Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
relocatable
U
آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
relocation
U
انتقال به محل دیگری ازحافظه
relocation
U
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
logical
U
آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند
loads
U
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load
U
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
defaulting
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
asynchronous
U
انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
relative
U
آنچه با دیگری مقایسه شود
synchronous
U
آنچه همان با دیگری اجرا شود.
successive
U
آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود
simultaneous
U
آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
alternate
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternated
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternates
U
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
peripheral
U
آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
continuous
U
آنچه بدون توقف ادامه یابد
unless otherwise prescibed
[by the doctor]
U
مگر اینکه
[پزشک]
نسخه دیگری نوشته
transported
U
انتقال از یک مسیر به دیگری
transports
U
انتقال از یک مسیر به دیگری
transporting
U
انتقال از یک مسیر به دیگری
transport
U
انتقال از یک مسیر به دیگری
rub off
<idiom>
U
به شخص دیگری انتقال دادن
automatics
U
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
automatic
U
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
autos
U
خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
auto
U
خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
transshipment
U
انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
migration
U
انتقال کاربران از یک سخت افزار به دیگری
inadvisably
U
بدون اینکه صلاح باشد
trasship
U
بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
inheritance
U
انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
inheritances
U
انتقال خصوصیات یک کلاس یا نوع داده به دیگری
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
transportable
U
آنچه قابل حمل است
movable
U
آنچه قابل حرکت است
selectable
U
آنچه قابل انتخاب باشد
hidden
U
آنچه قابل دیدن نیست
chargeable
U
آنچه قابل شارژ است
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
visible
U
آنچه قابل دیدن است
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
flexible
U
آنچه قابل تغییر است
interchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
variable
U
آنچه قابل تغییر است
recognizably
U
آنچه قابل تشخیص است
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
convertible
U
آنچه قابل تبدیل است
controllable
U
آنچه قابل کنترل است
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
exchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
extensible
U
آنچه قابل گسترش است
variables
U
آنچه قابل تغییر است
recognizable
U
آنچه قابل تشخیص است
quantifiable
U
آنچه قابل شمارش است
convertibles
U
آنچه قابل تبدیل است
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
incomparably
U
بدون اینکه نظر داشته باشد
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
prosodemic
U
درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
erasable
U
آنچه قابل پاک شدن است
easy to use
U
آنچه قابل فهم و انجام باشد
available
U
آنچه قابل دستیابی یا خرید است
hand-held
U
آنچه قابل نگهداری در دست است
addressable
U
آنچه قابل آدرس دهی است
downloadable
U
آنچه قابل بار کردن است
optional
U
آنچه قابل انتخاب شدن باشد
accessible
U
آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
stopped
U
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stop
U
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stopping
U
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stops
U
زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
relocating
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocates
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocate
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocated
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
visual
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visually
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visuals
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
audio
U
مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
alternatives
U
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
user
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
selectable
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
users
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
alternative
U
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
manageable
U
آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
without lifting a finger
U
بدون اینکه به چیزی دستی بزند
[اصطلاح روزمره]
without lifting a finger
U
بدون اینکه اصلا کاری بکند
[اصطلاح روزمره]
usable
U
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
computer readable
U
آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
Without wishing to belittle
[disparage]
[denigrate]
the importance of this issue, I would like to ...
U
بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
demonstrations
U
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstration
U
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demo
U
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
effective
U
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
box
U
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
boxes
U
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
burst
U
انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
bursts
U
انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
combatable
U
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
vector
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
free float
U
مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
to be exposed to a constant stream of something
U
در معرض چیزی به طور مداوم بودن
[بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
vectors
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
conductible
U
قابل انتقال
portable
U
قابل انتقال
descendible
U
قابل انتقال
transmissive
U
قابل انتقال
negotiable
U
قابل انتقال
demountable
U
قابل انتقال
negotiating
U
قابل انتقال
alienable
U
قابل انتقال
negotiated
U
قابل انتقال
removable
U
قابل انتقال
negotiate
U
قابل انتقال
open cheque
U
چک قابل انتقال
negotiates
U
قابل انتقال
transferable
U
قابل انتقال
conveyable
U
قابل انتقال
good riddance to bad rubbish
<idiom>
U
وقتی تو خوشحالی از اینکه چیزی یا کسی به جای دیگری برده بشه یا فرستاده بشه
dib
U
باسی که هنگام انتقال داده از بخشی از کامپیوتر به دیگری استفاده میشود مثل بین حافظه و CPU
transfusible
U
قابل تزریق در جسم دیگری
transfusable
U
قابل تزریق در جسم دیگری
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
negotiable instrument
U
سند قابل انتقال
irremovable
U
غیر قابل انتقال
non transferable
U
غیر قابل انتقال
shiftable
U
قابل تعویض یا انتقال
negotiable papers
U
اوراق قابل انتقال
transferable credit
U
اعتباراسنادی قابل انتقال
built in
U
غیر قابل انتقال
transmissable rights
U
حقوق قابل انتقال
portable program
U
برنامه قابل انتقال
assignable credit
U
اعتبار قابل انتقال
transferable credit
U
اعتبار قابل انتقال
jump instruction
U
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
transplantable
U
قابل برداشتن وکاشتن درمحل دیگری
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
licenses
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
removable mass storage
U
انباره انبوه قابل انتقال
transferable securities
U
اوراق بهادار قابل انتقال
movable support
U
تکیه گاه قابل انتقال
inheritable
U
میراث بردنی قابل انتقال
transferable commercial instrument
U
اوراق تجارتی قابل انتقال
inalienably
U
بطور غیر قابل انتقال
standalone
U
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
unconditional
U
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی .
exparte
U
قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند
commercial paper
U
اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
removable storage media
U
رسانههای ذخیره سازی قابل انتقال
transferring
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfers
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
idler wheel
U
چرخ یا دنده چرخندهای که حرکت را به چرخ دیگری انتقال میدهد
intensive cultivation
U
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
free trade
U
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
floating
U
پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
off load
U
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
IF statement
U
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
protection
U
سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
scramble
U
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambled
U
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambles
U
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambling
U
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
fix
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
movable dam
U
سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
freedom of seas
U
ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
memory dump
U
رونوشت ازحافظه
over break
U
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
dedicated
U
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
secure system
U
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
redundant
U
که بدون از بین رفتن اطلاع قابل حذف است
protect
U
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
standalone
U
که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
protecting
U
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
lock up
U
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست
protects
U
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
deferred exit
U
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
ether
U
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com