English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
credit U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
Other Matches
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
current cost accounting حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
accounting U حسابداری
book keeping U حسابداری [حسابداری]
accountancy U حسابداری
accounting U حسابداری [حسابداری]
accountancy U حسابداری [حسابداری]
bookwork [bookkeeping] U حسابداری [حسابداری]
cost accounting U حسابداری
accounting system U سیستم حسابداری
accounting principles U اصول حسابداری
comptroller U بازرس حسابداری
accounting system U نظام حسابداری
accounting price U قیمت حسابداری
vouchers U سند حسابداری
inflation accounting U حسابداری تورمی
national accounting U حسابداری ملی
sales accounting U حسابداری فروش
voucher U سند حسابداری
single entry U حسابداری فردی
single entry U حسابداری ساده
stock accounting U حسابداری موجودی
accounting profit U سود حسابداری
tally sheet U کاربرگ حسابداری
accounting machine U ماشین حسابداری
accounting profit سود از دیدگاه حسابداری
accountable depot U مرکز نگهداری سوابق حسابداری
accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری
duple U دوبل
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
integrated accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
accounting U اصول حسابداری برسی اصل و فرع
double U بازی دوبل
double-checking U کیش دوبل
double knot U گره دوبل
double-checked U کیش دوبل
double refraction U شکست دوبل
double refraction U انکسار دوبل
double u butt weld U جوش لب به لب یو دوبل
double seam U درز دوبل
double-check U کیش دوبل
double check U کیش دوبل
dual tire U لاستیک دوبل
dual capacitor U خازن دوبل
double vee guide U راهنمای وی دوبل
double u butt joint U اتصال لب به لب یو دوبل
double integral U انتگرال دوبل
double amplitude U دامنه دوبل
fours U مسابقه دوبل
double belt U تسمه دوبل
double acting fuse U فیوز دوبل
double bottoms U ناو کف دوبل
doubled U بازی دوبل
double diode U دیود دوبل
twin lever U اهرم دوبل
twin conductor U هادی دوبل
doubled up U بازی دوبل
doubles U بازی دوبل
double-checks U کیش دوبل
double frequency U فرکانس دوبل
push and pull lever U اهرم دوبل
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
dual crank U میل لنگ دوبل
duplex fixed bed miller U دستگاه فرز دوبل
polyphase earth U اتصال زمین دوبل
indenture U دوبل کردن قرارداد
double entry U سیستم دفترداری دوبل
double tandem engine U موتور سری دوبل
double flanged seam U درز- لبه دوبل
double i butt weld U جوش درزی ای دوبل
double integration method U روش انتگرال دوبل
double flanged butt joint U اتصال لب به لب- لبه دوبل
double knee U لوله زانویی دوبل
double rotor motor U موتور با رتور دوبل
double earth fault U اتصال زمین دوبل
double dribble U خطای دوبل در بسکتبال
double three spindle machine U دستگاه سه هرزگردی دوبل
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
double bank radial engine U موتور ستارهای دوبل
double accumulator switch U کلید انباره دوبل
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
double angle milling cutter U دستگاه فرز زاویه دوبل
double four spindle machine U دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double thrust bearing U یاطاقان با فشار محوری دوبل
double thrust ball bearing U بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
double keyway broach U مته دستی با جا خار دوبل
double helical gear U چرخ دندانه مارپیچی دوبل
accounts package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounting package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
double squirrel cage U موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
double frame hobbing machine U دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
double accentric press U پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
double base diode U دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
alley U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
duodide U دیود مضاعف دیود دوبل
two cell accumulator U اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com