English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (7188 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hot-plates U چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot-plates U صفحه داغ
hot-plates U اجاق برقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
name plates U نام و آرم روزنامه
plates U ورقه تنکه
plates U لوحه
plates U ورقه اهن
plates U پلیت
plates U نعل اسب
plates U شیشه
plates U کلیشه
plates U تسمه
x plates U صفحات انحراف افقی
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
name plates U پلاک نام
name plates U نام پهنه
plates U پلاکهای توضیحات دستگاهها
plates U روپوش دادن
plates U بقدر یک بشقاب
plates U لوحه روکش
plates U لوح
plates U :بشقاب
plates U صفحه فلزی ورقه
plates U صفحه
plates U قاب
plates U پلاک
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates U روکش کردن
plates U زره پوش کردن
plates U اب دادن
plates U زره
plates U ورقه
plates U صفحه اند
plates U اندودن
plates U متورق کردن
license plates U پلاک
license plates U نمرهی اتومبیل
rotor plates U جوشنهای گردنده
book plates U برچسب کتاب
number plates U پلاک شماره
number plates U پلاک علائم مشخصه
deflector plates U صفحههای منحرف کننده
perforated cover plates U صفحات مشبک
group of battery plates U دسته صفحات باتری
column bases plates U صفحات تقسیم فشارپای ستونها
forming of battery plates U اماده سازی صفحات باتری
perforated cover plates U صفحات سوراخدار
Put the plates on the table . U بشقابها را بگذار روی میز
Recent search history Forum search
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com