Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electrodiagnosis
U
تشخیص با دستگاههای برقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
utilities'man
U
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
prodos
U
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
vacuum
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuums
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
micr
U
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
recognition
U
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
hardware
U
دستگاههای اصلی
cryptoequipment
U
دستگاههای رمز
peripherals
U
دستگاههای جانبی
photoelectric devices
U
دستگاههای فتوالکتریکی
clustered devices
U
دستگاههای گروهی
control transmitter
U
دستگاههای همگرد
self synchronous devices
U
دستگاههای همگرد
selsyn devices synchro
U
دستگاههای همگرد
oil gear
U
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
crushing and grinding equipment
U
دستگاههای خرد کننده
exchange selector
U
سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
avionic
U
مربوط به دستگاههای خودکار هواپیما
storage pool
U
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
computer interface unit
U
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
instrument flight
U
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
identification
U
تشخیص تشخیص دادن
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
orienting
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
famos
U
Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
avionics
U
فن استفاده از دستگاههای الکتریکی و خودکار درهوانوردی و نجوم
homing station
U
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
orients
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
orient
U
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
commutation
U
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
identification friendly or foe
U
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
soft ware
U
وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
halving adjustment
U
تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
eia interface
U
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
middlemen
U
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman
U
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
sub woofer
U
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
nihilism
U
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
daisy chain interrupt
U
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
hook
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
i/o board
U
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
wavetable
U
حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است
consol
U
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
navigation mode
U
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
excitation
U
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
expansion interface
U
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
clicked
U
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
fail-safe
U
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail safe
U
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
clicks
U
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
click
U
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
electronic jamming
U
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
thick Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
electricians mate
U
برقی
before you know it
U
برقی
galvanic
U
برقی
electric
U
برقی
electrical
U
برقی
powered
U
برقی
powering
U
برقی
powers
U
برقی
power
U
برقی
MIDI Mapper
U
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
trams
U
واگن برقی
electrification
U
برقی کردن
electrical series
U
زوجهای برقی
electrify
U
برقی کردن
electric welding
U
جوش برقی
tram
U
واگن برقی
electrical shant
U
مهار برقی
electrical sheet
U
ورقهای برقی
electric thermometer
U
دماسنج برقی
electric furnace
U
کوره برقی
electric flux
U
شاره برقی
electric shock
U
ضربه برقی
electric furnace
U
بوته برقی
electrical induction
U
القای برقی
electric heater
U
بخاری برقی
electric welding
U
جوشکاری برقی
electric train
U
ترن برقی
electrical circuit
U
مدار برقی
electrical conductor
U
رسانای برقی
trolley
U
واگن برقی
receiving apparatus
U
وسیله برقی
electrical resistance
U
مقاومت برقی
electrical discharge
U
تخلیه برقی
electrified
U
برقی کردن
electrifies
U
برقی کردن
electric train
U
قطار برقی
trolleys
U
واگن برقی
electrical energy
U
انرژی برقی
electrifying
U
برقی کردن
all electric
U
تماما"برقی
hot-plates
U
اجاق برقی
current consuming device
U
وسیله برقی
electroreceptive device
U
وسیله برقی
hot-plate
U
اجاق برقی
hot plate
U
اجاق برقی
dual ignition
U
احتراق دو برقی
dual magneto
U
مگنت دو برقی
before you can say knife
U
برقی ناگهان
electric , drill
U
مته برقی
power broom
U
جاروی برقی
escalator
U
پله برقی
chain saws
U
اره برقی
chain saw
U
اره برقی
cable cars
U
تراموای برقی
cable car
U
تراموای برقی
vacuum cleaners
U
جاروی برقی
vacuum cleaner
U
جاروی برقی
escalators
U
پله برقی
electric amalgam
U
ملغمه برقی
patent leather
U
چرم برقی
element
U
سازه برقی
electric light
U
روشنایی برقی
electric machine
U
دستگاه برقی
electric power
U
توان برقی
electric soldering iron
U
هویه برقی
elements
U
سازه برقی
hot seat
U
صندلی برقی
electric spectrum
U
طیف برقی
electric shocks
U
ضربه برقی
electric iron
U
اطو برقی
electric cushion
U
بالش برقی
electric arch
U
قوس برقی
electric brake
U
ترمز برقی
refrigerators
U
یخچال برقی
electric candle
U
شمع برقی
refrigerator
U
یخچال برقی
electric charge
U
بار برقی
electric cleaner
U
جارو برقی
electric current
U
جریان برقی
electric fluid
U
سیال برقی
electrise
U
برقی کردن
powered
U
دستگاه برقی
power turret
U
برجک برقی
powered
U
توان برقی
power
U
دستگاه برقی
power
U
توان برقی
trolley buses
U
اتوبوس برقی
moving staircase
U
پله برقی
moving stairway
U
پله برقی
power blower
U
دمنده برقی
trolleybus
U
اتوبوس برقی
powering
U
توان برقی
thermoelectric
U
گرما برقی
triple ignition
U
احتراق سه برقی
trolley car
U
اتوبوس برقی
three unit electrical system
U
دستگاه سه برقی
trolley bus
U
اتوبوس برقی
powers
U
توان برقی
powering
U
دستگاه برقی
thermistor
U
رزیستور برقی
thermoelectric
U
دما برقی
powers
U
دستگاه برقی
single ignition
U
احتراق تک برقی
non electric
U
غیر برقی
moving staircase
U
پله برقی
electrothermal printer
U
چاپگرحرارتی برقی
electrotherapeutics
U
درمان برقی
electropathy
U
معالجه برقی
eletro luminescence
U
لومینسانس برقی
electromotor
U
موتور برقی
electrometallurgy
U
متالورژی برقی
electromagnet
U
اهنربای برقی
two unit system
U
دستگاه دو برقی
electrochemical
U
برقی- شیمیایی
escalator
U
پله برقی
vulcanizer
U
جوشکار برقی
trolly
U
واگن برقی
gymnotus
U
مارماهی برقی
vulcanization
U
جوش برقی
frigidaire
U
یخچال برقی
foud royant a
U
سکته برقی
appliance
U
وسیله برقی
appliances
U
وسیله برقی
electrotype
U
قالب برقی
electrotype
U
چاپ برقی
volcanize
U
جوش برقی دادن
aerial ropeway
U
خط هوایی ترن برقی
utensil socket
[پریز دستگاه برقی]
voltameter
U
ولتاژ سنج برقی
electrification of a gas
U
برقی شدن گاز
escalators
U
پله های برقی
moving staircases
U
پله های برقی
moving stairways
U
پله های برقی
moving stairs
{pl}
U
پله های برقی
tramcar
[British E]
U
قطار برقی خیابان
tram
[British E]
U
قطار برقی خیابان
streetcar
[American E]
[old-fashioned]
U
قطار برقی خیابان
trolleycar
[American E]
[old-fashioned]
U
قطار برقی خیابان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com