Total search result: 201 (18 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
Pidgin English <idiom> U |
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم. |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
qwerty U |
صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است |
 |
 |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
 |
 |
users U |
نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود |
 |
 |
user U |
نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود |
 |
 |
english words U |
واژه ها یا لغات انگلیسی |
 |
 |
pl/i U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است |
 |
 |
anglicism U |
اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی |
 |
 |
man machine interface U |
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین |
 |
 |
king's english U |
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس |
 |
 |
host language U |
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است |
 |
 |
sql U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
 |
 |
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
 |
 |
basic U |
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده |
 |
 |
basics U |
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده |
 |
 |
agglutination U |
ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب |
 |
 |
lisp U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisped U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisping U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisps U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
report program generator U |
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد |
 |
 |
vocabularies U |
مجموع لغات یک زبان |
 |
 |
vocabulary U |
مجموع لغات یک زبان |
 |
 |
english sonnet U |
غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست |
 |
 |
vocabular U |
مربوط به فرهنگ لغات زبان |
 |
 |
In simple (plain) English. U |
به انگلیسی ساده |
 |
 |
in plain english U |
به انگلیسی ساده |
 |
 |
teleconferencing U |
ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر |
 |
 |
bal U |
زبان ساده شده زبان اسمبلی |
 |
 |
QBE U |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
 |
 |
english speaking U |
انگلیسی زبان |
 |
 |
British U |
زبان انگلیسی |
 |
 |
The English - speaking world. U |
دنیای انگلیسی زبان |
 |
 |
old english U |
زبان انگلیسی قدیم |
 |
 |
The English speaking-countries. U |
کشورهای انگلیسی زبان |
 |
 |
english speaking people U |
مردم یا ملل انگلیسی زبان |
 |
 |
English is not a hard language . U |
انگلیسی زبان سختی نیست |
 |
 |
british english U |
زبان انگلیسی رایج درانگلستان |
 |
 |
how can I learn English U |
چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی |
 |
 |
p U |
شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی |
 |
 |
american english U |
زبان انگلیسی که در امریکابان تکملم میشود |
 |
 |
to tutor somebody in English U |
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن |
 |
 |
chips U |
کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه |
 |
 |
chip U |
کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه |
 |
 |
interactive U |
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده |
 |
 |
querying U |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
 |
 |
query U |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
 |
 |
queries U |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
 |
 |
queried U |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
 |
 |
script U |
زبان برنامه نویسی ساده |
 |
 |
boarded U |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
 |
 |
board U |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
 |
 |
language U |
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر |
 |
 |
languages U |
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر |
 |
 |
merchantry U |
بازرگانان |
 |
 |
conferencing U |
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن |
 |
 |
authoring U |
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM |
 |
 |
string U |
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد |
 |
 |
badminton U |
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان |
 |
 |
author language U |
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف |
 |
 |
processor U |
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و... |
 |
 |
executive information system U |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
 |
 |
glossarist U |
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر |
 |
 |
exception U |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
 |
 |
exceptions U |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
 |
 |
orientated U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان ساده برخی مشکلات را میدهد |
 |
 |
grammars U |
گرامر |
 |
 |
syntax U |
گرامر |
 |
 |
grammar U |
گرامر |
 |
 |
anglomania U |
شیفتگی برای اداب انگلیسی ها |
 |
 |
ikon U |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
 |
 |
baud U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
baud rate U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
billiard point U |
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن |
 |
 |
I am here for a language course U |
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم. |
 |
 |
boat train U |
[خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر] |
 |
 |
scheduled circuits U |
خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای |
 |
 |
user freindly U |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
 |
 |
eighty track disk U |
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار |
 |
 |
signalling U |
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده |
 |
 |
anglicization U |
انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی |
 |
 |
composite demand U |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
 |
 |
answered U |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
 |
 |
answering U |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
 |
 |
answer U |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
 |
 |
HMI's U |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
 |
 |
HMI U |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
 |
 |
answers U |
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط |
 |
 |
X series U |
تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه |
 |
 |
chromel U |
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد |
 |
 |
inductor U |
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار. |
 |
 |
simple design U |
طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.] |
 |
 |
spoon-feed <idiom> U |
ساده کردن چیزی برای کسی |
 |
 |
connects U |
هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور |
 |
 |
connect U |
هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور |
 |
 |
zeugma U |
اسعتمال صفت یا قید یافعلی برای دو یاچندکلمه بطوری که شامل همه یایکی شود |
 |
 |
home U |
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش |
 |
 |
homes U |
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش |
 |
 |
interface U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
interfaces U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
warp patterning U |
طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.] |
 |
 |
cisc U |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
 |
 |
input/output U |
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا |
 |
 |
sprint medley U |
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان |
 |
 |
planar U |
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت |
 |
 |
predigest U |
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن |
 |
 |
data link U |
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری |
 |
 |
for a language course U |
برای یک دوره زبان |
 |
 |
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
 |
 |
sna U |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط |
 |
 |
journal U |
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم |
 |
 |
AppleTalk U |
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند |
 |
 |
journals U |
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم |
 |
 |
stenciling U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
 |
 |
stenciled U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
 |
 |
stencilling U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
 |
 |
stencil U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
 |
 |
stencils U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
 |
 |
unix U |
امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند. |
 |
 |
notron utilities U |
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است |
 |
 |
stencilled U |
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت |
 |
 |
macro U |
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود |
 |
 |
eia U |
استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود |
 |
 |
delay line storage U |
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد |
 |
 |
apl U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی |
 |
 |
communication U |
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است |
 |
 |
keypad U |
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی |
 |
 |
basics U |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
 |
 |
basic U |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
 |
 |
connectivity U |
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات |
 |
 |
disassembler U |
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند |
 |
 |
planit U |
زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای |
 |
 |
link U |
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه |
 |
 |
cut out U |
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی |
 |
 |
names U |
کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین |
 |
 |
algorithmic language U |
یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است |
 |
 |
stressing U |
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی |
 |
 |
stress U |
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی |
 |
 |
extending U |
روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان |
 |
 |
statements U |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
 |
 |
extend U |
روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان |
 |
 |
stresses U |
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی |
 |
 |
statement U |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
 |
 |
name U |
کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین |
 |
 |
to interpret [for somebody] [from/into a language] U |
ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری] |
 |
 |
extends U |
روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان |
 |
 |
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U |
ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری] |
 |
 |
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U |
ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری] |
 |
 |
MMI U |
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد |
 |
 |
PIA U |
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه |
 |
 |
authoring U |
زبان برنامه نویسی برای نوشتن برنامههای CAL و آموزشی |
 |
 |
generations U |
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند |
 |
 |
generation U |
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند |
 |
 |
cyphers U |
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست |
 |
 |
cipher U |
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست |
 |
 |
ciphers U |
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست |
 |
 |
lime juicer U |
ملوان انگلیسی انگلیسی |
 |
 |
strudl U |
زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود |
 |
 |
hypertalk U |
زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card |
 |
 |
compile U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compiled U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compiles U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compiling U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
downward U |
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده |
 |
 |
graphics U |
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی |
 |
 |
pl/m U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها |
 |
 |
homestay U |
خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند] |
 |
 |
machine U |
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود |
 |
 |
lingo U |
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor |
 |
 |
machined U |
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود |
 |
 |
lingoes U |
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor |
 |
 |
machines U |
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود |
 |
 |
bipolar U |
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود |
 |
 |
anglicized U |
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن |
 |
 |
anglicised U |
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن |
 |
 |
anglicises U |
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن |
 |
 |
anglicizing U |
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن |
 |
 |
anglicising U |
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن |
 |
 |
anglicize U |
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن |
 |
 |
anglicizes U |
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن |
 |
 |
algorithmic U |
زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL |
 |
 |
backus naur form U |
قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود |
 |
 |
directive U |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
 |
 |
languages U |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
 |
 |
tiny basic U |
یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است |
 |
 |
cobol U |
Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری |
 |
 |
language U |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
 |
 |
directives U |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
 |
 |
algol U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود |
 |
 |
hyphens U |
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره |
 |
 |
instruction U |
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد |
 |
 |
host computers U |
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است |
 |
 |
setl U |
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است |
 |
 |
host computer U |
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است |
 |
 |
hyphen U |
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره |
 |
 |
instructions U |
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد |
 |
 |
laserjet U |
چاپگر لیزری سافت Hewelett Packard که برای شرح صفحه از زبان PCL استفاده میکند |
 |
 |
gpss U |
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود |
 |
 |
algol U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا با استفاده از روشهای الگوریتمی برای برنامههای کاربردی ریاضی و تکنیکی |
 |