English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (5691 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
authorized U در اختیار قرار داده شده مجاز به اجازه استفاده داده شده
authorized U مجاز
authorized U ماذون
authorized U شخصی که مجاز است به دستیابی به یک سیستم
authorized U اجازه داده شده
authorized <adj.> <past-p.> U تصویب شده
authorized <adj.> <past-p.> U تایید شده
authorized <adj.> <past-p.> U قبول شده
authorized <adj.> <past-p.> U اجازه داده شده
authorized <adj.> <past-p.> U پذیرفته شده
authorized <adj.> <past-p.> U تصدیق شده
authorized <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
authorized allowance U سهمیه مجاز
authorized allowance U حق
authorized manpower U استعدادپرسنلی مجاز
authorized bank U بانک مجاز
authorized program U برنامه مجاز
authorized manpower U نیروی انسانی مجاز
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
authorized strength U استعداد مجاز
authorized allowance U مزایا مزایای قانونی
fully authorized U تام الاختیار
authorized allowance supplies U سهمیه اماد مجاز
authorized allowance supplies U سهمیه مجاز اماد
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
authorized stockage list U لیست ذخیره انبار مجاز
authorized strength of theater U استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
authorized stockage list U صورت شارژ انبار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com