English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (6554 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beacon U چراغ دریایی
beacon U دیدگاه
beacon U برج دیدبانی
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon U باچراغ یانشان راهنمایی کردن
beacon U برج دریایی برج مراقبت برج کنترل هواپیماها
beacon U فار دریایی
beacon U بیکن
beacon U راهنما
beacon U سیگنالهایی که پیامی توسط یک وسیله خراب در شبکه ارسال میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beacon on U رادارتعقیب هدف خود را روشن کن
beacon on U اسم رمز برای فرمان
beacon off U رادارتعقیب هدف خود را خاموش کن
beacon off U اسم رمز برای فرمان
radar beacon U برج دیدبانی رادار
radar beacon U راهنمای رادار
radar beacon U برج مراقبت رادار
radio beacon U بیکن رادیویی
radio beacon U انتن بی سیم
radio beacon U برج بی سیم انتن فرستنده بی سیم
stuck beacon U ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
zmarker beacon U نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
zmarker beacon U برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
locator beacon U برج اکتشاف هوایی
locator beacon U برج اکتشافی
air beacon U برج مراقبت پایگاه
airborne beacon U برج مراقبت هوابرد
airborne beacon U رادارمراقبت نصب شده روی هواپیما
beacon double U اسم رمز برای انتخاب روش تعقیب هدف با استفاده از دونوع موج رادار
beacon flight U پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
beacon frame U فرم مخصوص در پروتکل FDDI که پس از توقف در شبکه ارسال میشود
Belisha beacon U نوعیچراغراهنماییچشمکزن
day beacon U برج ناوبری مورد استفاده درروز
day beacon U برج ناوبری روز
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com