Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flow process
U
جریان چرخش کار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
whirl
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirled
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirling
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirls
U
چرخش یا دوران جریان سیال
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
eddy loss
U
افت جریان ناشی از چرخش وپیچش
Other Matches
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
whirl
U
چرخش
whirled
U
چرخش
twirling
U
چرخش
twirls
U
چرخش
rotation
U
چرخش
turns
U
چرخش
turn
U
چرخش
rotational
U
چرخش
whirls
U
چرخش
levorotation
U
چرخش به چپ
wheels
U
چرخش
whirling
U
چرخش
wheeling
U
چرخش
wheel
U
چرخش
twirled
U
چرخش
spins
U
چرخش
wrench
U
چرخش
spin
U
چرخش
gyration
U
چرخش
gyrations
U
چرخش
revolution
U
چرخش
circulations
U
چرخش
head rolling
U
سر چرخش
volte face
U
چرخش
circulation
U
چرخش
wrenched
U
چرخش
wrenches
U
چرخش
revolutions
U
چرخش
swirling
U
چرخش
swirls
U
چرخش
troll
U
چرخش
volte-face
U
چرخش
whirlpool
U
چرخش اب
trolls
U
چرخش
swirl
U
چرخش
whirlpools
U
چرخش اب
swirled
U
چرخش
twirl
U
چرخش
turning point
U
نقطه چرخش
turn table
U
میز چرخش
spin
U
چرخش توپ
twist
U
چرخش بدن
spin
U
چرخش به سرعت
twists
U
چرخش بدن
stuffs
U
چرخش توپ
stuffed
U
چرخش توپ
stuff
U
چرخش توپ
specific rotation
U
چرخش ویژه
trepan
U
چرخش انحراف
williamson turn
U
چرخش ویلیامسون
tumbles
U
چرخش اشفتگی
rotation
U
چرخش دوران
twisting
U
چرخش بدن
turning points
U
نقطه چرخش
revolution
U
چرخش دوران
turn off
U
محل چرخش
revolutions
U
چرخش دوران
upright spin
U
چرخش ایستاده
upward rotation
U
چرخش رو به بالا
turn-off
U
محل چرخش
varimax rotation
U
چرخش واریماکس
chase
U
پایه چرخش
chased
U
پایه چرخش
chases
U
پایه چرخش
tumble
U
چرخش اشفتگی
tumbled
U
چرخش اشفتگی
wrest
U
چرخش پیچش
wrested
U
چرخش پیچش
wresting
U
چرخش پیچش
universal
U
با چرخش ازاد
spins
U
چرخش توپ
turn-offs
U
محل چرخش
rolls
U
چرخش گردش
topspin
U
چرخش توپ
rolled
U
چرخش گردش
roll
U
چرخش گردش
pivoting
U
قابل چرخش
helicopters
U
چرخش در هوا
helicopter
U
چرخش در هوا
wrests
U
چرخش پیچش
vertical scrolling
U
چرخش عمودی
pivot point
U
مرکز چرخش
revolutions per minute
U
چرخش بر دقیقه
revs per minute
U
چرخش بر دقیقه
rpm
U
چرخش بر دقیقه
rev
U
چرخش بر دقیقه
number of revolutions
U
چرخش بر دقیقه
rotational speed
U
چرخش بر دقیقه
body english
U
چرخش بی اختیار
molecular rotation
U
چرخش مولکولی
rotation
U
مقدار چرخش یک شی
chasing
U
پایه چرخش
magnetic ritation
U
چرخش مغناطیسی
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
compass swing
U
چرخش خط محوری
concentricity
U
دقت چرخش
pivot ship
U
ناو چرخش
cyclostat
U
دستگاه چرخش
orthogonal rotation
U
چرخش عمودی
proper rotation
U
چرخش متعارف
quartimax rotation
U
چرخش کوارتیماکس
radius of giration
U
شعاع چرخش
optical rotation
U
چرخش نوری
oblique rotation
U
چرخش مایل
conrotatory motion
U
چرخش همسو
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
disrotatory motion
U
چرخش ناهمسو
axis of rotation
U
محور چرخش
angle of rotation
U
زاویه چرخش
fractional turn
U
چرخش کسری
upturn
U
چرخش ببالا
rotational speed
U
سرعت چرخش
improper rotation
U
چرخش نامتعارف
high spin
U
چرخش زیاد
kick turn
U
نیم چرخش
sidespin
U
چرخش توپ
sidespin
U
چرخش انحرافی
sidespin
U
چرخش بیک سو
rotational post
U
شغل در چرخش
free rotation
U
چرخش ازاد
speed of rotation
U
چرخش بر دقیقه
rotatable
U
چرخش پذیر
gyoradius
U
شعاع چرخش
radius of gyration
U
شعاع چرخش
spins
U
چرخش به سرعت
turnabout
U
چرخش به یک طرف
turnabouts
U
چرخش به یک طرف
period of roll
U
زمان تناوب چرخش
pivoted
U
چرخش حول یک محور
optical rotatory dispersion
U
پاشندگی چرخش نوری
optical rotatory power
U
قدرت چرخش نوری
turning circle
U
دایره چرخش ناو
jet turn
U
چرخش موازی اسکی ها
hindered rotation
U
چرخش ممانعت شده
rolls
U
چرخش توپ والیبال
gyrostatics
U
مبحث چرخش اجسام
half circle
U
چرخش نمیدایره ژیمناست
mutarotation
U
تغییر چرخش نوری
dorro yoop chagi
U
ضربه پا به بغل با چرخش
evolution
U
چرخش حرکت دورانی
hinges
U
لولا چرخش لولایی
hinge
U
لولا چرخش لولایی
pivot
U
چرخش حول یک محور
pivots
U
چرخش حول یک محور
type face
U
نوع چرخش یکان
hindered rotation
U
چرخش غیر ازاد
oblimin rotation
U
چرخش مایل کمینه
oblimax rotation
U
چرخش مایل بیشینه
fullest
U
چرخش با پشتک کامل
vertigo
U
دوار سر چرخش بدور
roll
U
چرخش توپ والیبال
rolled
U
چرخش توپ والیبال
spinning
U
چرخش
[گردش]
[دوران ]
turning points
U
نقطه لولای چرخش
turning point
U
نقطه لولای چرخش
rotational reflection axis
U
محور چرخش انعکاس
full
U
چرخش با پشتک کامل
spindling
U
چرخش دیسک دستی
caracole
U
نیم چرخش اسب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com