English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
courtesy runner U بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
send in U وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed U بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
de facto U غیررسمی
informal U غیررسمی
extrajudicial U غیررسمی
inofficial U غیررسمی
choose up game U بازی غیررسمی
free-and-easy U غیررسمی غیرجدی
scrambles tournament U مسابقههای غیررسمی
off hand game U بازی غیررسمی
sand lot U بازی غیررسمی
informally U بطور غیررسمی
informal education U اموزش غیررسمی
informal test U ازمون غیررسمی
net games U بازیهای توردار
games U بازیهای المپیک
field games U بازیهای میدانی
olympics U بازیهای المپیک
plympic games U بازیهای المپیک
court games U بازیهای محوطهای
computerized game playing U بازیهای کامپیوتری
racket games U بازیهای راکتدار
youth sports U بازیهای جوانان
asian games U بازیهای اسیایی
informal design review U مرور غیررسمی طرح
choose up U یارگیری در بازی غیررسمی
matches U رویارویی بازیهای دو جانبه
match U رویارویی بازیهای دو جانبه
tracks U زمین بازیهای میدانی
tracked U زمین بازیهای میدانی
winter olympic U بازیهای المپیک زمستانی
track U زمین بازیهای میدانی
ball park U زمین بازیهای با توپ
goal games U بازیهای دروازه دار
party politics U سیاست بازیهای حزبی
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
team tennis U بازیهای مختلف تنیس
olympiad U جشنهای بازیهای المپیک
pan american games U بازیهای ملتهای امریکایی
sharer U سهیم
privy U سهیم
allottee U سهیم
participator U سهیم
accorded U پیمان غیررسمی بین المللی
kaffeeklatsch U صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
accords U پیمان غیررسمی بین المللی
accord U پیمان غیررسمی بین المللی
olympian U شرکت کننده بازیهای المپیک
partake U سهیم بودن در
partake U سهیم شدن
partakes U سهیم بودن در
participants U انباز سهیم
participant U انباز سهیم
partaking U سهیم بودن در
partaken U سهیم بودن در
partaken U سهیم شدن
partakes U سهیم شدن
take part U سهیم بودن
contributing structures U ساختارهای سهیم
interests U سهیم کردن
partaking U سهیم شدن
revenue sharing U سهیم در درامد
take part U سهیم شدن
interest U سهیم کردن
mulligan U ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
to cast in one lot with others U بادیگران سهیم شدن
Nassau U روش شرط بندی در بازی غیررسمی گلف
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
shinny U نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
participate U شرکت کردن سهیم شدن
copartner U سهیم وشریک در تجارت وغیره
participates U سهیم شدن در مشارکت کردن
participates U شرکت کردن سهیم شدن
to be glad for somebody's sake U در شادی کسی سهیم شدن
to be psyched for somebody [American E] U در شادی کسی سهیم شدن
participated U سهیم شدن در مشارکت کردن
participated U شرکت کردن سهیم شدن
to be pleased for somebody U در شادی کسی سهیم شدن
participate U سهیم شدن در مشارکت کردن
profit sharing U سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
profit-sharing U سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
queen of U دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
groundhopper [British English] U طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
nominal partner U شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
pope young round U مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
roughhouse U بازیهای خرکی و پر سر وصدا بین ساکنان یک اطاق بازی خرکی و پر سر وصداکردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
performing U بازیگر
mummer U بازیگر
player U بازیگر
actor U بازیگر
puppeteers U بازیگر
puppeteer U بازیگر
booter U بازیگر
fielder U بازیگر
actors U بازیگر
stager U بازیگر
democratic comiteism U سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
sand bagger U بازیگر گول زن
substituting U بازیگر ذخیره
substituted U تعویض بازیگر
substitute U تعویض بازیگر
free U بازیگر ازاد
ride the bench U بازیگر ذخیره
freed U بازیگر ازاد
veteran U بازیگر با تجربه
second string U بازیگر ذخیره
dubbed U بازیگر ضعیف
substituted U بازیگر ذخیره
veterans U بازیگر با تجربه
substitute U بازیگر ذخیره
freeing U بازیگر ازاد
come back U بازگشت بازیگر
man U بازیگر تیم
homeling U بازیگر خودی
homebrew U بازیگر محلی
headhunter U بازیگر خشن
hattrick U بازیگر سه گله
hatchetman U بازیگر خشن
halfback U بازیگر میانی
mans U بازیگر تیم
cricketer U بازیگر کریکت
extra cover U بازیگر بل گیر
club player U بازیگر باشگاهی
laxman U بازیگر لاکراس
leading lady or man U بازیگر عمده
protagonist U بازیگر عمده
protagonists U بازیگر عمده
homebred U بازیگر محلی
backman U بازیگر مدافع
backup U جانشین بازیگر
poloist U بازیگر واترپولو
ball player U بازیگر با توپ
player's number U شماره بازیگر
frees U بازیگر ازاد
body checker U بازیگر تنه زن
oddsmaker U بازیگر شاخص
cricketers U بازیگر کریکت
substituting U تعویض بازیگر
winger U بازیگر گوش
subs U تعویض بازیگر
wingers U بازیگر گوش
sub U بازیگر ذخیره
duffer U بازیگر متوسط
duffers U بازیگر متوسط
uncovered U بازیگر مهانشده
walk-on U بازیگر فرعی
wingman U بازیگر گوش
subs U بازیگر ذخیره
sub U تعویض بازیگر
skulls U ضربه به سر بازیگر
outside forward U بازیگر گوش
out U اخراج بازیگر
out- U اخراج بازیگر
outed U اخراج بازیگر
send off U اخراج بازیگر
send-off U اخراج بازیگر
send-offs U اخراج بازیگر
skull U ضربه به سر بازیگر
tragedienne U بازیگر تراژدی
third home U بازیگر مهاجم
dubs U بازیگر ضعیف
tennist U بازیگر تنیس
dub U بازیگر ضعیف
number U شماره بازیگر
numbers U شماره بازیگر
pulls U بیرون کشیدن بازیگر
shamateurism U استفاده از بازیگر اماتورقلابی
shorthanded U ادامه با بازیگر کمتر
pull U بیرون کشیدن بازیگر
breakaway U حمله یک یا چند بازیگر
import U بازیگر خارجی تیم
center forward U بازیگر نوک حمله
imported U بازیگر خارجی تیم
center back U بازیگر میانی خط عقب
whitest U بازیگر نخست شطرنج
off wing U محل بازیگر گوش
caddy U حامل وسایل بازیگر
sit out U خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
specialty teamer U بازیگر تیم ذخیره
activate U بازگشت بازیگر به زمین
activated U بازگشت بازیگر به زمین
favorite U بازیگر یا تیم محبوب
equipment bag U ساک دستی بازیگر
activates U بازگشت بازیگر به زمین
enforcer U بازیگر انتقامجوی خشن
flanker U بازیگر مهاجم در جناح
dutchman U بازیگر بولینگ هلندی
flankerback U بازیگر میانی جناح
activating U بازگشت بازیگر به زمین
caddie U حامل وسایل بازیگر
free agents U بازیگر بدون قرارداد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com