Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
separations
U
جدائی
parting
U
جدائی
partings
U
جدائی
separateness
U
جدائی
separation
U
جدائی
break away
U
جدائی
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
propritorship
U
مالکیت
ownership
U
حق مالکیت
proprietorship
U
مالکیت
proprietorial right
U
حق مالکیت
support
U
حق مالکیت
possession
U
مالکیت
acquisition
U
مالکیت
ownership right
U
حق مالکیت
ownership
U
مالکیت
acquisitions
U
مالکیت
right of ownership
U
حق مالکیت
dominium
U
مالکیت
dominion
U
حق مالکیت
private property
U
مالکیت خصوصی
state enterprise
U
مالکیت دولتی
condominiums
U
مالکیت مشترک
slaveholding
U
مالکیت برده
condominium
U
مالکیت مشترک
collective ownership
U
مالکیت جمعی
state ownership
U
مالکیت دولتی
special property
U
مالکیت خاص
private ownership
U
مالکیت خصوصی
collective ownership
U
مالکیت مشاع
seisin
U
مالکیت اراضی
documents of title
U
سند مالکیت
reconversion
U
اعاده مالکیت
public ownership
U
مالکیت عمومی
dispossession
U
سلب مالکیت
expropriation
U
سلب مالکیت
villeinage
U
مالکیت رعیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
retention of title
U
حفظ مالکیت
retention of title
U
ضبط مالکیت
root of title
U
منشاء مالکیت
qualified property
U
مالکیت محدود
estate in common
U
مالکیت مشاع
property rights
U
حقوق مالکیت
document of title
U
سند مالکیت
get hold of (something)
<idiom>
U
به مالکیت رسیدن
confusion
U
مالکیت ما فی الذمه
accession
U
شرکت در مالکیت
possessory title
U
سمت مالکیت
possessory title
U
عنوان مالکیت
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
possessory action
U
دعوی مالکیت
muniment of title
U
دلیل مالکیت
personal ownership
U
مالکیت شخصی
public ownership
U
مالکیت دولتی
public domain
U
مالکیت دولتی
literary property
U
حق مالکیت ادبی
gen
U
حالت مالکیت
alienation
U
انتقال مالکیت
title deed
U
اسناد مالکیت
individual ownership
U
مالکیت فردی
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
title deed
U
قباله مالکیت
titles
U
مستند مالکیت
ascription
U
تصدیق مالکیت
asset ownership
U
مالکیت دارائی
title
U
مستند مالکیت
title deed
U
سند مالکیت
joint ownership
U
مالکیت اشتراکی
title deeds
U
سند مالکیت
joint ownership
U
مالکیت مشترک
joint ownership
U
مالکیت مشاع
title of territory
U
مالکیت اقلیم
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
passing the ownership
U
مالکیت مافی الذمه
prescriptive right or title
U
حق مالکیت از راه مرورزمان
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
possessory action
U
دعوی اعاده مالکیت
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
collectivity
U
مالکیت اشتراکی جمع
repossessing
U
مالکیت مجدد یافتن
share certificate
U
گواهی مالکیت سهام
expropriate
U
سلب مالکیت کردن از
expropriated
U
سلب مالکیت کردن از
expropriates
U
سلب مالکیت کردن از
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
expropriating
U
سلب مالکیت کردن از
title of territory
U
مالکیت قلمرو کشور
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
repossessed
U
مالکیت مجدد یافتن
repossess
U
مالکیت مجدد یافتن
replevin
U
دعوی اعاده مالکیت
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
entitled to owver ship
U
دارای حق مالکیت است
put in a claim for something
U
مدعی مالکیت چیزی شدن
disown
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowns
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
freehold
U
مالکیت مطلق ملک موروثی
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
disowning
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
socialism
U
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
disorintate
U
مالکیت چیزی راانکار کردن
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
hold down
U
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
freeboard
U
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
p is nine points of the law
U
تصرف شرط عمده مالکیت است
titleholder
U
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
hold down
U
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
alienability
U
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
estate in fee
U
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain
U
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
chose in action
U
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
apostrophe
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophes
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
prescription
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescriptions
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
escheat
U
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
capital stock
U
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
tenancy in common
U
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
fee tail
U
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
root of title
U
منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
operate
U
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operated
U
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operates
U
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
communication
U
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
basics
U
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basic
U
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
proxy agent
U
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
smarts
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT
U
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
MS DOS
U
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
command management system
U
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com