Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scabious
U
جرب دار دلمه بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
jellies
U
دلمه
encrustations
U
دلمه
congelation
U
دلمه
gelatin
U
دلمه
curdy
U
دلمه
gelatine
U
دلمه
jelly
U
دلمه
floccule
U
دلمه
grumous
U
دلمه
clods
U
دلمه
clod
U
دلمه
encrustation
U
دلمه
coagulum
U
دلمه
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
curdles
U
دلمه کردن
gelatinous
U
دلمه مانند
curdled
U
دلمه کردن
curdle
U
دلمه کردن
curdling
U
دلمه کردن
grume
U
دلمه خون
quail
U
دلمه شدن
quails
U
دلمه شدن
farci
U
دلمه کرده
gelable
U
دلمه شونده
gelatination
U
دلمه سازی
gelatiniform
U
دلمه مانند
gelatinoid
U
دلمه وار
pepper
فلفل دلمه ای
pectin
U
دلمه گیاهی
farcie
U
دلمه کرده
coagulating
U
دلمه کردن
coagulates
U
دلمه کردن
coagulated
U
دلمه کردن
cruor
U
دلمه خون
timbale
U
خوراک دلمه
clotty
U
دلمه شده
clotty
U
دلمه شونده
coagulation
U
دلمه شدن
clotted
U
دلمه شده
posset
U
دلمه شدن
coagulation
U
دلمه شدگی
encrustation
U
دلمه شدگی
encrustations
U
دلمه شدگی
shotten
U
دلمه شده
coagulate
U
دلمه کردن
curd
U
دلمه شدن
clabber
U
دلمه شدن
jell
U
دلمه شدن
chondroma
U
دلمه غضروفی
jellied
U
دلمه وار
crud
U
شیر دلمه
coagulable
U
دلمه شونده
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
gel
U
ژلاتین دلمه شدن
gelled
U
ژلاتین دلمه شدن
gelatinoid
U
دلمه مانند ژلاتینی
gelling
U
ژلاتین دلمه شدن
gels
U
ژلاتین دلمه شدن
jelled
U
ژلاتین دلمه شدن
jells
U
ژلاتین دلمه شدن
jelling
U
ژلاتین دلمه شدن
grenadine
U
مرغ دلمه کرده
scab
U
دلمه بستن زخم
gelatinate
U
دلمه کردن یا شدن
scabs
U
دلمه بستن زخم
gelatinoid
U
دلمه جسم ژلاتینی
agglutination
U
دلمه شدن خون
curdling
U
دلمه شدن منجمد کردن
curdle
U
دلمه شدن منجمد کردن
curdles
U
دلمه شدن منجمد کردن
curdled
U
دلمه شدن منجمد کردن
coagulability
U
دلمه شدنی انعقاد پذیری
cottage cheese
U
نوعی پنیر دلمه شده
coagulase
U
مواد دلمه یالخته کننده
cow heel
پاچه گاو پخته و دلمه شده
thermocoagulation
U
دلمه شدن نسوج در اثر حرارت
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
gelatinize
U
تبدیل به دلمه یا ژلاتین کردن ژلاتین زدن به
vegetable jelly
U
دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
clotting
U
دلمه شدن لخته شدن
clots
U
دلمه شدن لخته شدن
clot
U
دلمه شدن لخته شدن
packaged
U
بسته
corked
U
بسته
packages
U
بسته
shook
U
بسته
pack box
U
بسته
packed
بسته ای
barred
U
بسته
pent
U
بسته
bagful
U
یک بسته
packets
U
بسته
package
U
بسته
fardel
U
بسته
clotty
U
بسته
pinioned
U
کت بسته
bunged up
U
بسته
crossed chaque
U
چک بسته
crossed cheque
U
چک بسته
kits
U
بسته
kit
U
بسته
curdy
U
بسته
parcel
U
بسته
grumous
U
بسته
datagram
U
یچ بسته
ice bound
U
یخ بسته
fronted
U
صف بسته
jellied
U
بسته
connected
U
بسته
interdependent
U
به هم بسته
clotted
U
بسته
imperforate
U
بسته
parcels
U
بسته
packet
U
بسته
uncrossed
U
بسته
solid
U
بسته
packs
U
بسته
shut
U
بسته
shuts
U
بسته
strikebound
U
بسته
logical
U
یچ بسته
closed
U
بسته
shutting
U
بسته
trusser
U
بسته
pack
U
بسته
bundle
U
بسته
bundling
U
بسته
bundles
U
بسته
stacked
U
بسته
stack
U
بسته
solids
U
بسته
stacks
U
بسته
blindfolding
U
چشم بسته
blindfolds
U
چشم بسته
closed shop
U
سیستم بسته
closed shops
U
سیستم بسته
blindfolded
U
چشم بسته
blindfold
U
چشم بسته
closed circuits
U
مدار بسته
closed circuit
U
مدار بسته
barred
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
disk pack
U
گرده بسته
disk pack
U
بسته دیسک
disk pack
U
گروه بسته
dunnage
U
بسته بندی
cover
U
بسته بندی
coverings
U
بسته بندی
packages
U
بسته بندی
covers
U
بسته بندی
close-fisted
<adj.>
U
دست بسته
tied up
<adj.>
U
دست بسته
packaged
U
بسته بندی
packers
U
بسته بند
packer
U
بسته بند
closed
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
blocked
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
barricaded
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
dogs
U
دفاع بسته
dogging
U
دفاع بسته
dog
U
دفاع بسته
kits
U
بسته لوازم
kit
U
بسته لوازم
manacled
<adj.>
U
دست بسته
closed economy
U
اقتصاد بسته
closed mind
U
ذهن بسته
closed network
U
شبکه بسته
closed routine
U
روال بسته
closed society
U
جامعه بسته
box trail
U
سهم بسته
bound electron
U
الکترون بسته
bound charge
U
بار بسته
closed subroutine
U
زیرروال بسته
blocked opening
U
درگاه بسته
closed loop
U
حلقه بسته
closed group
U
گروه بسته
closed file
U
ستون بسته
closed area
U
منطقه بسته
close column
U
ستون بسته
closed file
U
فایل بسته
closed fist
U
مشت بسته
closed game
U
بازی بسته
case numbers
U
شماره بسته ها
blind fold
U
با چشم بسته
closed system
U
نظام بسته
closed system
U
سیستم بسته
assumed
U
بخود بسته
coagulum
U
خون بسته
coil of rope
U
بسته طناب
congealable
U
بسته شدنی
cruor
U
خون بسته
van
U
کامیون سر بسته
packs
U
بسته کردن
locked
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
disabled
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
pack
U
بسته کردن
vans
U
کامیون سر بسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com