Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mean free for scattering
U
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scattering mean free path
U
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
Other Matches
scattering
U
پراکندگی
scattering
U
پراکنده کردن
scattering
U
پراکندگی بخش کردن
scattering
U
تفرق
light scattering
U
پراکندگی نور
back scattering
U
پخش معکوس امواج رادیویی
bragg scattering
U
پراکندگی براگ
coherent scattering
U
پراکندگی همدوس
inelastic scattering
U
پراکندگی ناکشسان
elastic scattering
U
پراکندگی کشسان
back scattering
U
توزیع معکوس امواج رادیویی
scattering power
U
قدرت پراکندگی
radiation scattering
U
تفرق تابشها
rutherford scattering
U
پراکندگی رادرفورد
incoherent scattering
U
پراکندگی ناهمدوس
rayleigh scattering
U
تفرق عادی تابشها
radiation scattering
U
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
scattering of alpha particles
U
پراکندگی ذرات الفا
maximum scattering angle
U
زاویه پراکندگی حداکثر
atomic scattering factor
U
ضریب پراکندگی اتمی
atomic scattering factor
U
عامل شکل اتمی
deep scattering layer
U
لایههای منعکس کننده عمق دریا
light scattering by air molecules
U
پراکندگی هوا
light scattering by air molecules
U
پراکندگی نورتوسط مولکولهای هوا
having free will
U
فاعل مختار
free will
U
اختیاری
free will
U
ازادی اراده
free will
U
طیب خاطر
free will
U
اراده ازاد
You are free to go now.
U
اکنون آزادید بروید.
having free will
U
ازادکار
i did that of my own free will
U
به میل خود
free for all
U
داد وبیداد
free for all
U
زدوخوردهمگانی
free will
U
اختیار
i did that of my own free will
U
این کار را کردم
free in and out
U
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free
<adj.>
U
دست و دلباز
free
U
حرکت قایق در جلو باد
free
U
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free
U
بازیگر ازاد
free
U
جایز
free
U
ازادکردن
free
U
بخشودن
free
U
مجاز منفصل
free
U
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free
U
تحویل
free
U
فاقد
free
U
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free
U
موجود در دیسک یا حافظه
free
U
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free
U
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free
U
ترخیص کردن میدانی
free
U
بطور مجانی ازادکردن
free
U
رها
free
U
مطلق
free
U
مجانی
free
U
اختیاری مختار
free-for-all
U
مسابقه بین این اسبها
free
U
رایگان سخاوتمندانه
free
U
ازاد
free
U
روا
free-for-all
U
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
U
مستقل
free
U
کمی محدودیت نوع اسلحه
free tower
U
برج ازاد
free thinker
U
وبه مذهب بی اعتنا است .
free throw
U
پرتاب بدون مانع برای یار
free throw
U
پاس بدون مانع
free thinkers
U
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinkers
U
ازاد فکران
free throw
U
پنالتی
free thinking
U
ازادی از قیود مذهب
free thought
U
وارستگی از مذهب
free spoken
U
رک گو
free thought
U
ازادی فکر لامذهب
free tower
U
برج پرش ازاد
free trader
U
تجارت ازاد
free zone
U
منطقه ازاد
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
guns free
U
توپها اتش باختیار
free wheel
U
حرکت بدون رکاب زدن
heart free
U
ازاد ازقید عشق
heart free
U
مبرا از عشق
leave someone free to
U
مخیر گذاشتن کسی
free world
U
کشورهای غیرکمونیست
free world
U
جهان ازاد
free with ones money
U
ولخرج
free trader
U
بدون گمرک
free turbine
U
توربین ازاد
free verse
U
شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free volume
U
حجم ازاد
free vortex
U
گرداب ازاد
free WAIS
U
گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free wheeling
U
بازی بدون نقشه قبلی
free wheeling
U
حالت خلاصی
free wheeling
U
خلاصی
free of charge
U
معاف از حقوق گمرکی
free of particular average
U
معاف از خسارات جزئی
free of duty
U
معاف از عوارض گمرکی
free of cost
U
مفت
free of cost
U
مجانی
free of charge
U
مجانی
free play
U
ازاد
free play
U
لق
free play
U
بدون محدودیت
free position
U
روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free radical
U
رادیکال ازاد
free recall
U
یاداوری ازاد
free play
U
بازی ازاد
free person
U
حر
free oscillation
U
نوسان ازاد
free of tax
U
بدون مالیات
free on boand
U
فوب
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
free on board
U
بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
free on quay
U
تحویل دراسکله
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free on rail
U
تحویل در راه اهن
free on rail
U
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail
U
تحویل کالا روی قطار
free on truck
U
تحویل کالا روی کامیون
free of expense
U
بیخرج
free redical
U
بنیان ازاد
free rocket
U
موشک ازاد
free spokenness
U
رک گویی
free spokenness
U
ساده گویی
free spool
U
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream
U
جریان ازاد
free support
U
تکیه گاه ازاد
free of expense
U
مجانی
free surface
U
سطح اب ازاد
free surface
U
مخازن ازاد اب
free surface
U
سطح ازاد
free swimming
U
شناور
free swimming
U
قادر به شنا
free spoken
U
بی محابا
free spoken
U
بی پرده
free spoken
U
ساده گو
free rocket
U
موشک غیر هدایت شونده
free throw
U
پرتاب ازاد
free rotation
U
چرخش ازاد
free safety
U
مدافع در منطقه ضعف
free sample
U
نمونه مجانی
free silver
U
مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating
U
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free space
U
فضای ازاد
free space
U
فضای خالی
free spillweir
U
سرریز ازاد
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free from taxes
<adj.>
U
بدون مالیات
tax-free
<adj.>
U
معاف از مالیات
tax-free
<adj.>
U
بدون مالیات
free from taxes
<adj.>
U
معاف از مالیات
barrier-free
U
بدون حائل
free rider
U
آدم انگل
free rider
U
آدم لاشخور
free rider
U
آدم مفت خور
Free Classicism
U
[سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Free Gothic
U
احیای سبک گوتیک
problem-free
<adj.>
U
بدون دردسر
trouble-free
<adj.>
U
بدون زحمت
problem-free
<adj.>
U
بدون زحمت
parallax-free
<adj.>
U
بدون اختلاف منظر
trouble-free
<adj.>
U
بدون دردسر
free shipping
<adj.>
U
ارسال مجانی
Free style
U
[سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Free Tudor
U
[سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
free-handed,
<adj.>
U
دست و دلباز
postage-free
<adj.>
U
حمل رایگان
free shipping
<adj.>
U
حمل رایگان
postage-free
<adj.>
U
ارسال رایگان
free shipping
<adj.>
U
ارسال رایگان
postage-free
<adj.>
U
ارسال مجانی
free-standing
U
مجزا
tax free
U
معاف از مالیات
the free list
U
صورت کالای بی گمرک
to set free
U
ازادکردن
weapons free
U
جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
free-range
U
آزادچر
free-range
U
خانگی
free-standing
U
خودایستا
free-standing
U
غیرمتصل
parallax-free
<adj.>
U
بدون اختلاف در رویت
free-standing
U
مستقل
tax free
U
بخشوده از مالیات
stimulus free
U
محرک- نابسته
mean free path
U
مسافت ازاد متوسط
mean free path
U
مسافت ازاد میانگین
obsolescence free
U
دستگاه متروک
post free
U
بدون نیاز به تمبر زدن
running free
U
خلاص کار کردن
running free
U
بادبانی با باد پاشنه
sailing free
U
باد ازاد
set free
U
ازاد کردن
setting free
U
عتق
setting free
U
ازاد کردن برده
free-standing
U
آزاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com