English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blueprint U تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
blueprints U تجدید ساختمان اتومبیل طبق مشخصات کارخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
factory team U تیم کارخانه اتومبیل سازی
plant construction U ساختمان کارخانه
cost in use U هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
monocoque U طرز ساختمان اتومبیل
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
rallied U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
stock-car U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod U اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock car U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
resupply U تجدید اماد تجدید تدارکات
windscreen U پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
automobiles U اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobile U اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreens U پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
characteristics U مشخصات
definition U مشخصات
definitions U مشخصات
specification U مشخصات
paticular U مشخصات
specs U مشخصات
characteristic U مشخصات
characteristically U مشخصات
particulars U مشخصات
specifications U مشخصات
identity U مشخصات
identities U مشخصات
rating plate U صفحه مشخصات
impedance characteristic U مشخصات امپدانس
spec U مشخصات بالا
rating plate U پلاک مشخصات
bale mark U مشخصات عدل
job specification U مشخصات شغلی
filespec U مشخصات فایل
technical specifications U مشخصات فنی
contract specification U مشخصات قرارداد
specification U دفترچه مشخصات
format U حدود و مشخصات فرش
security U مشخصات کاربران مجاز
characteristics U مشخصات ومختصات وسایل
ammunition data card U کارت مشخصات مهمات
papered U ورقه مشخصات کشتی
papering U ورقه مشخصات کشتی
string U برچسب مشخصات یک رشته
paper U ورقه مشخصات کشتی
ems U مشخصات حافظه گسترشی
particular specification U مشخصات ویژه در قرارداد
particulars U جزئیات خصوصیات مشخصات
target description U شرح مشخصات هدف
papers U ورقه مشخصات کشتی
general specification U مشخصات عمومی قرارداد
catalogued U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
headers U اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
cataloging U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
describe U بیان مشخصات کسی یا چیزی
tidal tables U جداول مشخصات جذر و مددریا
titles U مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
title U مشخصات دیسک با توجه به محتوای آن
damping charactristics U مشخصات خفه شدن ارتعاش
header U اطلاعات مشخصات در ابتدای نوار
enhanced expanded memory specification U مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
sourcing of suppliers U یافتن اسامی و مشخصات فروشندگان
described U بیان مشخصات کسی یا چیزی
describes U بیان مشخصات کسی یا چیزی
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
matrolinous U پارهای ازصفات و مشخصات از مادر
physical characteristics U مشخصات زمین خصوصیات بدنی
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
charge sheets U ورقه حاوی مشخصات متهم
charge sheet U ورقه حاوی مشخصات متهم
describing U بیان مشخصات کسی یا چیزی
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
chips U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chip U طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
badge reader U ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
highs U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
specification U ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
per U طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
specification U درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
specification U یات مشخصات ساخته نشده باشد
functional condition code U کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
high U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highest U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
Green Book U مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
projects U پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
labelled U رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
projected U پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
project U پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
label U رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
Type cable U مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
labels U رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
labeling U رکورد حاوی مشخصات فایل ذخیره شده
assault area diagram U نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
works U کارخانه
workplaces U کارخانه
factory U کارخانه
house work U کارخانه
factories U کارخانه
workplace U کارخانه
plants U کارخانه
plant U کارخانه
coopery U کارخانه
factory-spun U نخ کارخانه ای
manufactory U کارخانه
shops U کارخانه
shop U کارخانه
workhouse U کارخانه
work U کارخانه
worked U کارخانه
workhouses U کارخانه
shopped U کارخانه
headers U بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
header U بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
aviation weather U مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
inherit U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inheriting U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
shop drawing U نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
inherits U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
throughput U بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
highest U دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high U دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
highs U دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
work drawing U نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
filename U کد مشخصات دیسکت که به برنامه اختصاص داده شده است
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
installations U کارخانه نصب
power station U کارخانه برق
ex factory U تحویل در کارخانه
pilot plant U کارخانه نمونه
power house U کارخانه برق
breweries U کارخانه ابجوسازی
brewery U کارخانه ابجوسازی
cotton mill U کارخانه نخ ریسی
spinning factory U کارخانه نخ ریسی
power stations U کارخانه برق
studio U کارگاه کارخانه
studios U کارگاه کارخانه
out <adv.> U بیرون از کارخانه
electric plant U کارخانه برق
industrialists U کارخانه دار
industrialist U کارخانه دار
plant mixing U اختلاط در کارخانه
plant mixing U امیختن در کارخانه
packingplant U کارخانه کنسروسازی
mill U کارخانه نورد
fulling mill U کارخانه قصاری
lock out U تعطیل کارخانه
gas works U کارخانه گاز
generating plant U کارخانه برق
ice plant U کارخانه یخ ساز
generating station U کارخانه برق
mills U کارخانه نورد
packinghouse U کارخانه کنسروسازی
manufacturing U کارخانه دار
installation U کارخانه نصب
ex mill U تحویل در کارخانه
factory chimney U دودکش کارخانه
manufaturer U صاحب کارخانه
manufactoring plant U کارخانه تولیدی
shed U کارخانه سرپوشیده
shedding U کارخانه سرپوشیده
sheds U کارخانه سرپوشیده
cut back U تعطیل کارخانه
spinning U کارخانه نخریسی
plant U نبات کارخانه
cement plant U کارخانه سیمان
siren U سوت کارخانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com