Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
In the long run fatty food makes your arteries clog up.
U
در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
degreasing
U
پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
provision room
U
انبار مواد غذایی
Adulterated foodstuff.
U
مواد غذایی تقلبی
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
saturated colour
U
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
malnutrition
U
تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
cure meat
U
نمک سود کردن مواد غذایی
commissary store annex
U
شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
self digestion
U
جذب خود بخود مواد غذایی
ration credit
U
تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
lipoprotein
U
مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
commissaries
U
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary
U
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
lipide
U
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipid
U
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
k ration
U
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
glycogenesis
U
تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
definitions
U
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
definition
U
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
levels
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levelled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
leveled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
agrobiology
U
مطالعهء مواد غذایی خاک زیست شناسی خاک
dead
U
کلیدهای صفحه کلید که باعث رویدادن یک عمل می شوند مثل Shift
minimal tree
U
درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
capitals
U
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
vector
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vectors
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
caps
U
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
antihistamine
U
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
alphaphotographic
U
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
lipoma
U
تومر خوش خیم چربی غده چربی
scrambler
U
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scramblers
U
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
fat soluble
U
قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
pincushion distortion
U
خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
vasa
U
رگها
arteriovenous
U
مربوط به رگها
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
vasomotor
U
کنترل کننده رگها
vasomotor nerves
U
اعصاب محرک رگها
vasomotor
U
اعصاب محرک رگها
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
fats
U
چربی چربی دار
fattest
U
چربی چربی دار
fat
U
چربی چربی دار
fatter
U
چربی چربی دار
hypotension
U
فشار خیلی ضعیف وغیرعادی رگها
hematoma
U
توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
intima
U
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
orphaned
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
U
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
sequential
U
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
trafficked
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
overlays
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlaying
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlay
U
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
trafficking
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
activity
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
routines
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
batch processing
U
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
stacks
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack
U
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
detected
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
ends
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detect
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
end
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended
U
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detecting
U
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
VDUs
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDU
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt
U
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
alimental
U
غذایی
alimentary
U
غذایی
messes
U
هم غذایی
dietetical
U
غذایی
mess
U
هم غذایی
trophic
U
غذایی
nutritiveness
U
خاصیت غذایی
dieting
U
برنامه غذایی
dieted
U
رژیم غذایی
lymph
U
شیره غذایی
foodstuffs
U
ماده غذایی
foodstuff
U
ماده غذایی
diets
U
برنامه غذایی
diets
U
رژیم غذایی
regimens
U
پرهیز غذایی
food chain
U
زنجیره غذایی
food chains
U
زنجیره غذایی
regimen
U
پرهیز غذایی
dieting
U
رژیم غذایی
food preference
U
پسند غذایی
food deprivation
U
محرومیت غذایی
food dtufe stuff
U
ماده غذایی
food program
U
برنامه غذایی
food industries
U
صنایع غذایی
food packet
U
بسته غذایی
ration
U
جیره غذایی
dieted
U
برنامه غذایی
food perference
U
رجحان غذایی
food web
U
شبکه غذایی
food pyramid
U
هرم غذایی
food poisoning
U
مسمویت غذایی
rationed
U
جیره غذایی
diet
U
برنامه غذایی
diet
U
رژیم غذایی
rations
U
جیره غذایی
sultriness
U
گرفتگی
addict
خو گرفتگی
decongestant
U
گرفتگی بر
melancholia
U
گرفتگی
mugginess
U
گرفتگی
crick
U
گرفتگی
inurement
U
خو گرفتگی
stasis
U
گرفتگی
decongestants
U
گرفتگی بر
unstuck
U
بی گرفتگی
spasm
U
گرفتگی
mistiness
U
مه گرفتگی
spasms
U
گرفتگی
addicts
U
: خو گرفتگی
blocking up
U
گرفتگی
congestion
U
گرفتگی
eclipsing
U
گرفتگی
eclipses
U
گرفتگی
eclipsed
U
گرفتگی
eclipse
U
گرفتگی
fouling
U
گرفتگی
haziness
U
مه گرفتگی
mud filling
U
گل گرفتگی
mud silting
U
گل گرفتگی
I'm on a diet.
من رژیم غذایی دارم.
annual food plan
U
برنامه غذایی سالیانه
macronutrient
U
عنصر غذایی پر مصرف
dietetics
U
برنامه ریزی غذایی
dailgy food allowance
U
جیره غذایی روزانه
botulism
U
مسمومیت غذایی حاد
dietetic
U
وابسته به رژیم غذایی
grazing food chain
U
زنجیره غذایی چرندگان
micronutrient
U
عنصر غذایی کم مصرف
dietary
U
مربوط به رژیم غذایی
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
cramp
U
گرفتگی عضلانی
morphiomania
U
خو گرفتگی به مرفین
mountain sickness
U
کوه گرفتگی
eclipse of the sun
U
خورشید گرفتگی
cramp
U
گرفتگی عضله
cramps
U
گرفتگی عضلانی
eclipse of sun
U
افتاب گرفتگی
mant
U
زبان گرفتگی
lunar eclipse
U
ماه گرفتگی
coprostasis
U
شکم گرفتگی
inundation
U
سیل اب گرفتگی
writer's cramp
U
دست گرفتگی
birth mark
U
ماه گرفتگی
fouling
U
لای گرفتگی
silting up
U
لای گرفتگی
fouling
U
جرم گرفتگی
grubbiness
U
گرم گرفتگی
myoclonus
U
گرفتگی عضلانی
roup
U
گرفتگی صدا
aggradation
U
شن گرفتگی برنهاد
cramps
U
گرفتگی عضله
incurrence
U
تعلق گرفتگی
sand filling
U
ماسه گرفتگی
dust laden
U
خاک گرفتگی
graphospasm
U
گرفتگی دست
sea sickness
U
دریا گرفتگی
bubble sort
U
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
fatless
U
بی چربی
oil
U
چربی
oiliness
U
چربی
fat
U
چربی
greasily
U
با چربی
thins
U
کم چربی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com