English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (9041 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free U ازادکردن
freed U ازادکردن
freeing U ازادکردن
frees U ازادکردن
ease U ازادکردن
eased U ازادکردن
eases U ازادکردن
easing U ازادکردن
deliver U ازادکردن
delivers U ازادکردن
liberalised U ازادکردن
liberalises U ازادکردن
liberalising U ازادکردن
liberalize U ازادکردن
liberalized U ازادکردن
liberalizes U ازادکردن
liberalizing U ازادکردن
unfasten U ازادکردن
unfastened U ازادکردن
unfastening U ازادکردن
unfastens U ازادکردن
franchise U ازادکردن
franchises U ازادکردن
assoil U ازادکردن
let go U ازادکردن
to let go U ازادکردن
to set free U ازادکردن
unhitch U ازادکردن
unyoke U ازادکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disenthral U ازبندگی ازادکردن
disenslave U ازبندگی ازادکردن
freeing U بطور مجانی ازادکردن
edulcorate U ازموادنمکی یااسیدی ازادکردن
freed U بطور مجانی ازادکردن
frees U بطور مجانی ازادکردن
free U بطور مجانی ازادکردن
stocked U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock U ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com