English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
unhealthy diet U تغذیه ناسالم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to eat an unhealthy diet U خوردن تغذیه ناسالم
Other Matches
unsound U ناسالم
morbid U ناسالم
insanitary U ناسالم
unhealthy U ناسالم
junk food U غذای ناسالم
junk foods U غذای ناسالم
dystrohpy U تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
line feed U تغذیه خط
feeder U خط تغذیه
feeders U خط تغذیه
feeding U تغذیه
nutriments U تغذیه
nutriment U تغذیه
recharged U تغذیه
recharge U تغذیه
recharges U تغذیه
recharging U تغذیه
nutrition U تغذیه
nourishes U تغذیه
nourished U تغذیه
nourish U تغذیه
alimentation U تغذیه
diet U تغذیه
nourishment U تغذیه
sustenance U تغذیه
nurtured U تغذیه
nurturing U تغذیه
nurture U تغذیه
feedings U تغذیه
nurtures U تغذیه
feed mechanism U مکانیزم تغذیه
breast feeding U تغذیه پستانی
form feed U تغذیه کاغذ
feed pipe U لوله تغذیه
feeding problem U مشکل تغذیه
dystrophic nutrition U تغذیه دش بار
dystrophy U سوء تغذیه
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
feeding center U مرکز تغذیه
feeder panel U تابلوی تغذیه
feeder canal U کانال تغذیه
feed pump U پمپ تغذیه
downfeed U تغذیه رو به پایین
innutrition U عدم تغذیه
fed U تغذیه شده
malnourished U دچارسوء تغذیه
malnourished U بد تغذیه شده
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
anthophagous U تغذیه شده با گل
plate supply U تغذیه صفحه
anode supply U تغذیه صفحه
injection well U چاه تغذیه
ad lib feeding U تغذیه ازاد
pastures U تغذیه کردن
artificial recharge U تغذیه مصنوعی
feeder U سیم تغذیه
feedway U تغذیه کننده
feeders U سیم تغذیه
cutler feed U تغذیه کاتلر
cross feed U تغذیه عرضی
breast-feeding U تغذیه پستانی
food program U رژیم تغذیه
bacteriophagy U تغذیه ازباکتری
recharge well U چاه تغذیه
alimentiveness U قوه تغذیه
nourish U تغذیه کردن
serial feeding U تغذیه نوبتی
reverse bias U تغذیه معکوس
recharge basin U حوضچه تغذیه
ff U تغذیه کاغذ
power transformer U مبدل تغذیه
power supply U منبع تغذیه
power supplay U منبع تغذیه
power pack U جعبه تغذیه
noise U منبع تغذیه
noises U منبع تغذیه
undernourishment U گرفتارسوء تغذیه
feeds U تغذیه گردن
aliment U تغذیه کردن
undernourishment U سوء تغذیه
pasture U تغذیه کردن
feed U تغذیه کردن
feed U تغذیه گردن
supply cable U کابل تغذیه
feeds U تغذیه کردن
pouring gate U تغذیه قالب
nutritionists U ویژه گر تغذیه
main supply line U خط تغذیه اصلی
main feed U تغذیه اصلی
bottle feeding U تغذیه با بطری
mulnutrition U سوء تغذیه
malnutrition U سوء تغذیه
magazine feed U تغذیه مخزن
undernourished U گرفتارسوء تغذیه
nutritionist U ویژه گر تغذیه
bottle-feeding U تغذیه با بطری
natural recharge U تغذیه طبیعی
support [nourish, feed] U تغذیه کردن
pasturage U تغذیه کردن
undernourished U سوء تغذیه
paper feer U تغذیه کاغذ
predatorial U تغذیه کننده از شکار
tractor feed U تغذیه کاغذ پیوسته
power feed cable U کابل تغذیه برق
vermivorous U تغذیه کننده از کرم
feeding group U گروه تغذیه کننده
negative feeder U سیم تغذیه منفی
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
pin feed U تغذیه ممتد کاغذ
input of current U تغذیه و هدایت جریان
positive feeder U سیم تغذیه مثبت
long distance supply U تغذیه مسافت دور
ration method U روش تغذیه پرسنل
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
myrmecophagous U تغذیه کننده ازمورچه
ichthyophagous U تغذیه کننده ازماهی
hematophagous U تغذیه کننده از خون
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
gallivorous U تغذیه کننده از مازو
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
tractor feed mechanism U مکانیسم تغذیه تراکتوری
form feed character U کاراکتر تغذیه فرم
power supply switch U کلید منبع تغذیه
power supply cable U کابل منبع تغذیه
switched U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
gate U راه تغذیه لشعلث
switch U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
feed U خوراندن تغذیه کردن
feeds U خوراندن تغذیه کردن
gates U راه تغذیه لشعلث
predators U تغذیه کننده از شکار
graze U تغذیه کردن از چریدن
grazed U تغذیه کردن از چریدن
grazes U تغذیه کردن از چریدن
predatory U تغذیه کننده از شکار
turn off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
switches U قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
turn-off U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-offs U قط ع منبع تغذیه یک ماشین
anthophagous U تغذیه کننده از شهد گل
axial feed method U روش تغذیه محوری
energizing in field o phase rotation U تغذیه میدان دوار
predator U تغذیه کننده از شکار
autotroph U قابل تغذیه خودبخود
dozzle U مخزن کمکی تغذیه
endophagous U تغذیه کننده ازروی
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
supplying U تحویل دادن تغذیه کردن
sitology U علم تغذیه ورژیم غذایی
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
well field U حوزه تغذیه کننده چاه
uninterruptable power supply U منبع تغذیه وقفه ناپذیر
sheet feeder U تغذیه کننده ورق کاغذ
predacious U شکاری تغذیه کننده از شکار
predaceous U شکاری تغذیه کننده از شکار
supply U تحویل دادن تغذیه کردن
tractor feed printer U چاپگر تغذیه شده تراکتوری
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
low voltage supply system U سیستم تغذیه فشار ضعیف
ingot feeder head U مخزن کمکی تغذیه شمش
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
lf U تعویض سطر تغذیه کاغذ
mains supply unit U واحد تغذیه جریان شبکه
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
supplied U تحویل دادن تغذیه کردن
cut sheet feeder U تغذیه کننده کاغذ مجزا
downfeed milling machine U دستگاه فرز با تغذیه از زیر
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
stenophagous U تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
turn on U وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
flight sister U افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
apivorous U زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
saprophagous U تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
updraft U کاربوراتوری که هوااز زیربدان تغذیه شود
oligophagous U تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
malnutrition U تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
switched U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
switch U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switches U یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
powers U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
holophytic U تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
power U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sag U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sags U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
powering U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
ray U ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
powered U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sagged U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
jacamar U پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
tusser or sur orsore U یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
flex U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com