English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
board of inspection and survey U سازمان بازرسی
board of inspection and survey U هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inspection U بازرسی و بازبینی
for [your/our] inspection U برای بازرسی
inspection U بازبینی
inspection U بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
inspection U بازدید
inspection U امتحان
inspection U معاینه
inspection well U چاه بازدید
inspection U نظارت
inspection U بازرسی
inspection U تفتیش
inspection U بازدید معاینه
inspection U سرکشی
inspection certificate U گواهی بازرسی
inspection certificate U گواهی نظارت
technical inspection U معاینه فنی [خودرو]
inspection arms U سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
site inspection U معاینه محل
inspection light U امتحاننور
inspection plug U توپینظارت
inspection lamp U لامپ کنترل
certificate of inspection U گواهی بازرسی
destination inspection U بازدید در مقصد
tech inspection U بازرسی اتومبیلها پیش ازمسابقه
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
ultrasonic inspection U متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
radiographic inspection U معاینه رادیوگرافی تحقیق و بررسی رادیوگرافی
radiographic inspection U معاینه رونتگن
inspection clause U بند نظارت
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
inspection test U ازمایش کار
barrier inspection U بازدید کنار جاده
barrier inspection U بازدید ازموانع
inspection shaft U میله بازدید
before flight inspection U بازدید قبل از پرواز
magnetic inspection U بازرسی مغناطیسی
inspection hole U روزنه بازبینی
inspection gallery U راهروبازدید
non destructive inspection U بازرسی غیر مخرب
inspection clause U ماده نظارت
afterflight inspection U بازدید بعد از پرواز
inspection gallery U دالان بازدید
option of inspection U خیار رویت
inspection gallery U دالان بازرسی گالری بازدید
contractor inspection system U سیستم بازرسی پیمانها
annual general inspection U بازدید عمومی سالیانه
survey U جمع اوری اطلاعات
survey U زمینه یابی
survey U بررسی کردن
survey U تحقیق کردن
survey U بررسی کاوش منطقه
survey U تحقیق بررسی
survey U بازرسی
survey U بازرسی کردن
survey U ارزیابی کردن
survey U براورد کردن
survey U مساحی
survey U اب نگاری دریایی
survey U نقشه برداری زمینی
survey U بازدیدکردن
survey U ممیزی کردن
survey U مساحی کردن
survey U پیمودن
survey U بررسی کردن بازدید
survey U ممیزی
survey U نقشه برداری
survey U بررسی
survey U مطالعه مجمل
survey U بردید
survey U نمونه گیری
survey U خلاصه
survey U بازدید کردن
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey U براورد
survey U محک زدن
survey U تجزیه کردن
survey U مطالعه کردن
survey U عیار گرفتن
survey U بررسی کردن
survey U تحقیق کردن
survey U ارزیابی کردن
survey U زمین پیمایی مساحی
survey U پیمایش
survey U سنجیدن
cadastral survey U ممیزی زمین
certificate of survey U گواهی بازرسی
connection survey U نقشه برداری منطقه ربط
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
certificate of survey U گواهی بازدید
chain survey U پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
counterintelligence survey U بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
field survey U نقشه برداری زمینی
chemical survey U تجسس شیمیایی
ground survey U نقشه برداری زمینی
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
geological survey U سازمان زمین شناسی
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
cadastral survey U نقشه برداری زمینی
chain survey U نقشه برداری زنجیری
attitude survey U زمینه یابی نگرش
aerial survey U نقشه برداری هوایی
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
radiological survey U بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
report of survey U گزارش تحقیقات یا بررسیها
survey research U پژوهش زمینه یاب
survey report U گزارش بازرسی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
survey land U نقشه برداری زمین
snow survey U برفسنجی
survey control U کنترل نقشه برداری
survey control U نقطه کنترل نقشه برداری
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
triangulation survey U نقشه برداری به روش مثلث بندی
location survey U بازرسی در جای اجناس درانبار
location survey U بازدید در محل
site survey U برداشت نقشه تکهای از زمین
aerial survey U نقشه براری هوائی
Ordnance Survey U سازماننقشهبرداریبریتانیا
market survey U بررسی بازار
martitime survey U بازرسی دریائی
under ground survey U برداشت زیرزمینی
survey control U سیستم کنترل نقشه برداری
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
survey information center U مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
kuder occupational interest survey U رغبت سنج شغلی کودر
guilford zimmerman aptitude survey U استعدادسنج گیلفورد-زیمرمن
guilford zimmerman temperament survey U خوی سنج گیلفورد- زیمرمن
purdue perceptual motor survey U ازمون ادراکی- حرکتی پردو
across the board U سرجمع
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
To get on board. U سوار کشتی شدن
board U کمیته تخته کار صفحه چارت
with whom do you board U پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
to go on board U سوارکشتی شدن
to board out U بیرون ازخانه خود غذاخوردن
over the board U بازی شطرنج حضوری
i/o board U تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
i got it over board U انرادرکشتی اوردم
go by the board U از ناو پرت شدن
by the board U از طرف پهلوی ناو
board U هیات
board U جلد کردن تخته
board U مقوا
across the board U شامل تمام طبقات
board U کشتی
board U هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board U میزشوریادادگاه
board U اغذیه
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board U شدن
board U غذای روی میز
board U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board U سوارشدن بکنارکشتی امدن
across the board یکسره
board U منزل کردن
board U پانسیون شدن
board U هیئت کمیسیون
board U تخته پوش کردن
board U تخته حاوی نقشه
board U سوار
board U تابلوی امتیازات
board U صفحه یامیز شطرنج
board U سکوی شیرجه
board U روکش کردن
board U میز غذا
board U تابلو
board U وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
above board U بی حیله
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board U هیئت ژوری
board U صفحه مدار
board U برد
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board U تخته
above board به طور آشکار
switch board U صفحه تقسیم برق
range board U میز تنظیم مسافت
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
switch board U تابلوی برق
system board U برد سیستم
takeoff board U تخته پرش طول
to fall over board U ازکشتی پرت شدن
press board U مقوای فشرده
programmer board U برد برنامه ریز
tilting board U صفحه کج شونده
three ply board U تخته سه لا
thin board U لا
terminal board U تخته ترمینال
terminal board U تخته کلم
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
terminal board U تخته اتصال سیم
tea board U سینی
terminal board U محوراتصال سیمها
runing board U رکاب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com