Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
internal security
U
امنیت داخلی عملیات ضد شورشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
internal security
U
امنیت داخلی
stability
U
امنیت داخلی ثبات سیاسی
police action
U
عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
stability operations
U
عملیات تامین ثبات داخلی
national infrastructure
U
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
anarch
U
شورشی
insurgent
U
شورشی
revolutionaries
U
شورشی
insurrectionary
U
شورشی
insurgents
U
شورشی
rioter
U
شورشی
rioters
U
شورشی
revolutionary
U
شورشی
incretion
U
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
subversive
U
براندازنده شورشی
rebel
U
شوریدن شورشی
rebelled
U
شوریدن شورشی
rebels
U
شوریدن شورشی
belligerent
U
نیروی شورشی
rebelling
U
شوریدن شورشی
belligerently
U
نیروی شورشی
subversives
U
براندازنده شورشی
belligerents
U
نیروی شورشی
there removred revolution
U
شورشی که شهرت دارد
squawk
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense
U
پدافند داخلی پایداری داخلی
internal structure
U
ساختمان داخلی سازه داخلی
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
peacefulness
U
امنیت
security
U
امنیت
safety
U
امنیت
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagate
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
U
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
external security
U
امنیت خارجی
computer security
U
امنیت کامپیوتر
buffer distance
U
حاشیه امنیت
buffer distance
U
محوطه امنیت
security
U
اداره امنیت
physical security
U
امنیت فیزیکی
job security
U
امنیت شغلی
security force
U
اداره امنیت
security service
U
اداره امنیت
safety fork
U
دوشاخه امنیت
security council
U
شورای امنیت
data security
U
امنیت داده ها
angle of safety
U
زاویه امنیت
national security
U
امنیت ملی
safety
U
امنیت محفوفیت
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
pacific security pact
U
پیمان امنیت پاسفیک
flight clearance
U
تعیین امنیت پرواز
healt and safety commision
U
کمیسیون سلامت و امنیت
software security
U
امنیت نرم افزاری
area of uncertainity
U
محوطه عدم امنیت
to hunker down
U
در پی امنیت و آسایش بودن
Department of Homeland Security
[DHS]
U
وزارتخانه امنیت کشور
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
elevation of security
U
بالا بردن حاشیه امنیت
displacement
U
امنیت در آدرس اندیس دار
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
minimum clearance
U
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
security council
U
شورای امنیت سازمان ملل متحد
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
parlementaire
U
نماینده یا ایلچی قوای شورشی ایلچی رسمی دشمن
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
margin
U
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margins
U
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
security specialist
U
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
British Standards Institute
U
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
protecting
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shares
U
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
trust territory
U
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
shared
U
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protects
U
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
share
U
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
crest clearing graph
U
نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
protecting
U
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect
U
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects
U
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
security council
U
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
unlawful assembly
U
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
DES
U
استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
pan-
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
yalta conference
U
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
junk
U
اطلاعات یا سخت افزاری که بی استفاده است یا از تاریخ گذشته است یا کار امنیت
operation
U
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
inflight reliability
U
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
innate
U
داخلی
internal door
U
در داخلی
endogenous
U
داخلی
interior
U
داخلی
ben
U
داخلی
inner
U
داخلی
internal medicine
U
طب داخلی
esoteric
U
داخلی
intramural
U
داخلی
insides
U
داخلی
territorial
U
داخلی
inside
U
داخلی
interiors
U
داخلی
domestic
U
داخلی
in
U
داخلی
anie
U
داخلی
internal
U
داخلی
indoor
U
داخلی
municipal
U
داخلی
in-
U
داخلی
internal transactions
U
معاملات داخلی
interphone
U
مخابرات داخلی
intercom
U
ارتباط داخلی
intrados
U
قوس داخلی
intermediate structure
U
ساختمان داخلی
internal angle
U
زاویه ی داخلی
insides
U
تو اعضای داخلی
internal impedance
U
مقاومت داخلی
intercoms
U
مخابرات داخلی
internal trade
U
بازرگانی داخلی
internal voltage
U
ولتاژ داخلی
intercoms
U
ارتباط داخلی
internal window sill
U
کف پنجره داخلی
internality
U
داخلی بودن
internal trade
U
تجارت داخلی
internal circuit
U
مدار داخلی
internal current
U
جریان داخلی
internal furnace
U
کوره داخلی
civil
U
داخلی حقوقی
stability
U
ثبات داخلی
internal impedance
U
امپدانس داخلی
internal consistency
U
سازگاری داخلی
internal heating
U
گرمایش داخلی
innards
U
قسمتهای داخلی
local currency
U
پول داخلی
internal connection
U
اتصال داخلی
internal conductor
U
سیم داخلی
internal crack
U
ترک داخلی
inward light
U
نور داخلی
internal armature
U
ارمیچر داخلی
internal attack
U
تک داخلی یا تک از داخل
insides
U
قسمت داخلی
internal shield
U
غلاف داخلی
internal boffles
U
تیغههای داخلی
internal insulation
U
ایزولاسیون داخلی
inside
U
تو اعضای داخلی
internal consumption
U
مصرف داخلی
local subscriber
U
مشترک داخلی
internal erosion
U
فرسایش داخلی
internal modulation
U
مدولاسیون داخلی
internal force
U
نیروی داخلی
internal conductance
U
اندوکتیویته ی داخلی
internal friction
U
اصطکاک داخلی
bulkheads
U
جدار داخلی
internal security
U
تامین داخلی
internal ear
U
گوش داخلی
bulkhead
U
جدار داخلی
rules of procedure
U
نظامنامه داخلی
internal pole
U
قطب داخلی
internal ruling
U
نظامنامه داخلی
inward
U
داخلی باطنی
internal energy
U
انرژی داخلی
internal circuit
U
حلقه داخلی
internal power
U
مصرف داخلی
internal programme
U
برنامه داخلی
internal reflector
U
رفلکتور داخلی
internal electrolysis
U
الکترولیز داخلی
internal electrode
U
الکترود داخلی
internal report
U
گزارش داخلی
internal efficiency
U
راندمان داخلی
internal resistance
U
مقاومت داخلی
internal short circuit
U
کوتهمداری داخلی
internal modem
U
مدم داخلی
Inland Revenue
U
درامد داخلی
internal commerce
U
تجارت داخلی
internal conductance
U
اندوکتانس داخلی
internal development
U
توسعه داخلی
internal revenue
U
درامد داخلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com