Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
boundary
U
مرز
boundary
U
خط سرحدی
boundary
U
کرانه کرانی
boundary
U
حدود یکان
boundary
U
خط حد سرحد
boundary
U
حد
boundary
U
سرحد
boundary
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary
U
مرزی
boundary
U
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
boundary
U
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundary
U
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
boundary
U
حدود چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boundary value
U
ازرش کرانی
boundary trench
U
نهرچه مرزی
grain boundary
U
مرز بلورها
page boundary
U
مرز صفحه
rough boundary
U
جدار زبر
city boundary
U
شهرمرزی
district boundary
U
بخشمرزی
internal boundary
U
مرزداخلی
boundary-stone
U
لوح
boundary-stone
U
کتیبه
boundary surface
U
سطح مرزی
boundary layer
U
لایه مرزی
boundary equation
U
معادله حدی
boundary conditions
U
شرایط مرزی
boundary condition
U
شرط کرانی
boundary disclaimer
U
مرز روی نقشه
boundary disclaimer
U
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
boundary effect
U
اثر مرزی
boundary conditions
U
شرایط حدی
outer boundary line
U
خطمرزبیرونی
surface boundary layer
U
لایه مرزی سطح
laminar boundary layer
U
لایه مرزی خطی
back boundary line
U
محوطه پشت خط سرویس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com