English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (8164 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lies U :دروغ گفتن
lies U سخن نادرست گفتن
lies U دروغ
lies U کذب
lies U : دراز کشیدن استراحت کردن
lies U خوابیدن
lies U افتادن
lies U ماندن
lies U واقع شدن
lies U قرار گرفتن
lies U موقتاماندن
lies U وضع
lies U موقعیت چگونگی
lies U نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
one or other of you lies U یکی از شما دو تن دروغ می گوید
as far as in me lies U انچه از من بر می اید
as far as in me lies U تا انجاکه در حدود توانایی من است
here lies U در اینجا دفن است
here lies U در اینجاخوابیده
here lies U است
it lies before us U پیش روی ما واقع شده است پیش روی ما است
white lies U دروغ سفید
the rest lies with you U باقی ان با خودتان است
the remedy lies in this U چاره ان اینست
the fault lies with him U تقصیر با اوست
white lies U دروغ مصلحتآمیز
the valley lies below U ده در پایین است
A pack of lies . U یک مشت دروغ
it lies beyond his competence U در صلاحیت او نیست
only death does not tell lies U تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
The responsibility lies with you. U مسئولیت با شما است.
it lies on the east of U در خاور واقع
it lies on the east of U است
I wonder what lies in store for me in the future. U من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
that city lies in ruins U است
love lies bleeding U گل تاج خروس
To the best of my ability. For all I am worth . As far as in my lies U تا آنجا که تیغم ببرد
this line lies north U جنوبی است
this line lies north U این خط شمالی
love lies bleeding U زلف نوعروسان
that city lies in ruins U ان شهر خراب
love lies bleeding U گل همیشه بهار
The crime lies heavily on his conscience. U جنایت اش بار سنگینی بر وجدان اواست
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas.. <proverb> U کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. U بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
Dont spin such yarns . Dont tell lies. U دیگر صفحه نگذار ( دروغ نساز )
It's her fault. [She is to blame for it.] [The blame lies with her.] U تقصیر [سر] او [زن] است.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com