Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bezel
U
حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
watch glss
U
شیشه ساعت
watch glass
U
شیشه ساعت
race ring
U
رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
normal slump
U
درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
glide bomb
U
بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
sundials
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
U
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
polyconic grid
U
سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
ink bottle
U
شیشه مرکب شیشه جوهر
glassman
U
تاجر شیشه شیشه ساز
plate glass
U
شیشه سنگ شیشه تختهای
Look at the watch.
U
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine.
U
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11.
U
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
flatbed
U
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
U
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
standard time
U
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindles
U
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
chucks
U
گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
gate hanger
U
التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
beam anchor
U
تیری که دیوار را محکم نگاه میدارد
chucked
U
گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
chuck
U
گیرهای که مته را در ماشین نگه میدارد
tympanic bone
U
استخوانی که پرده صماخ رانگه میدارد
slithery
U
لغزنده
lubricious
U
لغزنده
slippers
U
لغزنده
slipover
U
لغزنده
slipper
U
لغزنده
slippery
U
لغزنده
nephrotomy
U
چیزی که شخص رااز پیشرفت باز میدارد
land bank
U
بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
intertie
U
تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
manifolder
U
ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
sizar
U
دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
sizer
U
دانشجویی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارد
headstay
U
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
manifold writer
U
ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
dowel
U
میخ پرچی که دو چیز را روی هم نگاه میدارد
cutter slide
U
لغزنده فرز
races
U
ریل لغزنده
race
U
سینی لغزنده
raced
U
سینی لغزنده
slides
U
طوقه لغزنده
bottom slide
U
لغزنده زیرین
raced
U
ریل لغزنده
slip form
U
قالب لغزنده
race
U
طوقه لغزنده
race
U
ریل لغزنده
slides
U
اسباب لغزنده
slideway
U
راه لغزنده
slide
U
طوقه لغزنده
races
U
طوقه لغزنده
pilot bearing
U
بلبرینگ لغزنده
raced
U
طوقه لغزنده
slide
U
اسباب لغزنده
races
U
سینی لغزنده
throatlatch
U
تسمه زیر گلوی اسب که افسار رانگاه میدارد
pass book
U
برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
pole plate
U
حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
fasted
U
سطح لغزنده یا سفت
fastest
U
سطح لغزنده یا سفت
fasts
U
سطح لغزنده یا سفت
slide
U
ریل لغزنده سرسره
cross slide
U
کشوی لغزنده عرضی
rattletrap
U
دارای صدای تق تق لغزنده
slide
U
صفحه لغزنده چهارچوب
slides
U
ریل لغزنده سرسره
slides
U
صفحه لغزنده چهارچوب
fast
U
سطح لغزنده یا سفت
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
heliostat
U
چرخ ایینهای که پرتوافتاب رابیک جهت ثابت نگاه میدارد
havelock
U
روکلاهی سفیدی که پشت گردن را نیز از افتاب محفوظ میدارد
racer
U
رینگ لغزنده برجک توپ
The road was greasy.
U
جاده چرب بود ( لغزنده )
racers
U
رینگ لغزنده برجک توپ
synchronous
U
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
marbles
U
شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
marble
U
شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
Omerta
U
[قانون یا کودی که شخص را از حرف زدن و فاش کردن اطلاعت باز میدارد]
clockwise
U
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
cuban fork ball
U
پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slides
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
cover charges
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
gobo
U
نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
o'clock
U
ساعت از روی ساعت
transmissions
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
conic
U
مخروطی
spiry
U
مخروطی
fusiform
U
مخروطی
cone shape
U
مخروطی
conical
U
مخروطی
cones
U
مخروطی
cone
U
مخروطی
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
glass wool
U
پشم یا براده شیشه پشم شیشه
cone pulley
U
صفحه مخروطی
double cone insulator
U
مقره دو مخروطی
fusion cone
U
مخروطی اتصال
conoidal
U
مخروطی شکل
spire
U
منار مخروطی
spires
U
منار مخروطی
conoidal
U
شبه مخروطی
taper off
U
مخروطی شدن
exhaust cone
U
مخروطی اگزوز
tail cone
U
دنباله مخروطی
conical scanning
U
تقطیع مخروطی
conical
U
مخروطی شکل
cramwheel
U
دنده مخروطی
conic section
U
مقطع مخروطی
conic sections
U
مقاطع مخروطی
conical antenna
U
انتن مخروطی
conoid
U
مخروطی شکل
conical spring
U
فنر مخروطی
conicalness
U
شکل مخروطی
lip angle
U
زاویه مخروطی
conoid
U
شبه مخروطی
nun buoy
U
بویه مخروطی
cone shaped
U
مخروطی شکل
reduction crusher
U
سنگشکن مخروطی
chamfered end
U
نوک مخروطی
cone antenna
U
انتن مخروطی
hollow cone charge
U
خرج مخروطی
gothic arch
U
طاق مخروطی
paraboloid
U
قطع مخروطی
chamfered end
U
راس مخروطی
hyperbola
U
طرح مخروطی
cone
U
ساختمان مخروطی
purl
U
حلقه حلقه شدن
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
purled
U
حلقه حلقه شدن
purling
U
حلقه حلقه شدن
convolute
U
حلقه حلقه کردن
purls
U
حلقه حلقه شدن
wreathy
U
حلقه حلقه شده
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
countersink
U
خزینه مخروطی کردن
bevel gearing
U
گیربکس دنده مخروطی
conical
U
کله قندی مخروطی
spire
U
تاجک مخروطی کلیسا
helm
U
[تاج مخروطی کلیسا]
spires
U
تاجک مخروطی کلیسا
timken bearing
U
یاطاقان غلطکی مخروطی
cone type face milling cutter
U
فرز نوع مخروطی
erlenmeyer flask
U
تنگ مخروطی ازمایشگاه
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
cone crusher
U
سنگ شکن مخروطی
strobilus
U
گل اذین مخروطی شکل
conical head lubricating nipple
U
گریس خور مخروطی
conical scanning
U
انتشار مخروطی امواج
conifers
U
که میوه مخروطی دارند
sharpshooter
U
زنجره دارای سر مخروطی
bevel gear drive
U
جعبه دنده مخروطی
automatic lathe for taper turning
U
ماشین تراش مخروطی
metal cone tube
U
لامپ مخروطی فلزی
epi
U
[مناره مخروطی کلیسا]
conifer
U
که میوه مخروطی دارند
bevel gear
U
چرخ دندانه مخروطی
bevel gear
U
چرخ دنده مخروطی
dress guard
U
اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
heck
U
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
countersink
U
خزینه دار کردن مخروطی
tepee
U
خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees
U
خیمه مخروطی سرخ پوستان
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
stylographic pen
U
سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
bevel gear generator
U
ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
bevel gear grinder
U
دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
helical tooth bevel gear
U
چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
bevel gear planer
U
دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
double cone
U
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
nose cone
U
دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
rods and cones
[in the retina]
U
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
haycock
U
کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
bevel gear hob
U
دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
dimpling
U
پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
conoid
U
[فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
wickiup
U
کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com