English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
sheaf U دسته گل یا گیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isomorph U جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
ear U خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
rhubarb U گیاه ریواس [از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
halophyte U گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling U گیاه وحشی گیاه خودرو
hemp U گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
trooping U دسته دسته شدن
regiment U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
distribute U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
classify U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
assort U دسته دسته شدن
assort U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
streams of people U دسته دسته مردم
sorts U دسته دسته کردن
sort U دسته دسته کردن
sorted U دسته دسته کردن
shoals of people U دسته دسته مردم
scores of people U دسته دسته مردم
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
greenstuff U گیاه
plant U گیاه
vegetable U گیاه
lungwort U شش گیاه
herb U گیاه
herbs U گیاه
herbage U گیاه
plants U گیاه
to water something U آب دادن [گیاه]
hedysarum U گیاه ترنجبین
facet U سطح گیاه
facets U سطح گیاه
gymnosperm U گیاه بازدانه
castor oil plant U گیاه کرچک
herbicides U موادسمی ضد گیاه
club moss U گیاه کبریت
graft U پیوند گیاه
herbalist U گیاه شناس
herbalists U گیاه شناس
grafts U گیاه پیوندی
grafted U گیاه پیوندی
yearling U گیاه یک ساله
grafted U پیوند گیاه
cutting U قلمه گیاه
xerophyte U گیاه خشک زی
plant U گیاه نهال
herbicide U موادسمی ضد گیاه
graft U گیاه پیوندی
hybrid U گیاه پیوندی
bidental U گیاه دوساله
aerophyte U گیاه هوازی
epiphyte U گیاه هوازی
agaric U گیاه قارچی
herbivore U گیاه خوار
herbivorous U گیاه خواری
air plant U گیاه هواخوریاهواروی
botany U گیاه شناسی
acotyledon U گیاه بی لپه
mucilage U لزوجت گیاه
hydrophyte U گیاه ابزی
botanist U گیاه شناس
monocotyledon U گیاه تک لپه
waterweed U گیاه ابزی
honey dew U شهد گیاه
vegetive U گیاه پرور
turnsole U گیاه تورنسل
herby U گیاه دار
azalea U گیاه ازالیه
herbescent U گیاه مانند
herbal U گیاه نامه
herbary U گیاه زار
musk root U گیاه مشکین
aromatic U گیاه خوشبو
plants U گیاه نهال
sweet rush U گور گیاه
botanists U گیاه شناس
herbiferous U گیاه دار
herborist U گیاه شناس
plantlike U گیاه مانند
herblike U گیاه مانند
herbist U گیاه فروش
the stem of a plant U ساقه گیاه
herborist U گیاه فروش
herbiferous U گیاه اور
nicotiana U گیاه توتون
mimosa U گیاه حساس
overgrown with plants U گیاه پوش
herbaceous U گیاه مانند
geophyte U گیاه خاکی
grafts U پیوند گیاه
overgrown with plants U پوشیده از گیاه
polycotylledon U گیاه چندلپه
podophyllum U مهر گیاه
lemon grass U گور گیاه
mandrake U مهر گیاه
orchis U گیاه ثعلب
lithophyte U گیاه سنگ زی
vegetative U گیاه پرور
undergrowth U زیر گیاه
decumbent U گیاه خزنده
oceanophyte U گیاه دریایی
ratoon U جوانه گیاه
plant food U غذای گیاه
Aborigine گیاه بومی
phytogenic U گیاه زاد
ornamental U گیاه ارایشی
mandrake U مردم گیاه
phanerogam U گیاه تخمدار
mandragora U مهر گیاه
fig marigold U گیاه نیمروز
phanerogam U گیاه گلدار
forb U گیاه بوته
fuzz ball U گیاه قارچی
phytosphere U گیاه- کره
herbivora U گیاه خواران
phytosphere U گیاه- سپهر
husband U گیاه پرطاقت
phytophagous U گیاه خوار
exogen U گیاه برون رو
phytology U گیاه شناسی
flowerer U گیاه گل دهنده
milk weed U شیر گیاه
seed plant U بذر گیاه
houseplants U گیاه خانگی
herbary U باغ گیاه
husbands U گیاه پرطاقت
houseplant U گیاه خانگی
milk weed U گیاه پادزهر
saxifrage U گیاه سنگروی
sensitive plant U گیاه حساس
fungus U گیاه قارچی
groundling U گیاه زمینی
ramie U الیاف گیاه
cranesbill U گیاه شمعدانی
cullion U گیاه ثعلب
green meat U گیاه خوراکی
crytogam U گیاه گمزاد
legumen U گیاه خوردنی
microphyte U گیاه خرد
manragora U مهر گیاه
crucifer U گیاه چلیپایی
manragora U مردم گیاه
irrigation requirement U احتیاجات ابی گیاه
bilberries U میوهی این گیاه
stinging nettle U گزنه [گیاه شناسی]
urtica U گزنه [گیاه شناسی]
succulent <adj.> U ساکیولنت [گیاه شناسی]
nettle U گزنه [گیاه شناسی]
bilberry U میوهی این گیاه
tangerine نارنگی [گیاه شناسی]
calluses U پینه استخوانی گیاه
botanist U متخصص گیاه شناسی
botanical U وابسته به گیاه شناسی
houseplants U گیاه توی منزل
callus U پینه استخوانی گیاه
witchgrass U بید گیاه مرغ
xerophylus plant U گیاه خشک دوست
legume U گیاه خوردنی بقولات
houseplant U گیاه توی منزل
botanists U متخصص گیاه شناسی
berberis U زرشک [گیاه شناسی]
knuckle U برامدگی یا گره گیاه
zoophyte U جانور گیاه سان
knuckles U برامدگی یا گره گیاه
climber U گیاه نیلوفری یابالارو
cryptogamy U حالت گیاه گمزاد
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
pulvinus U بالشتک ساقه گیاه
succulent <adj.> U گوشتی [گیاه شناسی]
cryptogam U گیاه نهان زاد
seed plant U گیاه تخم دار
glycophyte U گیاه نمک گریز
cormophyte U گیاه ساقه دار
rareripe U میوه یا گیاه زود رس
succulent <adj.> U آب دار [گیاه شناسی]
farkleberry U گیاه قره قاط
phytogenic fossil U فسیل گیاه زاد
phytogeny U پیدایش و تکامل گیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com