
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscapes
U
چشم انداز بامنظره تزئین کردن
boulle
U
تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
confetti
U
کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
cauliculus
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
cellure
U
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure
U
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
ceilure
U
[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
landscape gardener
U
متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
ornament
U
[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
needle work
U
سوزن دوزی
[برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
intarsia
U
منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
landscape gardeners
U
متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
tulip design
U
طرح گل لاله
[گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
filling out
U
[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
Dizlyk
U
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
arabesque
U
منبت کاری
[تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
overcasting
U
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
tossle
U
منگوله
[در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
ajaraca
U
[تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
jewelled
U
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
silver thread
U
نخ های زربفت یا نقره ای
[این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
rooms
U
اتاق
chambers
U
اتاق
chamber
U
اتاق
room mate
U
هم اتاق
room
U
اتاق
S-border
U
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
Composite Order
U
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
Room 123
U
اتاق 123
distorted room
U
اتاق خطاانگیز
operations room
U
اتاق عملیات
batten
U
[تخته ی کف اتاق ]
reception rooms
U
اتاق پذیرایی
reception rooms
U
اتاق انتظار
Get out of the room.
U
از اتاق بروبیرون
surgery
U
اتاق جراحی
surgeries
U
اتاق جراحی
reception room
U
اتاق انتظار
a double room
U
یک اتاق دو نفره
wheelhouses
U
اتاق سکان
wheelhouse
U
اتاق سکان
sitting-rooms
U
اتاق نشیمن
sitting-room
U
اتاق نشیمن
sitting room
U
اتاق نشیمن
chamber of commerce
U
اتاق تجارت
waiting-room
U
اتاق انتظار
a single room
U
یک اتاق یک نفره
chamber of shipping
U
اتاق کشتیرانی
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
assmbly-room
U
اتاق همایش
ante-chamber
U
اتاق انتظار
living rooms
U
اتاق نشیمن
a sinlge room
U
یک اتاق یک نفره
living room
U
اتاق نشیمن
chamber of trade
U
اتاق تجارت
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
war room
U
اتاق جنگ
roomful
U
بقدر یک اتاق پر
roomfuls
U
بقدر یک اتاق پر
clearing houses
U
اتاق تهاتر
vacuum chamber
U
اتاق خلاء
newsroom
U
اتاق خبر
newsroom
U
اتاق نودادنگاری
newsrooms
U
اتاق خبر
newsrooms
U
اتاق نودادنگاری
undercroft
U
اتاق کلیسا
houseroom
U
اتاق خانه
war room
U
اتاق عملیات
studio
U
اتاق کار
studios
U
اتاق کار
sickroom
U
اتاق بیمار
sickrooms
U
اتاق بیمار
clearing house
U
اتاق تهاتر
common joist
U
تیر کف اتاق
long gallery
U
اتاق طویل
dorter
U
اتاق خواب
bed and breakfast
U
اتاق و صبحانه
vestibular
U
اتاق کوچک بدن
spence
U
اتاق ناهارخوری
Elephant in the living room
U
فیل در اتاق نشیمن
snow cave
U
اتاق برفی
spense
U
اتاق ناهارخوری
keeping-room
U
اتاق نشیمن
room temperature
U
دمای اتاق
common room
U
اتاق استادان
dortour
U
اتاق خواب
common rooms
U
اتاق استادان
reception room
U
اتاق پذیرایی
reading rooms
U
اتاق قرائت
studding
U
ارتفاع اتاق
linoleum
U
مشمع کف اتاق
reading room
U
اتاق قرائت
toolroom
U
اتاق ابزار
tearoom
U
اتاق چای
emergency medical treatment room
U
اتاق عمل اورژانس
Casuality
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
cabin
U
اتاق کوچک قایق
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
cabins
U
اتاق کوچک قایق
workshop
U
اتاق کار کارگاه
workshops
U
اتاق کار کارگاه
vestries
U
اتاق دعا رخت کن
vestry
U
اتاق دعا رخت کن
A+E unit
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
U
اتاق عمل اورژانس
workroom
U
اتاق کار کارگاه
enclosure
U
اتاق راهبان
[دین]
Accident and Emergency
U
اتاق عمل اورژانس
Br
U
مخفف اتاق خواب
hall
U
اتاق بزرگ دالان
chamber
U
اتاق خواب خوابگاه
casuality department
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
chambers
U
اتاق خواب خوابگاه
playrooms
U
اتاق بازی کودکان
playroom
U
اتاق بازی کودکان
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
Fine, I will take it.
خوب من اتاق را میخواهم.
halls
U
اتاق بزرگ دالان
lead chamber process
U
فرایند اتاق سربی
undercroft
U
اتاق زیر زمینی
calefactory
U
[اتاق گرم صومعه]
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
cella
U
[اتاق مطالعه ی راهبها]
stokehold
U
اتاق اتشخانه کشتی
Operation room.
U
اتاق عمل ( بیمارستان )
vestibular
U
مربوط به اتاق کوچک
metallic thread
U
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
smoking room
U
اتاق ویژه سیگار کشیدن
My room hasn't been prepared.
اتاق من آماده نشده است.
studying
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
She was sitting in the corner of the room .
U
گوشه اتاق نشسته بود
She entered the room as naked as the day she was born .
U
لخت وعور وارد اتاق شد
tape library
U
اتاق مخصوص نگهداری نوار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com