English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To pretend sickness(ignorance). U تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To plead ignorance. U اظهار بی اطلاعی کردن
an intercurrent disease U ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
feign U تظاهر کردن
dissemble U تظاهر کردن
sham U تظاهر کردن
shams U تظاهر کردن
sham U تظاهر کردن
pretend U تظاهر کردن
affects U تظاهر کردن به
affect U تظاهر کردن به
pass off <idiom> U تظاهر کردن
demonstration U تظاهر به انجام عملیات کردن
demonstrations U تظاهر به انجام عملیات کردن
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
demonstrates U نشان دادن تظاهر به عمل کردن
demonstrate U نشان دادن تظاهر به عمل کردن
demonstrated U نشان دادن تظاهر به عمل کردن
demonstrating U نشان دادن تظاهر به عمل کردن
to pretend illness U نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
backslap U تظاهر بصمیمیت کردن چاخان کردن
hydropathic U وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
to i. the germs of a disease U میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
assume U تظاهر کردن تقلید کردن
assumes U تظاهر کردن تقلید کردن
informational U اطلاعی
ill advised U مبنی بر بی اطلاعی
ill-advised U مبنی بر بی اطلاعی
in the dark <idiom> U هیچ اطلاعی از چیزی نداشتن
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
input U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
inputted U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
plaintext U متن یا اطلاعی که کدگذاری یا رمزگذاری نشده باشد
message U اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
messages U اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
parameter U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameters U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
garbage U داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد
emptied U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptier U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptiest U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
empty U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
empties U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
displayed U تظاهر
make-believe U تظاهر
make believe U تظاهر
affectations U تظاهر
affectation U تظاهر
pretenses U تظاهر
pretense U تظاهر
displaying U تظاهر
pretences U تظاهر
eyewash U تظاهر
semblance U تظاهر
pretence U تظاهر
displays U تظاهر
display U تظاهر
prudery U تظاهر
effusions U تظاهر
effusion U تظاهر
fakery U تظاهر
grimaced U تظاهر
grimaces U تظاهر
grimacing U تظاهر
pretension U تظاهر
grimace U تظاهر
pretensions U تظاهر
gleaming U تظاهر موقتی
preciosity U تصنع تظاهر
simulation U وانمود تظاهر
simulations U وانمود تظاهر
flashiness U خودفروشی تظاهر
gleams U تظاهر موقتی
ostensive U تظاهر امیز
gleamed U تظاهر موقتی
gleam U تظاهر موقتی
take a dive U تظاهر به ناک اوت
ostentation U خود فروشی تظاهر
feint U نمایش دروغی تظاهر
feint U تظاهر به عملیات تظاهرات
feints U نمایش دروغی تظاهر
feinting U نمایش دروغی تظاهر
feinted U تظاهر به عملیات تظاهرات
feints U تظاهر به عملیات تظاهرات
feinting U تظاهر به عملیات تظاهرات
feinted U نمایش دروغی تظاهر
redundant U حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
She was pretending to be happy. U او [زن] تظاهر به شاد بودن کرد.
His liberalism is merely a pose [an act] آزادمنشی او فقط تظاهر است
trichosis U ناخوشی مو
pathogenetic U ناخوشی زا
illnesses U ناخوشی
unhealthiness U ناخوشی
indisposedness U ناخوشی
sickness U ناخوشی
sicknesses U ناخوشی
ill health U ناخوشی
illness U ناخوشی
morbidness U ناخوشی
morbidity U ناخوشی
had health U ناخوشی
diseases U ناخوشی
maladies U ناخوشی
malady U ناخوشی
disease U ناخوشی
invalidism U ناخوشی
To stage political demonstrations. U تظاهرات سیاسی برپاکردناسلااهل تظاهر نیستم
put up a good front <idiom> U وانمودبه خوشحالی ،تظاهر به خوشحال بودن
The demonstrators were waving the flags. U تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
morbid anatomy U از لحاظ ناخوشی
to be infected with disease U ناخوشی راواگیرکردن
liver U ناخوشی جگر
livers U ناخوشی جگر
diseases of this nature U اینگونه ناخوشی ها
dermatopathy U ناخوشی پوست
altitude sickness U ناخوشی ارتفاع
bulimy U ناخوشی گرسنگی
biliousness U ناخوشی زردابی
morbid U ویژه ناخوشی
pathognomic U نماینده ناخوشی
pathogeny U پیدایش ناخوشی
diagnoses U تشخیص ناخوشی
diagnosis U تشخیص ناخوشی
estival U ناخوشی تابستانی
spell U حمله ناخوشی
laryngopathy U ناخوشی خرخره
myopathy U ناخوشی ماهیچه
spells U حمله ناخوشی
out break of a disease U شیوع ناخوشی
impaludism U ناخوشی مردابی
microzym U میکرب ناخوشی
hepatic disease U ناخوشی جگر
liver trouble U ناخوشی جگر
maldemer U ناخوشی دریا
mal de mer U ناخوشی دریا
enteropathy U ناخوشی رودهای
morbific U ناخوشی اور
morbific U تولیدکننده ناخوشی
pathognomomical U نماینده ناخوشی
spelled U حمله ناخوشی
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
face dodge U گول زدن حریف با تظاهر به پاس دادن
one two U تظاهر شمشیربازبه دفاع و حمله در همان مسیر
To be a bit la – di – da . U «مکش مرگ ما» بودن ( پرافاده و اهل تظاهر )
illness faded her beauty U ناخوشی زیبایی اوراکاست
epidmic disease U ناخوشی همه جا گیر
contagion U سرایت ناخوشی واگیر
contagions U سرایت ناخوشی واگیر
pestilence U ناخوشی همه جاگیر
to swing the lead U خود را به ناخوشی زدن
metastasis U جابجا شدن ناخوشی
epizootic U ناخوشی همه گیرحیوانی
immune from disease U مصون از گرفتن ناخوشی
he is liable to become sick U اماده ناخوشی است
arthropathy U ناخوشی بند یا مفصل
sickleave U مرخصی بابت ناخوشی
laryngopathy U ناخوشی خشک نای
bunt U ناخوشی قارچی گندم
unhealthy U ناخوش ناخوشی اور
foot rot U ناخوشی پا در گاو و گوسفند
cirrhosis U ناخوشی الکی جگر
diagnostic U وابسته به تشخیص ناخوشی
pathogenesis U مبحث پیدایش ناخوشی
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
qualm U ناخوشی همه جاگیر
mycotic U دچار ناخوشی قارچی
pandemics U ناخوشی همه گیر
pandemic U ناخوشی همه گیر
attacks U اصابت یا نزول ناخوشی
pellagrous U دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
psychiater U پزشک ناخوشی دماغی
paragrahia U ناخوشی غلط نویسی
psychopathic U وابسته به ناخوشی دماغی
attacked U اصابت یا نزول ناخوشی
qualms U ناخوشی همه جاگیر
morbidly U بطور ناخوشی یا فاسد
redundant U بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
otological U وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
pathognomic U وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
nephritic U درمان کننده ناخوشی گرده
idiopathy U علاقه خاص ناخوشی جداگانه
mycetoma U یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
i have no knowledge of it U هیچ اگاهی از ان ندارم اطلاعی از ان ندارم
foot and mouth U یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
hydrargyia or rism U مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
pathognomonic U وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
framboesia U ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
the disease threatens to sprea U این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
prosodemic U درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
intercurreace U مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
germtheory U فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
quarterback draw U نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
humoral pathology U علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
pellagra U یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
galvanist U متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق
pebrine U یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
psilosis U یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com