Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
astronomic observation
U
دیدبانی نجومی
bilateral spotting
U
دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
spot
U
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
spots
U
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
scans
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scan
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scanned
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
celestial precomputation
U
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
flank observation
U
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
night vision
U
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
astronomic
U
نجومی
astrologic
U
نجومی
celestial
U
نجومی
astronomical
U
نجومی
ephermeris
U
تقویم نجومی
astronomical triangle
U
مثلث نجومی
celestial equator
U
استوای نجومی
equinox
U
استوای نجومی
astronomical constants
U
ثابتهای نجومی
ephemeris
U
تقویم نجومی
ephemeris time
U
زمان نجومی
planetary
U
ستارهای نجومی
astronomical unit
U
واحد نجومی
first light
U
افق نجومی
celestial sphere
U
کره نجومی
celestial navigation
U
ناوبری نجومی
astrophysics
U
فیزیک نجومی
year
U
سال نجومی
azimuth
U
سمت نجومی
celestial horizon
U
افق نجومی
radio telescope
U
رادیوی نجومی
almanach
U
تقویم نجومی
sidereal angle
U
زاویه نجومی
sidereal day
U
روز نجومی
radio telescopes
U
رادیوی نجومی
telescopes
U
دوربین نجومی
address calendar
U
تقویم نجومی
telescope
U
دوربین نجومی
sidereal time
U
وقت نجومی
astro altitude
U
ارتفاع نجومی
sidereal time
U
زمان نجومی
sidreal year
U
سال نجومی
siderial day
U
روز نجومی
astro
U
نجومی فلکی
greenwich sidereal time
U
زمان نجومی گرینویچ
telescopic
U
وابسته بدوربین نجومی
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
astro compass
U
قطب نمای نجومی
astro tracker
U
تعقیب کننده نجومی
siderial
U
وابسته به ثوابت نجومی
sidereal hour angle
U
زاویه ساعتی نجومی
astrophysics
U
فیزیک نجومی استروفیزیک
astronomical twilight
U
تاریک وروشن نجومی
equinoctial
U
مربوط به استوای نجومی
astronomical twilight
U
شفق و فلق نجومی
astrophysical
U
منسوب به فیزیک نجومی
astrophysicist
U
متخصص فیزیک نجومی
sidereal period
U
دوره تناوب نجومی
gyro compass
U
قطب نمای نجومی
sidereal
U
وابسته به ثوابت نجومی
observation
U
دیدبانی
observations
U
دیدبانی
espial
U
دیدبانی
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
astro tracker
U
وسیله ناوبری خودکار نجومی
telescopist
U
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
gyro angle
U
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
azimuth
U
گرای نجومی راس القدم
azimuth angle
U
زاویه گرای نجومی هواپیما
beacons
U
برج دیدبانی
beacon
U
برج دیدبانی
air observation
U
دیدبانی هوایی
bilateral observation
U
دیدبانی دوجانبه
direct observation
U
دیدبانی مستقیم
watchtowers
U
برج دیدبانی
army of observation
U
عده دیدبانی
watchtower
U
برج دیدبانی
loopholes
U
سوراخ دیدبانی
aerial observation
U
دیدبانی هوایی
bilateral observation
U
دیدبانی مضاعف
loophole
U
سوراخ دیدبانی
radar quardship
U
دیدبانی بارادار
watch tower
U
برج دیدبانی
visual observation
U
دیدبانی بصری
neglects
U
دیدبانی نکنید
neglecting
U
دیدبانی نکنید
neglected
U
دیدبانی نکنید
neglect
U
دیدبانی نکنید
visual observation
U
دیدبانی با چشم
ground observation
U
دیدبانی زمینی
o o line
U
خط دیدبانی سپاه
observations
U
دیدبانی اتش
observing sector
U
منطقه دیدبانی
observation
U
دیدبانی اتش
o o line
U
خط تقسیم دیدبانی
observation post
U
پست دیدبانی
observation sector
U
قطاع دیدبانی
observing sector
U
قطاع دیدبانی
report
U
گزارش دیدبانی
loop-hole
U
سوراخ دیدبانی
observing
U
دیدبانی کردن
observes
U
دیدبانی کردن
observed
U
دیدبانی کردن
observe
U
دیدبانی کردن
reported
U
گزارش دیدبانی
flank observation
U
دیدبانی جناحی
reports
U
گزارش دیدبانی
predominated
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
optical
U
مربوط به دیدبانی بصری
scope
U
وسیله دیدبانی یا بینایی
tog method
U
روش دیدبانی محوری
observed fire
U
تیر دیدبانی شده
snooper scope
U
دوربین تعقیب و دیدبانی
apex angle
U
زاویه راسی دیدبانی
surveillance
U
دیدبانی و مراقبت از منطقه
radar beacon
U
برج دیدبانی رادار
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
terrain spotting
U
دیدبانی کردن زمین
pilothouse
U
اطاق دیدبانی کشتی
ground observation
U
دیدبانی ازروی زمین
gyroscopes
U
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscope
U
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
ephermeris
U
جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
observed chart
U
طرح تیر دیدبانی شده
air spot
U
تنظیم تیربا دیدبانی هوایی
visibility range
U
شعاع عمل دیدبانی یا دید
tog method
U
روش دیدبانی در خط توپ هدف
weather observation
U
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
folded optics
U
وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
spotting
U
دیدبانی کردن دید زدن
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
autumnal equinox
U
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
snooper
U
هواپیمایی که در حال تعقیب یا دیدبانی است
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
spotting
U
تنظیم تیر و دیدبانی اتش درتوپخانه دریایی
neglected
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
pibal
U
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
neglects
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
spotting line
U
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
neglecting
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
intermediate area
U
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
stand
U
ایستگاه
sited
U
ایستگاه
sites
U
ایستگاه
stationed
U
ایستگاه
stations
U
ایستگاه
site
U
ایستگاه
station
U
ایستگاه
ground position
U
ایستگاه زمینی
bus stops
U
ایستگاه اتوبوس
upper terminal
U
ایستگاه کوهستانی
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
police station
U
ایستگاه پلیس
police stations
U
ایستگاه پلیس
master station
U
شاه ایستگاه
enquiry station
U
ایستگاه پرس و جو
exposure station
U
ایستگاه هوایی
stand
U
بساط ایستگاه
workstation
U
ایستگاه کاری
forward station
U
ایستگاه جلو
fuelling station
U
ایستگاه سوختگیری
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
bus stop
U
ایستگاه اتوبوس
relay station
U
ایستگاه رله
relay station
U
ایستگاه واسطه
remote station
U
ایستگاه دوردست
stops
U
ایستگاه نقطه
stopping
U
ایستگاه نقطه
stopped
U
ایستگاه نقطه
space platform
U
ایستگاه فضایی
slave station
U
ایستگاه فرعی
substation
U
ایستگاه فرعی
reading station
U
ایستگاه خواندن
substation
U
خرده ایستگاه
known datum point
U
ایستگاه معلوم
loading station
U
ایستگاه بارگیری
master station
U
ایستگاه اصلی
station house
U
ایستگاه کلانتری
orienting station
U
ایستگاه توجیه
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
air way station
U
ایستگاه کنترل
stop
U
ایستگاه نقطه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com