Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
froe
U
ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
flag stones
U
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
authoring
U
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
compensator
U
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
boarded
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
angle drill
U
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
nibbler
U
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
expanded memory system
U
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
colluvim
U
تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
haze
U
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
fucus
U
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
blacktop
U
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
boring tubes
U
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bathometer
U
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
wisha
U
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
hypodermic syringe
U
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
inoculum
U
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
gasogene
U
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
aquaplane
U
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
balbriggan
U
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
windlasses
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
dental floss
U
نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
laniard
U
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
roller bandage
U
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
drier
U
ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
windlass
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
stop bath
U
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
caliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
bock
U
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
hundreds and thousands
U
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
false work
U
تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
calliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dry pack
U
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
gluteus
U
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chucks
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
splint
U
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
chucked
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chuck
U
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
langridge
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
leno
U
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
monochord
U
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
bolsters
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langrel
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
land plaster
U
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
bolstered
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
cape chisel
U
قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
wall board
U
تخته برای چوبکاری دیوار
draught board
U
تخته شطرنجی برای بازی چکرز
maneuvering vent
U
شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
carbon seal
U
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
kickboard
U
تخته شنای 07 سانتیمتری برای کمک به نواموز
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
tailboard
U
تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
fulham
U
طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
fogging
U
اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
jute
U
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
inst
U
ابزاری
guns
U
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
gun
U
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
laced valley
U
[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
clipboard
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards
U
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
skim board
U
تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
instrumental variable
U
متغیر ابزاری
tool steels
U
فولادهای ابزاری
pit board
U
تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
expansion
U
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
decking
U
تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
slotting
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slot
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
v ring
U
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
slots
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
gill slit
U
شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
card
U
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
bookends
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
cards
U
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
bookend
U
تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
built up frog
U
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
cinerarium
U
[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
bowtell
U
[ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
bowtelle
U
[ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
microcomputer
U
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
populate
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populates
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populating
U
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
joggle
U
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling
U
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled
U
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles
U
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
camera lucida
U
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
micros
U
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro
U
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
aluminum wool
U
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
gpss
U
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
soft tooling
U
ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
simscript
U
زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
island pullout
U
مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
wing
U
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
winging
U
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
planking
U
تخته پوشی تخته بندی
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
notice board
U
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
edge card
U
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
bare board
U
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
veronica
U
ابزاری که با Gopher کار میکند تا به کاربر کمک کند تا اطلاعات یا فایل راروی WWW پیدا کند
plank
U
تخته تخته کردن
NIC
U
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
i had no idea he was going
U
که او میرود
the train runs without a stop
U
میرود
he is going
U
میرود
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
it wont wash
U
اگرانرابشویندرنگش میرود
if he goes
U
اگر او میرود
presumedly
U
احتمال میرود
the probability is
U
احتمال میرود
in all probability
U
احتمال کلی میرود
bleeder
U
کسی که خونش میرود
neck or nothing
U
یا سر میرود یا کلاه می اید
bleeders
U
کسی که خونش میرود
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
indiaman
U
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
cat burglar
<idiom>
U
دزدی که از دیوار بالا میرود
where does this road lead to
U
این راه بکجا میرود
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
Does this train go to ... ?
آیا این قطار به ... میرود؟
churchgoers
U
کسی که مرتب به کلیسا میرود
churchgoer
U
کسی که مرتب به کلیسا میرود
he made a show of goung
U
چنان وانمودکردکه گویی میرود
apostrophe
U
که درموارد زیر بکار میرود
the scale preponderates
U
کفه ترازو پایین میرود
apostrophes
U
که درموارد زیر بکار میرود
saltigrade
U
کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
such goods will sell very high
U
اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
grifter
U
فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
moviegoer
U
کسی که اغلب به سینما میرود
moviegoers
U
کسی که اغلب به سینما میرود
it promisews to be easy
U
امید میرود اسان باشد
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
Where does this road lead to?
U
این جاده به کجا میرود؟
day-tripper
U
کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
chaperones
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lampron
U
چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
fuller's earth
U
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
pneumatometer
U
الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
chaperon
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
Which bus goes to the town centre?
U
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
When is the bus to Pimlico?
U
چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
it may be presumed that
U
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
chaperons
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
companion ladder
U
نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
playgoer
U
ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
day-trippers
U
کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
She will only date you if you ...
U
او
[زن]
فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
companion hatchway
U
راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
lapboard
U
تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
lakh
U
سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com