English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
radiological U تشعشعی
emission nebula U ابری تشعشعی
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
solar radiation pressure U فشار تشعشعی خورشیغ
airborne radiation thermometer U میزان الحراره تشعشعی هوابرد
vor U وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
cosmic microwave radiation background U زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
rad U یک واحد از دوز تشعشعی دریافتی اتمی
radiotherapy U رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
spacing impulse U نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
ground swell U امواج
hertzian waves U امواج هرتز
reverberations U برگشت امواج
gravity waves U امواج ثقلی
ground waves U امواج زمینی
the waves of the sea U امواج دریا
thermal waves U امواج گرمایی
gravitational waves U امواج جاذبه
tosser U دستخوش امواج
crashing waves U امواج خروشان
gravitational waves U امواج گرانشی
pulsing U ضربان امواج
tidal waves U امواج جزرومدی
brain waves U امواج مغزی
incoherent waves U امواج همدوس
wander wave U امواج سیار
spoondrift U ترشح امواج
pulsed U امواج ضربانی
oscilloscope U اشکارسازی امواج
emissions U انتشار امواج
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
interference U تداخل امواج
reverberation U برگشت امواج
emission U انتشار امواج
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
sky wave U امواج اسمانی
radio waves U امواج رادیویی
transient wave U امواج سیار
pulse U امواج ضربانی
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
reverberation U برگشت دادن امواج
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
bleeding U باند تداخل امواج
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
hertzian wave U امواج هرتز hertz
attenuation U افت قدرت امواج
wave front U جبهه امواج رادیویی
echoed U برگشت امواج رادار
echoes U برگشت امواج رادار
echo U برگشت امواج رادار
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
tidal wave U امواج جذر و مدی
echoing U برگشت امواج رادار
pulsing U پرتاب امواج انرژی
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
reverberations U برگشت دادن امواج
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
wave band U دسته امواج رادیو
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
wave period U زمان تناوب امواج دریا
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
awash U سرگردان بر روی امواج دریا
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
spume U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
oscillograph U دستگاه ثبت نوسان امواج
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
sea foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
beam width U عرض ستون امواج رادار
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
beacons U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
operating signal U چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
junk surf U امواج نامناسب برای موج سواری
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
warbling U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
reverberation index U دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
lotic U زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
warbles U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
radar mile U زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
sonar U دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
CB U رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
hypersonic U دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
electroencephalograph U دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
cardinal points effect U اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
asdic U دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
ultrasonic inspection U متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
attenuation factor U ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
imit ative deception U فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
radio wave U امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
inductive interference U تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
electroencephalogram U منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
xmodem U پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relayed U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relays U ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
messages U روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
jitter U خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
lockouts U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockout U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflowed U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflow U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
XON/XOFF U پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
scroll U حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scrolls U حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing U ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com