Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
solderless connection
U
اتصال بدون لحیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
brazing
U
لحیم کاری لحیم مسی
discontinuously
U
بدون اتصال
butt joint
U
اتصال دو ورقه بصورت لب به لب و بدون روی هم امدن لبه ها
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
locals
U
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local
U
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
soldering
U
لحیم
soldered
U
لحیم
solderer
U
لحیم گر
brazer
U
لحیم گر
solders
U
لحیم
solder
U
لحیم
tin solder
U
لحیم قلع
solder
U
لحیم کردن
soldered
U
لحیم کردن
solders
U
لحیم کردن
soldering
U
لحیم کردن
joint space
U
محل لحیم
soft solder
U
لحیم قلع
hard solder
U
لحیم برنجی
braze
U
لحیم کردن
gold solder
U
لحیم طلا
zigzag soldering
U
لحیم دندانه
brazing
U
لحیم برنجی
sweat
U
لحیم کردن
sweating
U
لحیم کردن
hard solder
U
لحیم سخت
sweats
U
لحیم کردن
soldering irons
U
هویه لحیم کاری
dip brazing
U
لحیم کاری غوطهای
soldering iron
U
هویه لحیم کاری
insulate
U
سیم را لحیم کردن
dip braze
U
لحیم کردن غوطهای
rosin core solder
U
لحیم با مغز کولوفان
induction brazing
U
لحیم کاری القائی
lead tin solder
U
قلع لحیم کاری
soldring iron
U
هویه لحیم کاری
soldering fluid
U
مایع لحیم کاری
solderable
U
قابل لحیم کاری
insulates
U
سیم را لحیم کردن
insulating
U
سیم را لحیم کردن
soldering blowpipe
U
چراغ لحیم کاری
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
blow torch
چراغ لحیم کاری
[ابزار]
solder
U
لحیم کردن جوش دادن
soldered
U
لحیم کردن جوش دادن
soldering
U
لحیم کردن جوش دادن
solders
U
لحیم کردن جوش دادن
hatchat soldering copper
U
هویه لحیم کاری چکشی
soldering flux
U
گداز اور لحیم کاری
sweating heat
U
گرمای لحیم کاری غیر مستقیم
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
torching
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
interconnection
U
اتصال
union
U
اتصال
attach
U
اتصال
attaches
U
اتصال
unions
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
attaching
U
اتصال
bonding
U
اتصال
joint
U
اتصال
fusions
U
اتصال
fusion
U
اتصال
network
U
اتصال
networks
U
اتصال
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
cutter link
U
اتصال
seams
U
خط اتصال
seam
U
خط اتصال
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
hitching
U
اتصال
hitches
U
اتصال
scarf
U
اتصال
scarfs
U
اتصال
bounding
U
اتصال
coupling
U
اتصال
contacted
U
اتصال
juncture
U
اتصال
contacting
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
inosculation
U
اتصال
contact
U
اتصال
hitched
U
اتصال
hitch
U
اتصال
lead wire
U
خط اتصال
tie down
U
اتصال
law of continvity
U
اتصال
tie line
U
خط اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
incorporation
U
اتصال
interconnetion
U
اتصال
coitus
U
اتصال
contacts
U
اتصال
connector
U
اتصال
continuity
U
اتصال
link
U
اتصال
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
junction
U
اتصال
wiring
U
اتصال
jump joint
U
اتصال لب به لب
connect node
U
کد اتصال
conjunctions
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
junctions
U
اتصال
connectivity
U
اتصال
connection
U
اتصال
nexus
U
اتصال
connection line
U
خط اتصال
connexions
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
suspension
U
اتصال
fitting
U
اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
conjuncture
U
اتصال
colligation
U
اتصال
abutment
U
اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
abjoint
U
بی اتصال
binding
U
اتصال
bindings
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
operated
U
اتصال دادن
interconnects
U
با هم اتصال دادن
chain field
U
فیلد اتصال
jointing iron
U
اهن اتصال
interconnects
U
اتصال به یکدیگر
interconnects
U
اتصال دادن
interconnecting
U
با هم اتصال دادن
interconnect
U
اتصال دادن
joint length
U
طول اتصال
joint pin
U
خار اتصال
joint space
U
محل اتصال
channel attached
U
اتصال کانالی
interconnecting
U
اتصال به یکدیگر
joint washer
واشر اتصال
operates
U
اتصال دادن
joining point
U
نقطه اتصال
link chain
U
زنجیر اتصال
conjunctions
U
اتصال اقتران
cascade connection
U
اتصال ابشاری
lighting outlet
U
اتصال نور
capacity ground
U
اتصال به فرفیت
lead wire
U
سیم اتصال
conjunction
U
اتصال اقتران
cable joint
U
موف اتصال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com