Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parallel
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
paralleled
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
paralleling
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallelled
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallelling
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallels
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forest
U
تعداد درختهای ساختار داده متصل
forests
U
تعداد درختهای ساختار داده متصل
gates
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
combinatorics
U
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
labelled
U
چاپ آدرسهای روی برچسب
labeling
U
چاپ آدرسهای روی برچسب
label
U
چاپ آدرسهای روی برچسب
labels
U
چاپ آدرسهای روی برچسب
roundest
U
تعداد تیر تعداد شلیک دور
round
U
تعداد تیر تعداد شلیک دور
odder
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
boundaries
U
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
boundary
U
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
addressing
U
حالت آدرس دهی که در آن محل ذخیره سازی از آدرسهای پایه تشکیل شده است
absolute address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
floated
U
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats
U
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float
U
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
maps
U
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
map
U
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
U
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
paged address
U
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
conjunct
U
متصل
anchored
U
متصل به
continuous
U
متصل
on line
U
متصل
clung
U
متصل
contiguous
U
متصل
connected
U
متصل
joint
U
متصل
splicer
U
متصل کننده
engagedness
U
متصل بهم
interlocks
U
متصل شدن
applies
U
متصل کردن
interurban
U
متصل بشهر ها
coupler
U
متصل کننده
lacer
U
متصل کننده
male connector
U
متصل کننده نر
basifixed
U
متصل در پایه
joggled
U
متصل کردن
connects
U
متصل کردن
connect
U
متصل کردن
apply
U
متصل کردن
applying
U
متصل کردن
ligature
U
دخشههای متصل
tie down
U
متصل کردن
fixed shell
U
گلوله متصل
connector
U
متصل کننده
connective
U
متصل کننده
tying
U
متصل کننده
connecting arrangement
U
ترتیب متصل
connectedly
U
بطور متصل
interlocking
U
متصل شدن
interlocked
U
متصل شدن
syndetic
U
متصل شده
interlock
U
متصل شدن
joggle
U
متصل کردن
joggles
U
متصل کردن
joggling
U
متصل کردن
colligate
U
متصل کردن
joined
U
متصل کردن
adjoins
U
متصل کردن
coherently
U
بطور متصل
cartridge
U
بخش متصل
cartridges
U
بخش متصل
join
U
متصل کردن
off line
U
غیر متصل
attachments
U
نمائات متصل
adjoined
U
متصل کردن
joins
U
متصل کردن
pans
U
متصل کردن
pan-
U
متصل کردن
pan
U
متصل کردن
link
U
متصل کردن
adjoin
U
متصل کردن
adjacent span
U
دهانه متصل
adjacent span
U
دهانه متصل
shafting
U
میله بهم متصل
united pawns
U
پیادههای متصل شطرنج
corbel-course
U
زیر سری متصل
enjoin
U
بهم متصل کردن
abutted
U
متصل بودن یاشدن
chockablock
U
بهم متصل وپیوسته
abuts
U
متصل بودن یاشدن
abut
U
متصل بودن یاشدن
adjoin
U
افزودن متصل شدن
kirkyard
U
گورستان متصل بکلیسا
adjoined
U
افزودن متصل شدن
pinning
U
متصل کردن به گیرافتادن
enjoining
U
بهم متصل کردن
pinned
U
متصل کردن به گیرافتادن
adjoins
U
افزودن متصل شدن
pin
U
متصل کردن به گیرافتادن
enjoined
U
بهم متصل کردن
ballcocks
U
سیفون و ابزار متصل به آن
splices
U
باهم متصل کردن
spliced
U
باهم متصل کردن
ballcock
U
سیفون و ابزار متصل به آن
catenate
U
پیوستن متصل کردن
connected load
U
بار خارجی متصل
enjoins
U
بهم متصل کردن
connected load
U
بار متصل شده
splice
U
باهم متصل کردن
connected passes pawns
U
پیادههای رونده متصل
connecting socket
[دوشاخه متصل کننده]
tie in
<idiom>
U
به چیزدیگری متصل کردن
splicing
U
باهم متصل کردن
gang hook
U
دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
grounded field
U
سیم پیچ متصل به زمین
interconnection
U
بخش ماده متصل به دو وسیله
catena
U
سریهای متصل شده concatenate
to be connected
U
بهم پیوسته
[متصل]
بودن
connexions
U
اتصال یا چیزی که متصل میشود
ligature
U
دو یاچند حرف متصل بهم
connection
U
اتصال یا چیزی که متصل میشود
concatenated data set
U
مجموعه داده ها متصل شده
untapped
<adj.>
U
متصل نشده
[در وسط مدار]
united pressed pawns
U
پیادههای رونده متصل شطرنج
adjacent
U
دو میدان متصل به دو گروه مجاور
bond
U
متصل کردن چسباندن اتصال
continous
U
متصل متوالی بدون وقفه
adnexa
U
قسمتهای متصل بهم زائده
camshaft
U
میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
camshafts
U
میلهای که بچرخ دنده متصل میشود
dowel
U
بامیخ پرچ بهم متصل کردن
universal joint
U
دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
to plug
U
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
vestry
U
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
stemson
U
چوب منحنی شکل متصل بجلوکشتی
vestries
U
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
gang hook
U
دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
number
U
تعداد
numbers
U
تعداد
magnitude
U
تعداد
paul
U
تعداد کم
destination
U
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
drains
U
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
destinations
U
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
draining
U
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drained
U
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
plowhead
U
چارچوبی که گاو اهن بدان متصل میشده
drain
U
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
stylolite
U
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
faceplate
U
صفحه فلزی یا چوبی متصل به چرخ تراش
blade butt
U
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
OLE container object
U
شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
bat weight
U
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
volumes
U
تعداد میزان
small lot
U
نوبه کم تعداد
work force
U
تعداد کارگر
wheen
U
تعداد زیاد
number of cycle
U
تعداد تناوبها
count
U
تعداد ایمپولز
counts
U
تعداد ایمپولز
population
[pop.]
U
تعداد مردم
volume
U
تعداد میزان
counting
U
تعداد ایمپولز
counted
U
تعداد ایمپولز
quantity
U
تعداد زیاد
quantities
U
تعداد زیاد
number of cycle
U
تعداد دوره ها
number of rounds
U
تعداد گلوله ها
number of threads
U
تعداد پیچش ها
A smaller number . Fewer .
U
تعداد کمتر
daisy chain
U
خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
interplane strut
U
پایه هایی که دو بال هواپیماهای دوباله را به هم متصل میکند
trailer camp
U
محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
thoroughbrace
U
تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
associated file
U
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
peripheral
U
آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
mesh
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
seams
U
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
seam
U
درز دادن بوسیله درزگیری بهم متصل کردن
associated document
U
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
meshes
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
ca
U
Arrangment Connecting ارایش و ترتیب به صورت پیوندی و متصل
meshing
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
atomicity
U
تعداد اتم در ملکول
counts
U
تعداد امتیاز توپزن
thereabouts
U
در حدود آن میزان یا تعداد
nest
U
تعداد توابع در یک تابع
string
U
تعداد حروف یک رشته
nests
U
تعداد توابع در یک تابع
poll
U
تعداد رای دهندگان
birthrate
U
تعداد موالید زه وزاد
number
[of something]
U
تعداد
[عده]
[چیزهایی]
kajillion
[slang]
U
تعداد بسیار زیادی
width
U
تعداد حروف در یک صفحه یا خط
counted
U
تعداد امتیاز توپزن
counting
U
تعداد امتیاز توپزن
blocking factor
U
تعداد رکوردها در بلاک
count
U
تعداد امتیاز توپزن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com