English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
advice code U کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
bulk supply U اماد به طور قوال
xmodem U پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relay U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relays U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relayed U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
messages U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
XON/XOFF U پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
overflow U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
jitter U خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
lockout U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflows U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
lockouts U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
scroll U حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scrolls U حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing U ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous U ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
bulk stock U ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
primary U که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
correcting U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
point of sale U سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
correct U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
corrects U روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
supply route U خط تدارکات راه اماد
limited distance modem U وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backwards U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward U تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
synchronous U پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
principals U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principal U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
sequential U پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destination U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destinations U محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
idlest U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
message U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
broadband ISDN U سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
dispatched U ارسال کردن ارسال
despatched U ارسال کردن ارسال
dispatches U ارسال کردن ارسال
dispatch U ارسال کردن ارسال
despatches U ارسال کردن ارسال
despatching U ارسال کردن ارسال
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
tdm U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
provision center U مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
resupply U تجدید اماد تجدید تدارکات
routing U ارسال
despatch U ارسال
transmissions U ارسال
forwarding U ارسال
consignment U ارسال
consignments U ارسال
transmission U ارسال
available for delivery <adj.> U قابل ارسال
sends U ارسال داشتن
consignable <adj.> U قابل ارسال
transmittance U ارسال مخابره
re route U ارسال در یک متفاوت
transmittal U ارسال مخابره
postage U ارسال پست
clear to send U ترخیص به ارسال
store and forward U ذخیره و ارسال
store and forward U انبارش و ارسال
consignable U قابل ارسال یا
answer/originate U دریافت / ارسال
transmission security U تامین ارسال
re-route U ارسال در یک متفاوت
transmittancy U ارسال مخابره
upload U ارسال فایل
serial U ارسال سریال
video transmission U ارسال ویدئویی
re-routing U ارسال در یک متفاوت
serials U ارسال سریال
re-routes U ارسال در یک متفاوت
re-routed U ارسال در یک متفاوت
blind transportation U ارسال یک جانبه
remit U ارسال کردن
disseminating U ارسال کردن
disseminates U ارسال کردن
disseminated U ارسال کردن
disseminate U ارسال کردن
free of shipping costs <adj.> U ارسال رایگان
strobe U ارسال یک پاس
free shipping <adj.> U ارسال رایگان
pump U ارسال کردن
remitting U ارسال کردن
pumped U ارسال کردن
remits U ارسال کردن
remitted U ارسال کردن
sending U ارسال نمودن
sending U ارسال داشتن
send U ارسال نمودن
send U ارسال داشتن
sends U ارسال نمودن
postage-free <adj.> U ارسال رایگان
free of forwarding costs <adj.> U ارسال رایگان
pumps U ارسال کردن
postage-free <adj.> U ارسال مجانی
consigns U ارسال کردن
consigning U ارسال کردن
consigned U ارسال کردن
consign U ارسال کردن
shippable <adj.> U قابل ارسال
deliverable <adj.> U قابل ارسال
suppliable <adj.> U قابل ارسال
forward U ارسال کردن
free of forwarding costs <adj.> U ارسال مجانی
free of shipping costs <adj.> U ارسال مجانی
free shipping <adj.> U ارسال مجانی
transmission U ارسال پیام
transmission U ارسال کردن
transmission U مخابرات ارسال
transmissions U ارسال پیام
transmissions U ارسال کردن
transmissions U مخابرات ارسال
shipping U ارسال کالاها
forwarded U ارسال کردن
simultaneous U ارسال دو طرفه
consignation U ارسال حمل
consignor U ارسال کننده
committed <adj.> <past-p.> U ارسال شده
shippable U قابل ارسال
error transmission U ارسال خطا
serial transmission U ارسال سری
delivered <adj.> <past-p.> U ارسال شده
data transmission U ارسال داده
retransmission U ارسال مجدد
parallel transmission U ارسال موازی
request to send U تقاضای ارسال
intromission U درج ارسال
forwarded <adj.> <past-p.> U ارسال شده
consigned <adj.> <past-p.> U ارسال شده
despatch U ارسال کردن اعزام
despatch documents U اسناد ارسال کالا
call up U دستور ارسال گزارش
sdlc U پروتکل ارسال داده که در
call-ups U دستور ارسال گزارش
call-up U دستور ارسال گزارش
data transfer rate U میزان ارسال داده
voice grade channel U کانال ارسال گفتار
dispatches U مخابره کردن ارسال
release U اجازه ارسال پیام
released U اجازه ارسال پیام
releases U اجازه ارسال پیام
shipment sponsor U مسئول ارسال کالاها
automatic send/reciever U ارسال و دریافت خودکار
voice store and forward U ذخیره و ارسال صدا
asr U ارسال و دریافت اتوماتیک
data transfer rate U نرخ ارسال داده
signal U ارسال پیام به کامپیوتر
signaled U ارسال پیام به کامپیوتر
signalled U ارسال پیام به کامپیوتر
dispatched U مخابره کردن ارسال
parallelled U که همزمان ارسال شود
digital data transmission U ارسال دیجیتالی داده
parallels U که همزمان ارسال شود
parallels U که همزمان ارسال می شوند
recorded delivery U ارسال بصورت سفارشی
end of transmission block U خاتمه ارسال بلاک
delivery U کالای ارسال شده
consignment U کالای ارسال شده
shipment [American] U کالای ارسال شده
mailable U قابل ارسال باپست
message precedence U ارجحیت ارسال پیام
parallelling U که همزمان ارسال می شوند
parallelling U که همزمان ارسال شود
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
parallel U که همزمان ارسال شود
parallel U که همزمان ارسال می شوند
paralleled U که همزمان ارسال شود
paralleled U که همزمان ارسال می شوند
paralleling U که همزمان ارسال شود
paralleling U که همزمان ارسال می شوند
parallelled U که همزمان ارسال می شوند
multiplex U باس ارسال آدرس
consignor U ارسال کننده کالا
despatched U مخابره کردن ارسال
despatching U مخابره کردن ارسال
bit transfer rate U نرخ ارسال بیت
transmission security U تامین ارسال پیام
transmitted data U دادههای ارسال شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com