English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
classicize U درزمره ادبیات باستانی
classical U وابسته به ادبیات باستانی
ancient relics U اثار باستانی
classicality U مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
delphine classics U چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
civilization U انسانیت
civilisations U انسانیت
litterae humaniores U انسانیت
humanness U انسانیت
civilizations U انسانیت
humanness U حالت انسانیت
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready U رشته رشته باصدای باریک
literature U ادبیات
belles letters U ادبیات
belles lettres U ادبیات
letter U کاغذ ادبیات
letters U کاغذ ادبیات
literary history U تاریخ ادبیات
erotica U ادبیات عاشقانه
hagiology U ادبیات مقدس
medico U دانشجوی طب
literary U ادیب وابسته به ادبیات
tracked U اثار
remains U اثار
remnants U اثار
track U اثار
tracks U اثار
remnant U اثار
indications U اثار
humanism U نوع دوستی ادبیات وفرهنگ
predicate U گزاره [در دستور زبان] [ادبیات]
sinology U مطالعه ادبیات ورسوم چین
academical U دانشجوی دانشگاه
cadets U دانشجوی نظامی
kiwis U دانشجوی هوانوردی
kiwi U دانشجوی هوانوردی
flying cadet U دانشجوی هوایی
cadet U دانشجوی نظامی
growth effects U اثار رشد
poetical works U اثار شعری
natural phenomena U اثار طبیعی
relic U اثار مقدس
relativistic effects U اثار نسبیتی
relics U اثار مقدس
reliquix U اثار باقیمانده
consequence of a sale U اثار بیع
prettyism U اصول رعایت قشنگی درهنرهاو ادبیات
cadet U دانشجوی دانشکده افسری
undergraduate U دانشجوی دوره لیسانس
cadets U دانشجوی دانشکده افسری
freshmen U دانشجوی سال اول
graduate student U دانشجوی بعد از لیسانس
hebraist U دانشجوی زبان عبری
agriculturalist U دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
juniors U دانشجوی سال سوم
junior U دانشجوی سال سوم
sophomores U دانشجوی سال دوم
sophomore U دانشجوی سال دوم
undergraduates U دانشجوی دوره لیسانس
freshman U دانشجوی سال اول
agriculturist U دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
summa U اثار دانش بشری
mammaliferous U دارای اثار پستانداران
juvenilia U اثار دوره جوانی
Edwardian U ادبیات و هنر و مد لباس دوران ادوارد هفتم
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
students U دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
freshman U دانشجوی سال اول دانشکده
freshmen U دانشجوی سال اول دانشکده
student U دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
fibrillation U رشته رشته سازی
fiberize U رشته رشته کردن
threads U رشته رشته شدن
thread U رشته رشته شدن
hellas U یونان
philhellenic U یونان
philhellene U یونان
epigone U مقلد اثار ادبی و هنری
reliquix U اثار برگ خشگیده برساقه
physiography U مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
gymnasiast U دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
plebeians U دانشجوی سال اول نیروی دریایی
juniors U دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
plebe U دانشجوی سال اول نیروی دریایی
plebeian U دانشجوی سال اول نیروی دریایی
midshipman U دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
middy U دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
junior U دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
hellene U تبعه یونان
philhellene U دوست یونان
hellene U یونان باستان
Hellenic U مربوط به یونان
Greece U کشور یونان
philhellenic U دوست یونان
plagiarising U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalising U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalised U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarizing U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiary U سارق اثار ادبی و هنری دیگران
plagiarize U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
cognoscente U متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
vandalize U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarist U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
vandalizing U اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
academist U عضو فرهنگستان فارغ التحصیل یا دانشجوی اکادمی
student teacher U شاگرو دانشسرای عالی دانشجوی تعلیم وتربیت
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
homeric U شاعر نابینای یونان
aeolus U پادشاه تسالی یونان
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
pythian U اهل دلفی یونان
laconian U ولایتی از یونان باستان
croesus U کراسوس : پادشاه یونان
Bassae Order U [معماری یونی یونان]
bouleuterion U [مجلس سنا در یونان]
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
prognostic U وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
prehistorian U مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
fresher U نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers U نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
rushee U دانشجوی داوطلب شرکت درشبانه روزی پسرانه ودخترانه
pleb U خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
ancient U باستانی
archaic <adj.> U باستانی
oldest U باستانی
older U باستانی
antiques U باستانی
antique U باستانی
age-old U باستانی
age old U باستانی
relics U باستانی
relic U باستانی
antiquary U باستانی
antiquaries U باستانی
gray U باستانی
old U باستانی
antiquarian U باستانی
classically U باستانی
traditionary U باستانی
heraclidae U اولادهرکول پهلوان نامی یونان
drachma U پول نقره یونان باستان
drachmae U پول نقره یونان باستان
delphian U ساکن معبد دلف یونان
doric U بسبک معماری قدیم یونان
melpomene U الهه شعر وتراژدی یونان
classicism U پیروی از سبکهای یونان وروم
drachmas U پول نقره یونان باستان
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
romaic U زبان بومی یونان امروز
delphic U ساکن معبد دلف یونان
romaika U رقص ملی یونان امروز
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
salutatorian U دانشجوی ایراد کننده نطق افتتاحیه جشن فارغ التحصیلی
primers U باستانی ابتدایی
in ancient times U در روزگار باستانی
primer U باستانی ابتدایی
northman U اسکاندیناوی باستانی
norseman U اسکاندیناوی باستانی
classicism U سبک باستانی
aramaean U زبان باستانی
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
naos U ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
nectar U شراب لذیذ خدایان یونان شهد
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
peloponnesian U وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
pallium U ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com