Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hypnogenetic
U
ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hypnogenesis
U
ایجاد خواب هیپنوتیزم
hypnoid
U
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal
U
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnosis
U
خواب هیپنوتیزم
hypnotizing
U
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotizes
U
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotize
U
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotized
U
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotising
U
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotises
U
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotised
U
خواب هیپنوتیزم کردن
mesmerist
U
متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن
hypnotism
U
علم هیپنوتیزم یاطریقه خواب اوری مصنوعی
hypnotist
U
هیپنوتیزم کننده
hypnogenesis
U
ایجاد خواب
hypnogogic
U
خواب اور خواب کننده
hypnagogic
U
خواب اور خواب کننده
hypnopompic
U
بی خواب کننده
nightmare
U
خواب ناراحت کننده و غم افزا
nightmares
U
خواب ناراحت کننده و غم افزا
causer
U
ایجاد کننده
originative
U
ایجاد کننده
worker
U
ایجاد کننده
goitrogenic
U
ایجاد کننده گواتر
siliciferous
U
ایجاد کننده سیلیکون
thallogenous
U
ایجاد کننده تالیوم
swisher
U
ایجاد کننده صدای فش فش
goiterogenic
U
ایجاد کننده گواتر
recreative
U
دوباره ایجاد کننده
neurogenic
U
ایجاد کننده بافت عصبی
genesis
U
پسوند بمعنی ایجاد کننده
seminiferous
U
ایجاد کننده بذر یا نطفه
integrator
U
ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
tetanic
U
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
snow machine
U
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
goitrogenic
U
ایجاد کننده تورم غده تیروئید
carry
U
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
signing on
U
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
carried
U
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carries
U
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carrying
U
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
form utility
U
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
countervailing power
U
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
feep
U
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
the early bird catches the worm
<proverb>
U
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
somnambulist
U
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
narcolepsy
U
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
mafrash
U
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
carrying
U
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carry
U
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carried
U
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carries
U
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
Hayes Corporation
U
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carries
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carrying
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carry
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carried
U
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
hypnotic
U
هیپنوتیزم
mesmerism
U
هیپنوتیزم
neurypnology
U
هیپنوتیزم
cascade carry
U
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری
bulk
U
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
mesmerised
U
هیپنوتیزم کردن
autohypnosis
U
هیپنوتیزم خود
mesmerised
U
هیپنوتیزم شدن
cataplexy
U
هیپنوتیزم حیوانی
mesmerises
U
هیپنوتیزم کردن
mesmerising
U
هیپنوتیزم کردن
mesmerize
U
هیپنوتیزم شدن
mesmerizing
U
هیپنوتیزم کردن
self hypnosis
U
هیپنوتیزم خود
mesmerizes
U
هیپنوتیزم کردن
mesmerize
U
هیپنوتیزم کردن
mesmerizing
U
هیپنوتیزم شدن
mesmerized
U
هیپنوتیزم شدن
mesmerising
U
هیپنوتیزم شدن
hypnotization
U
هیپنوتیزم کردن
mesmerized
U
هیپنوتیزم کردن
mesmerises
U
هیپنوتیزم شدن
mesmerizes
U
هیپنوتیزم شدن
dreamiest
U
خواب مانند خواب الود
dreamier
U
خواب مانند خواب الود
dreamy
U
خواب مانند خواب الود
somnific
U
خواب اور خواب الود
dogsleep
U
خواب زودبر خواب دروغی
morpheus
U
الهه خواب خواب پرور
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
dehypnotize
U
از حالت هیپنوتیزم خارج شدن
night dress
U
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep.
U
خواب خواب است
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
shut-eye
U
خواب
asleep
U
خواب
floor gully
U
کف خواب
watchfulness
U
بی خواب
napping
U
خواب
napped
U
خواب
nap
U
خواب
dreams
U
خواب
dream
U
خواب
dreaming
U
خواب
dreamed
U
خواب
bedfellow
U
هم خواب
naps
U
خواب
sleeping
U
خواب
isocline
U
هم خواب
sleepless
U
بی خواب
post dormitum
U
پس خواب
sleeps
U
خواب
noctambulation
U
خواب
sleep
U
خواب
noctambulism
U
خواب
bedfellows
U
هم خواب
narcosis
U
خواب شیمیایی
predormitum
U
پیش خواب
to sleep fast
U
خواب خوش
naps
U
خواب نیمروز
sleeper
U
خواب رونده
napping
U
خواب نیمروز
narcolepsy
U
حمله خواب
uprise
U
از خواب برخاستن
hypnotic
U
تولیدکننده خواب
coved cornice
U
قرنیز کف خواب
hypnotic
U
خواب اور
plushier
U
خواب دار
plushiest
U
خواب دار
soporific
U
خواب اور
soporific
U
خواب الود
plushy
U
خواب دار
somnolent
U
خواب الود
lights out
U
ساعت خواب
maya
U
خواب و خیال
mesmerism
U
خواب مغناطیسی
narcitic
U
خواب اور
profound sleep
U
خواب سنگین
sleepers
U
خواب رونده
napped
U
خواب نیمروز
terrace
U
بهار خواب
parasomnia
U
نابهنجاری خواب
nightlight
U
چراغ خواب
nightlights
U
چراغ خواب
watchful
U
بی خواب دقیق
nightshirt
U
پیراهن خواب
nightshirts
U
پیراهن خواب
paradoxical sleep
U
خواب تناقضی
drowsy
U
خواب الود
wool-gathering
U
خواب و خیال
drowsiest
U
خواب الود
Womens dreams go by contraries.
U
خواب زن چپ است
oneirocritic
U
خواب تعبیر کن
siesta
U
خواب نیمروز
beauty sleep
U
خواب اضافی
noctambulant
U
در خواب راه رو
nap
U
خواب نیمروز
terraces
U
بهار خواب
pajama
U
لباس خواب
cataplexy
U
خواب حیوانی
drowsier
U
خواب الود
night clothes
U
جامه خواب
bed room
U
اطاق خواب
bed clothes
U
جامه خواب
night gown
U
خواب جامه
night robe
U
لباس خواب
night suit
U
جامه خواب
antihypnotic
U
خواب شکن
an interpreter of dreams
U
خواب تعبیر کن
siestas
U
خواب نیمروز
to rock to sleep
U
خواب کردن
somniferous
U
خواب اور
steeped in slumber
U
مست خواب
hypnologist
U
خواب شناس
sleepy
U
خواب الود
hypnology
U
خواب شناسی
sleepiest
U
خواب الود
hypnophobia
U
خواب هراسی
sleepier
U
خواب الود
hypnopompic
U
خواب زدا
hypersomnia
U
خواب زدگی
hypnopompic
U
خواب و بیدار
he is a
U
او خواب است
slumbrous
U
خواب الود
slumbrous
U
خواب اور
hypnopompic hallucination
U
توهم پس خواب
hypnolepsy
U
حمله خواب
hypnagogic
U
خواب اور
hypnic
U
خواب اور
somnifugous
U
خواب زدا
somnolence
U
خواب الودگی
somnolism
U
خواب مصنوعی
sopite
U
خواب کردن
sopor
U
خواب عمیق
hypnoid
U
خواب گونه
somnifacient
U
خواب الود
somnifacient
U
خواب اور
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
hypnogenic
U
خواب انگیز
somnambulistic
U
خواب گرد
somnambulism
U
خواب گردی
somnambulation
U
خواب گردی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com