English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
re examination U بازپرسی مجدد
examination U بازرسی
examination U رسیدگی معاینه
examination U بازپرسی
examination U استنطاق
examination U امتحان
examination U آزمایش
examination U آزمون
to take an examination U امتحان دادن
examination U تست
self examination U درون خویشتن بینی
self examination U خود ازمایی
examination U معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination U معاینه کردن
re-examination U بازپرسی مجدد
examination U ازمون
re examination U پرس ازمایی مجدد
examination U ازمایه
examination U امتحان ازمایش
examination U محک
examination U بازرسی معاینه
examination U رسیدگی
examination U امتحان
examination U معاینه
examination U بررسی
re-examination U پرس ازمایی مجدد
psychiatric examination U معاینه روانپزشکی
qualifying examination U امتحان صلاحیت
sit for an examination U در امتحانی شرکت کردن
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
to give an examination U امتحان کردن
to sit for an examination U در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
To sit for an examination. U درامتحان شرکت کردن
To cheat in an examination. U درامتحان تقلب کردن
To pass an examination . U درامتحان قبول شدن
previous examination U نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
mental examination U معاینه روانی
cross examination U بازرسی
cleared without examination U ترخیص بدون بازرسی
cross examination U استنطاق
bar examination U امتحان وکالت
cross examination U بازجویی همگانی
cross examination U تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
cross examination U بازپرسی
to give an examination U صورت امتحان دادن
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
essay examination U امتحان انشایی
examination anxiety U اضطراب امتحان
examination of the soil U ازمایش خاک
cross-examination U پرسش و مقابله
cross-examination U بازپرسی
cross examination U بازجویی استنطاق بازجویی از شهود مواجهه دادن شهود
graduate record examination U جی ار ای
To mark the examination papers . U ورقه های امتحان رانمره دادن
examination of witness's eligibility U تزکیه
graduate record examination U امتحان ورودی بعد ازلیسانس
ceeb (college entrance examination board U شورای امتحانات ورودی
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. U آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com