English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
authorized program U برنامه مجاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
forbid U ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
forbids U ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
Other Matches
piggybacks U دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
piggyback U دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
legit U نمایش مجاز تاتر مجاز
api U مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented U روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular U بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command U دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
lawful U مجاز
authorised U مجاز
permissive U مجاز
authorrized U مجاز
at liberty U مجاز
certified U مجاز
rated U مجاز
admissible U مجاز
tropologic U مجاز
admissibll U مجاز
authorized U مجاز
admittable U مجاز
commissioned U مجاز
metonymy U مجاز
allowable U مجاز
toluene U حد مجاز
licensable U مجاز
allowed U مجاز
permissible U مجاز
permitted U مجاز
licensed U مجاز
legal U مجاز
parameters U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
iterate U حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
goto U دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
supervisory U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
iterative routine U حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
sequential U حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
businesses U مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business U مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
executives U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
compiler U نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
executive U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
parameter U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
calling U مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
synthetic address U زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
development U مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stops U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
diagnostics U تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
subprogram U 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
stopped U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stop U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
developments U مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
pl/m U زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
concurrent U اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
compile U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
optimum schedule U مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
statement U دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statements U دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
debugger U نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
conditional U دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
c U زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
object oriented U زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
compiling U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
dragged U به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drags U به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drops U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
main line program U بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
function U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
chapters U بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
coding U صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
dropping U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drag U به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
functioned U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
compiled U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
source language U 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
dropped U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
toolkit U مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
chapter U بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
drop U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
transferring U دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
identification U بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
segment U بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
segments U بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
transfers U دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
sections U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
intermittent error U خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
helps U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
macro U زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
hook U نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
parent program U در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
helped U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
transfer U دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
help U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
conditional U دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
hooks U نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
mode U وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
out of line U جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
annotation U توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
annotations U توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
modes U وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
doses U مقدار مجاز
dose U مقدار مجاز
complement U حد مجاز مکمل
legitimizing U مجاز کردن
dosed U مقدار مجاز
licensing hours زمان مجاز
complemented U حد مجاز مکمل
tolerance limit U خطای مجاز
legitimize U مجاز کردن
tolerance U خطای مجاز
legitimized U مجاز کردن
tolerance U تفاوت مجاز
tolerances U خطای مجاز
legitimizes U مجاز کردن
tolerances U تفاوت مجاز
complements U حد مجاز مکمل
complementing U حد مجاز مکمل
on the house <idiom> U مجاز درکاری
maximum prr ermissible U مجاز حداکثر
allowance U میزان مجاز
legitimization U مجاز کردن
revocable contract U عقد مجاز
permitting U مجاز کردن
permits U مجاز کردن
impermissible U غیر مجاز
height clearance U ارتفاع مجاز
unauthorized U غیر مجاز
delegation of authority U مجاز شمردن
allowances U میزان مجاز
licit U روا مجاز
permit U مجاز کردن
idiographic U وابسته به مجاز
justifiability U مجاز بودنی
safe load U بار مجاز
settings U شدت مجاز
setting U شدت مجاز
lawfully U به طور مجاز
accredited U مجاز معتبر
permissible velocity U تندی مجاز
authorised clerk U واسطه مجاز
authorise U مجاز نمودن
authorized strength U استعداد مجاز
prescribed load U بار مجاز
legitimised U مجاز کردن
bag limit U حد مجاز صید
allowed vibrations U ارتعاشهای مجاز
ban item U غیر مجاز
bona fide holder U دارنده مجاز
working stress U تنش مجاز
authorized allowance U سهمیه مجاز
frees U مجاز منفصل
authorized bank U بانک مجاز
permissibly U بطور مجاز
free U مجاز منفصل
permissible velocity U سرعت مجاز
permissible load U بار مجاز
freed U مجاز منفصل
authorized manpower U استعدادپرسنلی مجاز
permissible dosage U دوز مجاز
freeing U مجاز منفصل
permissible deviation U تفاوت مجاز
allowable stress U تنش مجاز
allowable load U بار مجاز
dosing U مقدار مجاز
working load U بار مجاز
metonym U مجاز مرسل
circuit allocated use U مدارچانلهای مجاز
troplogy U مجاز گوئی
trope U مجاز استعاره
speed limits U سرعت مجاز
fair game U شکار مجاز
speed limit U سرعت مجاز
legitimises U مجاز کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com