Perdic | اسکناس کم ارزش وبدون پشتوانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	shinplaster U	اسکناس کم ارزش وبدون پشتوانه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	gold standards U	حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
	gresham's law U	پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
	funded U	پشتوانه
	fund U	پشتوانه
	backlogs U	پشتوانه
	bankroll U	پشتوانه
	backlog U	پشتوانه
	backing U	پشتوانه
	backing U	پشتوانه پولی
	unfinanced U	بدون پشتوانه
	book value U	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
	fiat money U	پول بدون پشتوانه
	gold standards U	سیستم پشتوانه طلا
	wildcat money U	پول بدون پشتوانه
	gold backing system U	نظام پشتوانه طلا
	wild cat U	بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
	monometalism U	سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
	ad valorem U	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
	neoclassical theory of value U	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
	blank check U	سندامضاء شده وبدون متن
	dumb show U	نمایش صامت وبدون حرف
	gothicize U	زمخت وبدون فرافت کردن
	value added U	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
	ended U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	end U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	ends U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	axiological U	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
	no par value U	بدون ارزش واقعی بی ارزش
	tabula rasa U	فکر ساده وبدون تصور اطفال
	canoes U	قایق باریک وبدون بادبان وسکان
	canoe U	قایق باریک وبدون بادبان وسکان
	tough minded U	دارای فکر خشن وبدون احساسات
	middlebrow U	شخص با سواد وبدون تحصیلات عالیه
	clownish U	دارای رفتار زمخت وبدون اداب
	inert mine U	مین بی اثر وبدون خرج تلاش
	syncopation U	رقص یا اهنگ سبک وبدون ضرب
	capital gain U	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
	debenture bond U	برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
	dabbler U	دوستدارصنایع زیباکه ازروی بوالهوسی وبدون تمرکزانهارادنبال می
	carried U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carries U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carry U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carrying U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	goose-steps U	رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
	dog paddle U	شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
	goose-stepping U	رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
	goose-stepped U	رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
	goose-step U	رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
	p sexual relations U	امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
	catchall U	بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
	notes U	اسکناس
	bank note U	اسکناس
	cashes U	اسکناس
	cashing U	اسکناس
	bank bill U	اسکناس
	assignat U	اسکناس
	currency U	اسکناس
	money	اسکناس
	bank paper U	اسکناس
	cashed U	اسکناس
	cash U	اسکناس
	bankbill U	اسکناس
	banknote U	اسکناس
	banknotes U	اسکناس
	assignants U	اسکناس
	currencies U	اسکناس
	bills U	اسکناس
	paper money U	اسکناس
	bill U	اسکناس
	greenbacks U	اسکناس
	greenback U	اسکناس
	note U	اسکناس
	noting U	اسکناس
	bank notes U	اسکناس
	impulsive U	کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
	intuitionism U	عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
	intuitionalism U	عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
	A counterfeit banknote. U	اسکناس تقلبی
	odd money U	یک اسکناس 01 ریالی
	chiaroscuro U	نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
	currency devaluation U	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
	long green U	اسکناس پشت سبز
	bank of issue U	بانک ناشر اسکناس
	paper money U	اسکناس پول کاغذی
	paper currency U	اسکناس پول کاغذی
	folding money U	اسکناس پول کاغذی
	billfolds U	کیف جیبی اسکناس
	billfold U	کیف جیبی اسکناس
	hovercraft U	رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
	hovercrafts U	رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
	issue [of something] [ID card or check] U	انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
	pocketbook U	جای کاغذ یا اسکناس پول
	treasury note U	اسکناس صادره از طرف خزانه
	pocketbooks U	جای کاغذ یا اسکناس پول
	collagteral trust bonds U	قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
	federal reserve system U	ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
	billfolds U	دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
	billfold U	دفترچه جیبی برای گذاشتن اسکناس
	emissions U	انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
	emission U	انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
	play by ear <idiom> U	توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
	section U	بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
	sections U	بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
	face value U	مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
	Easy does it . U	یواش یواش ( آرام وبدون عجله )
	fivers U	اسکناس پنج لیرهای یا پنج دلاری
	fiver U	اسکناس پنج لیرهای یا پنج دلاری
	obverse U	روی اسکناس روی هر چیزی
	values U	ارزش
	naught U	بی ارزش
	regardant U	با ارزش
	valuing U	ارزش
	fustian U	بی ارزش
	picayubnish U	بی ارزش
	big ticket U	با ارزش
	picayune U	بی ارزش
	unvalued U	بی ارزش
	brummagem U	بی ارزش
	brummagem U	کم ارزش
	trivalence U	سه ارزش
	trivalency U	سه ارزش
	low grade U	کم ارزش
	low level U	کم ارزش
	worthiness U	ارزش
	worm eaten U	بی ارزش
	shotten U	بی ارزش
	junky U	بی ارزش
	worthless U	بی ارزش
	no par U	بی ارزش
	market value U	ارزش
	good for nothing U	بی ارزش
	price U	ارزش
	avail U	ارزش
	raffish U	بی ارزش
	cost U	ارزش
	worth U	با ارزش
	valueless U	بی ارزش
	rubbish U	بی ارزش
	punks U	بی ارزش
	punk U	بی ارزش
	prices U	ارزش
	treasure U	با ارزش
	worth U	ارزش
	value U	ارزش
	rewarding U	پر ارزش
	small change U	کم ارزش
	face value U	ارزش صوری
	face value U	ارزش اسمی
	premium U	اضافه ارزش
	junk U	کهنه و کم ارزش
	real value U	ارزش واقعی
	gross value U	ارزش ناخالص
	quantitative value U	ارزش مقداری
	heat of combustion U	ارزش گرمایی
	final value U	ارزش نهایی
	premiums U	اضافه ارزش
	rental value U	ارزش اجارهای
	expected value U	ارزش منتظره
	exchange value U	ارزش مبادلهای
	store of value U	منبع ارزش
	subjective value U	ارزش ذهنی
	surplus value U	ارزش اضافی
	surrender value U	ارزش بازخرید
	decrease in value U	کاهش ارزش
	declared value U	ارزش افهارشده
	survival value U	ارزش بقا
	depreciation U	کم ارزش شمردن
	kitsch U	هنر بی ارزش
	heritage asset U	میراث با ارزش
	diagnostic value U	ارزش تشخیصی
	valence U	توان ارزش
	exchange value U	ارزش مبادله
	salavage value U	ارزش اسقاطی
	scrap value U	ارزش اسقاطی
	equity capital U	ارزش ویژه
	salvage value U	ارزش بازیافتنی
	end value U	ارزش انتهایی
	economic value U	ارزش اقتصادی
	scale value U	ارزش مقیاسی
	disvalue U	بی ارزش کردن
	rubbish U	چیزپست و بی ارزش
	theory of value U	نظریه ارزش
	heat value U	ارزش گرمایی
	differential cost U	ارزش نهایی
	net price U	ارزش خالص
	monetary value U	ارزش پولی
	meed U	پاداش ارزش
	market value U	ارزش بازاری
	capital U	ارزش ویژه
	par value U	ارزش اسمی
	manufacture cost U	ارزش ساخت
	man friday U	کمک با ارزش
	objective value U	ارزش واقعی
	objective value U	ارزش عینی
	net worth U	ارزش خالص
	net value U	ارزش خالص
	nominal value U	ارزش اسمی
	net net worth U	ارزش خالص
	numerical value U	ارزش عددی
	maintenance cost U	ارزش نگهداری