English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
differential cost U ارزش نهایی
final value U ارزش نهایی
limiting value U ارزش نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
telic U نهایی دارای هدف نهایی
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological U وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value U بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation U کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
privy U نهایی
peremptory U نهایی
closing U نهایی
conclusive U نهایی
final U نهایی
finals U نهایی
definitive U نهایی
ultimate U نهایی
terminals U نهایی
ultimatum U نهایی
ultimata U نهایی
ultimatums U نهایی
high limit U حد نهایی
definite <adj.> U نهایی
terminal U نهایی
ultimate load U بار نهایی
ultimate strength U مقاومت نهایی
final assembly U نصب نهایی
ultimate analysis U تجزیه نهایی
final assembly U مونتاژ نهایی
final act U سند نهایی
top speed U سرعت نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
final report U گزارش نهایی
final result U نتیجه نهایی
ultimate stress U تنش نهایی
final cut U برش نهایی
final term U جمله نهایی
last word <idiom> U نظر نهایی
try-outs U تمرین نهایی
try-out U تمرین نهایی
semi-final U نیمه نهایی
home stretch U مرحله نهایی
final payment U پرداخت نهایی
final judgement U حکم نهایی
final drive U گرداننده نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
final diameter U قطر نهایی
ultimate stress limit U حد تنش نهایی
final destination U مقصد نهایی
final U مسابقه نهایی
final velocity U سرعت نهایی
final position U وضعیت نهایی
end strength U استعداد نهایی
elevation stop U حد نهایی درجه
semifinal U نیمه نهایی
second check U بررسی نهایی
differential cost U هزینه نهایی
quarterfinal U یک چهارم نهایی
armageddon U مبارزهء نهایی
margin utility U مطلوبیت نهایی
end product U محصول نهایی
end product U فراورده نهایی
semi-finals U نیمه نهایی
extreme range U برد نهایی
extreme position U وضعیت نهایی
finals U مسابقه نهایی
ultimate speed U سرعت نهایی
grail U هدف نهایی
end user U کاربر نهایی
quarter final U یک چهارم نهایی
quarter-final U یک چهارم نهایی
quarter-finals U یک چهارم نهایی
semi finals U نیمه نهایی
net result U نتیجه نهایی
extra expenses U هزینه نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
drafts U نیمه نهایی
ultimatums U هدف نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
additional costs [expenses] U هزینه نهایی
drafted U نیمه نهایی
draft U نیمه نهایی
ultimata U هدف نهایی
ultimatum U هدف نهایی
face formwork U قالب بندی نهایی
ultimate tensile stress U تنش کشش نهایی
margin land U حد نهایی بازده زمین
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
terminal repeater U تقویت کننده نهایی
finishing strokes U دست کاری نهایی
draft report U گزارش نیمه نهایی
ultimacy U حالت نهایی غائیت
front end U نرم افزار نهایی
decreasing marginal cost U هزینه نهایی نزولی
finales U اهنگ نهایی اخر
finale U اهنگ نهایی اخر
backdoor U وسیله نهایی یا زیرجلی
final decision U رای قطعی و نهایی
final temperature U درجه حرارت نهایی
finalised U بمرحله نهایی رساندن
endings U بخش نهایی چیزی
World Series U مسابقات نهایی بیسبال
final invoice U صورت حساب نهایی
finalises U بمرحله نهایی رساندن
ending U بخش نهایی چیزی
mechanicals U نتیجه نهایی تجسمی
final measurement U اندازه گیری نهایی
margine efficiency of capital U بازده نهایی سرمایه
end user U استفاده کننده نهایی
finalising U بمرحله نهایی رساندن
finalize U بمرحله نهایی رساندن
no wind position U محل نهایی هواپیما
final heading U مسیر پرواز نهایی
marginal costing U هزینه یابی نهایی
final approach U مسیر نهایی فرود
terminal ballistics U بالیستیک نهایی گلوله
finalizing U بمرحله نهایی رساندن
finalizes U بمرحله نهایی رساندن
finalized U بمرحله نهایی رساندن
tail end U قسمت نهایی انتها
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
returned U گزارش نهایی هیات تحقیق
returning U گزارش نهایی هیات تحقیق
returns U گزارش نهایی هیات تحقیق
return U گزارش نهایی هیات تحقیق
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
diminishing marginal product U منحنی نزولی محصول نهایی
scope U نقطه توجه طرح نهایی
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
pay off U جزای کیفر نتیجه نهایی
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
final drive U چرخ گرداننده نهایی شنی
final heading U سمت پرواز یا حرکت نهایی
margin efficiency of investment U بازده نهایی سرمایه گذاری
final shaving U پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
surf off U دور نهایی مسابقه موج سواری
semi-finalists U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
imprisonment U محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
greats U امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
armageddon U مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
tag line U جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
decision altitude U ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
maieutics U فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
brummagem U کم ارزش
market value U ارزش
valueless U بی ارزش
picayubnish U بی ارزش
price U ارزش
brummagem U بی ارزش
shotten U بی ارزش
value U ارزش
low grade U کم ارزش
no par U بی ارزش
regardant U با ارزش
prices U ارزش
low level U کم ارزش
junky U بی ارزش
naught U بی ارزش
big ticket U با ارزش
picayune U بی ارزش
valuing U ارزش
rubbish U بی ارزش
trivalency U سه ارزش
punks U بی ارزش
treasure U با ارزش
small change U کم ارزش
rewarding U پر ارزش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com