English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (7113 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sagged U خم شدن
sagged U فرو نشستن
sagged U ازوسط خم شدن
sagged U اویزان شدن صعیف شدن
sagged U شکم دادن
sagged U خمیدگی
sagged U خمش
sagged U نقطه گود
sagged U نقطه پست
sagged U ترک یارگیری برای مهارحریف دیگر
sagged U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged U پژمرده شدن خم کردن
sagged U شکم دار کردن
sagged U دروسط گود کردن
sagged U فرو رفتگی شکم دادگی
sagged U افت
sagged U کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the beam sagged U تیر شکم داد
the door sagged U در یک بر شد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com