Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
several
U
جدا مختلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
byte
U
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
bytes
U
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
database
U
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases
U
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
exchange
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
aerodynamics
U
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
collage
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
syntax
U
هم اهنگی قسمتهای مختلف
flexibility
U
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
gather
U
دریافت داده از منابع مختلف
gathered
U
دریافت داده از منابع مختلف
integrated
U
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
utility
U
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
word
U
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
worded
U
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
machine
U
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machined
U
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machines
U
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
logic
U
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
collection
U
عمل دریافت داده از منابع مختلف
collections
U
عمل دریافت داده از منابع مختلف
highway
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
profile
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
allocation
U
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocations
U
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
bus
U
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bus
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
U
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bused
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
U
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
buses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
U
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
U
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussed
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
U
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
U
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
pack
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packs
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
language
U
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages
U
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
colour
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour
U
احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours
U
احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
carrier
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carriers
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
share
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
distribute
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute
U
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distribute
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute
U
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distribute
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes
U
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributes
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes
U
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributes
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributing
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing
U
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributing
U
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing
U
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributing
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
contrast
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasted
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasting
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
off
U
مختلف
wind tunnel
U
معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
wind tunnels
U
معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
portable
U
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
portable
U
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
caste
U
طبقات مختلف مردم هند
castes
U
طبقات مختلف مردم هند
unique
U
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
uniquely
U
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
precedent
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents
U
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
feed
U
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
feeds
U
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
multiple
U
حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
general
U
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
generals
U
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
filter
U
انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filter
U
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filters
U
انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
Other Matches
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis
U
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable
U
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
U
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
paint program
U
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
U
مختلف الجنس و مختلف النوع
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
diverse
U
مختلف
divergent
U
مختلف
discrepant
U
مختلف
varying
U
مختلف
various
U
مختلف
sundry
U
مختلف
miscellaneous
U
مختلف
variegated
U
مختلف
disparate
U
مختلف
dissimilar
U
مختلف
heterochromatic
U
مختلف اللون
polyphyletic
U
مختلف الاجداد
variate
U
مختلف کردن
variant
U
گوناگون مختلف
half breed
U
از نژاد مختلف
asynchronous
U
مختلف الزمان
diversely
U
به اشکال مختلف
two discrepant stories
U
دو حکایت مختلف
polyphyletic
U
از نژادهای مختلف
variously
U
بطور مختلف
diverse
U
مختلف مخالف
miscellaneous works
U
کارهای مختلف
half caste
U
ازنژاد مختلف
intercollegiate
U
بین کالجهای مختلف
multi tone horn
U
بوق با اصوات مختلف
disjunctive
U
دارای دو شق مختلف فصلی
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
diversiform
U
دارای اشکال مختلف
heterochromatic
U
دارای رنگهای مختلف
interracial
U
بین نژادهای مختلف
interrace
U
بین نژادهای مختلف
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
various books
U
کتابهای گوناگون یا مختلف
varisized
U
دارای اندازههای مختلف
stage
U
مراحل مختلف یک موشک
international
U
مربوط به کشورهای مختلف
plugging
U
ورودی که به وسایل مختلف
plug
U
ورودی که به وسایل مختلف
eccentric
U
مختلف المرکز بودن
eccentrics
U
مختلف المرکز بودن
internationals
U
مربوط به کشورهای مختلف
The various strata of society.
U
طبقات مختلف اجتماع
run around
<idiom>
U
گردش درمناطق مختلف
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
play off
<idiom>
U
رفتار مختلف با اشخاص
variform
U
گوناگون مختلف الشکل
stages
U
مراحل مختلف یک موشک
rank and file
U
شئون مختلف نظامی
process
U
مراحل مختلف چیزی
team tennis
U
بازیهای مختلف تنیس
plugs
U
ورودی که به وسایل مختلف
multifarious
U
دارای انواع مختلف
processes
U
مراحل مختلف چیزی
holdalls
U
جعبه اسبابهای مختلف
holdall
U
جعبه اسبابهای مختلف
allomorph
U
تصاریف مختلف کلمه یا فعل
interstates
U
بین ایالتها وکشورهای مختلف
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
middling
U
اجناس مختلف از درجه متوسط
polytechnic
U
وابسته به علوم عملی مختلف
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
interstate
U
بین ایالتها وکشورهای مختلف
general purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف
bipolar
U
تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
catamaran
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
adapter
U
دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
fun house
U
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
FTAM
U
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
figure skate
U
اسکیت با انجام حرکات مختلف
polytechnics
U
وابسته به علوم عملی مختلف
homonymous
U
دارای دویاچند معنی مختلف
interbreed
U
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
scatter around
<idiom>
U
غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
outcross
U
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
stochastic
U
دارای تغییردر مواقع مختلف
syncretic
U
تلفیق کننده عقاید مختلف
walleyed
U
انواع مختلف اردک ماهی
walleye
U
انواع مختلف اردک ماهی
multi rate meter
U
کنتور با چند نرخ مختلف
cat's cradle
U
ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
polytechnical
U
وابسته به علوم عملی مختلف
circuit training
U
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
teratoma
U
تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
halftones
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
proteus
U
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pantheon
U
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheons
U
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
sprint relay
U
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
beef cuts
U
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
all purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
separate opinion
U
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
point
U
سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
topology
U
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
pages
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
paged
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
page
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
packages
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
polytechnic
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnics
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
whistle-stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
variations of temperature
U
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
integration
U
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
halftone
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
intermarriage
U
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
eurybathic
U
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
polytechnical
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
playback rate scale factor
U
صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
multiplex
U
داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
country file
U
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
inequilateral
U
دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
family
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
variance
U
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
masking
U
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
families
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
varriform
U
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
outbreed
U
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
assembly
U
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
tours
U
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
interrogation
U
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
touring
U
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured
U
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
self-
U
سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
interfaith
U
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
gutta percha
U
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
intermarried
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
glottochronology
U
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
intermarry
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
life cycle
U
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
multi disk
U
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi platform
U
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
tour
U
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
intermarrying
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
time chart
U
جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
storage
U
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
interrogations
U
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
remaining velocity
U
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
roving gun
U
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
adhesion
آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
collect transfer
U
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
transistors
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor
U
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
scatter load
U
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
diachronic
U
تحمولات زبانی یک ملت درادوار مختلف تاریخ
self supporting country
U
کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
parquetry
U
منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
reddendo singula singulis
U
الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
cankerworm
U
نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
pleomorphic
U
چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
record
U
سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
instar
U
حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
bioastronautics
U
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
articulation
U
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
balun
U
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
adhocism
U
[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
clearinghouse
U
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
scatter read
U
دستیابی وخواندن داده ذخیره شده در محلهای مختلف
hue
U
[نقطه جدا کردن رنگ های مختلف از یکدیگر]
channel
U
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
dilly
U
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
eurytherm
U
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
globetrotters
U
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
target diving
U
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
phylesis
U
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com