English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
device driver U برنامه راه اندازی دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drivers U برنامه راه اندازی
driver U برنامه راه اندازی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
api U مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
device driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented U روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new- U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular U بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command U دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
arm wrestling U مچ اندازی
filling U اب اندازی
fillings U اب اندازی
wrist wrestling U مچ اندازی
expectoration U تف اندازی
exspuition U تف اندازی
diving U اب اندازی
lead work U جام اندازی
abortion بچه اندازی
basket dam U بندسله اندازی
trapping U بدام اندازی
trapping U در تله اندازی
abortions U بچه اندازی
glaziery U جام اندازی
triggering U راه اندازی
actuation U بکار اندازی
dockage U حق بار اندازی
contortions U ازشکل اندازی
contortion U ازشکل اندازی
trigger U راه اندازی
triggered U راه اندازی
encroachment U دست اندازی
encroachments U دست اندازی
leg pull U دست اندازی
boot U راه اندازی
gunshots U تیر اندازی
gunshot U تیر اندازی
postponements U تاخیر اندازی
postponement U تاخیر اندازی
trap U در تله اندازی
inbreak U دست اندازی
triggers U راه اندازی
supersedure U تعویق اندازی
snash U دست اندازی
lead work U شیشه اندازی
moulting U شاخ اندازی
ejection U بیرون اندازی
molt U پوست اندازی
gunfire U تیر اندازی
sputtering U بیرون اندازی
moulting U پوست اندازی
launghing U براه اندازی
starting U راه اندازی
ecdysis U پوست اندازی
shading U سایه اندازی
sortition U پشک اندازی
sortition U قرعه اندازی
chrematistics U علم پس اندازی
bootstrap U خودراه اندازی
extrajection U برون اندازی
firing U توپ اندازی
cannonade U توپ اندازی
start up U راه اندازی
cannonry U توپ اندازی
start button U تکمه راه اندازی
start up disk U دیسک راه اندازی
cold boot U راه اندازی سرد
starting current U جریان راه اندازی
boot U خود راه اندازی
self assertion U خودرا جلو اندازی
reboot U راه اندازی مجدد
starting lever U اهرم راه اندازی
upcast U بالا اندازی تاه کش
starting torque U کشتاور راه اندازی
starting motor U موتور راه اندازی
skish U مسابقه قلاب اندازی
to load off U بار اندازی کردن
tournament casting U مسابقه قلاب اندازی
attemptable U قابل دست اندازی
releasing mechanism U مکانیسم راه اندازی
boot record U رکورد راه اندازی
gabion U سله اندازی گابیون
to lay a wager U دست اندازی کردن
soft start U راه اندازی نرم
ectuating switch U سوئیچ راه اندازی
starting time U زمان راه اندازی
starting position U وضعیت راه اندازی
starting power U توانایی راه اندازی
shadow ball U تمرین گوی اندازی
igniter switch U کلید راه اندازی
operating handle U دستگیره راه اندازی
starting power U قدرت راه اندازی
starting procese U فرایند راه اندازی
to set intrigues on foot U پشت سر هم اندازی کردن
encroach U دست اندازی کردن
casting U روش قلاب اندازی
encroaches U دست اندازی کردن
reset U راه اندازی مجدد
impinge U دست اندازی کردن
resets U راه اندازی مجدد
cockfights U جنگ اندازی خروس ها
encroached U دست اندازی کردن
drainage U خشک اندازی فاضلاب
encroach U دست اندازی کردن
cockfight U جنگ اندازی خروس ها
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold starting U راه اندازی در حالت سرد
master boot record U رکورد راه اندازی اصلی
glazing U شیشه بری جام اندازی
innate releasing mechanism U مکانیسم راه اندازی فطری
cranking capacity of battery U فرفیت راه اندازی باتری
offhand position U حالت ایستاده در تیر اندازی
system reset U راه اندازی مجدد سیستم
drayage U هزینه بارگیری وبار اندازی
starting winding U سیم پیچی راه اندازی
sagittary U سهمی وابسته به تیر اندازی
surf cast U قلاب اندازی از ساحل در موج
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
business U مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
parameters U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
sequential U حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
executives U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
businesses U مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
goto U دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
executive U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
iterate U حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
parameter U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
compiler U نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
supervisory U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
iterative routine U حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
outfox U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
navy yard U محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
centrifugal starting switch U سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
hardware reset U باز راه اندازی سخت افزاری
grid current starting point U نقطه راه اندازی جریان شبکه
outfoxes U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
to bring a bout by intrigue U بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
pie alley U مسیر اسان برای گوی اندازی
instant start lamp U لامپ با راه اندازی در حالت سرد
outfoxing U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxed U در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
stopped U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stop U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
calling U مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
developments U مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development U مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
diagnostics U تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
subprogram U 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
stops U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
synthetic address U زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
stopping U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
compiles U تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com