English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ambulate U حرکت کردن درحرکت بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
synchronizes U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronises U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronised U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronising U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronize U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
under way U درحرکت
astir U درحرکت
slackest U توقف درحرکت
slacks U توقف درحرکت
slack U توقف درحرکت
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
hydraulic U وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
snakes U دارای حرکت مارپیچی بودن
head for U به سمت معینی در حرکت بودن
snaked U دارای حرکت مارپیچی بودن
snake U دارای حرکت مارپیچی بودن
wing and wing U حرکت با باز بودن کامل بادبانها
coriolis acceleration U شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
roam U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roamed U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roaming U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roams U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
guinea pig U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
guinea pigs U کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
waggling U حرکت کردن
sail U حرکت کردن
move U حرکت کردن
waggle U حرکت کردن
inch U حرکت کردن
waggled U حرکت کردن
have way on U حرکت کردن
waggles U حرکت کردن
to bear oneself U حرکت کردن
get under way U حرکت کردن
moves U حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
moved U حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
sailings U حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
departure U حرکت کردن
departures U حرکت کردن
to weigh anchor U حرکت کردن
whir U حرکت کردن
sailed U حرکت کردن
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
ranges U سیر و حرکت کردن
sailings U با نازوعشوه حرکت کردن
trance U باچالاکی حرکت کردن
sailed U با نازوعشوه حرکت کردن
streaks U بسرعت حرکت کردن
sail U با نازوعشوه حرکت کردن
streaking U بسرعت حرکت کردن
crabs U به پهلو حرکت کردن
ranged U سیر و حرکت کردن
range U سیر و حرکت کردن
submarine U زیردریا حرکت کردن
streaked U بسرعت حرکت کردن
lazier U باکندی حرکت کردن
trail U بدنبال حرکت کردن
darting U بسرعت حرکت کردن
trances U باچالاکی حرکت کردن
trails U بدنبال حرکت کردن
trailing U بدنبال حرکت کردن
spank U با سرعت حرکت کردن
crab U به پهلو حرکت کردن
zigzags U حرکت زیگزاگی کردن
dart U بسرعت حرکت کردن
spanked U با سرعت حرکت کردن
darted U بسرعت حرکت کردن
trailed U بدنبال حرکت کردن
zigzagged U حرکت زیگزاگی کردن
spanks U با سرعت حرکت کردن
zigzagging U حرکت زیگزاگی کردن
infile U به ستون دو حرکت کردن
zigzag U حرکت زیگزاگی کردن
submarines U زیردریا حرکت کردن
lugging U سنگین حرکت کردن
to make an early start U زود حرکت کردن
sneak U دزدکی حرکت ه کردن
lugs U سنگین حرکت کردن
pule U باصدا حرکت کردن
underway U در حال حرکت کردن
make leeway U حرکت پهلویی کردن
spirals U بطورمارپیچ حرکت کردن
to tail to the tide U باجزرومد حرکت کردن
to move on U واداربه حرکت کردن
larrup U سنگین حرکت کردن
sneaked U دزدکی حرکت ه کردن
sneaks U دزدکی حرکت ه کردن
whirry U بعجله حرکت کردن
spiralling U بطورمارپیچ حرکت کردن
lugged U سنگین حرکت کردن
spiraled U بطورمارپیچ حرکت کردن
laziest U باکندی حرکت کردن
spiraling U بطورمارپیچ حرکت کردن
lazy U باکندی حرکت کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
spiral U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiralled U بطورمارپیچ حرکت کردن
jink U بسرعت حرکت کردن
lug U سنگین حرکت کردن
streak U بسرعت حرکت کردن
skeet U باسرعت حرکت کردن
crawfish U به پشت حرکت کردن
live up to <idiom> U طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
parallels U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
wriggle U حرکت کرم وار کردن
cannonball U سریع السیر حرکت کردن
ripples U بطور موجی حرکت کردن
to flounce U حرکت تند و ناگهانی کردن
criss-crossing U بهطور متقاطع حرکت کردن
jibing U ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
rippling U بطور موجی حرکت کردن
moves U حرکت کردن تکان خوردن
ripple U بطور موجی حرکت کردن
starboard U بطرف راست حرکت کردن
draw away U جلوتر از دیگران حرکت کردن
departing U روانه شدن حرکت کردن
lobs U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
lobbing U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
rippled U بطور موجی حرکت کردن
lobbed U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
lob U با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
departs U روانه شدن حرکت کردن
zooms U با صدای وزوز حرکت کردن
maneuver U حرکت دادن یاحرکت کردن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
move U حرکت کردن تکان خوردن
whish U باصدای هیس حرکت کردن
to tailgate the motorist in front U سر به دم حرکت کردن [اصطلاح روزمره]
lomomote U از جایی بجایی حرکت کردن
to bolt U با سرعت زیاد حرکت کردن
skulk U گروه دزدکی حرکت کردن
skulked U گروه دزدکی حرکت کردن
skulking U گروه دزدکی حرکت کردن
skulks U گروه دزدکی حرکت کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
zoomed U با صدای وزوز حرکت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com