Perdic | گروه رنگ زن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 301 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	side party U	گروه رنگ زن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	outfit U	همسفر گروه
	outfits U	همسفر گروه
	party U	گروه
	party U	گروه مخصوص انجام یک ماموریت
	domain U	ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
	domains U	ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
	bodies U	گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
	body U	گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
	class U	رسته گروه
	class U	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
	classed U	رسته گروه
	classed U	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
	classes U	رسته گروه
	classes U	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
	classing U	رسته گروه
	classing U	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
	slab U	گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
	slabs U	گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
	school U	گروه
	school U	گروه پرندگان
	schools U	گروه
	schools U	گروه پرندگان
	lobbied U	گروه فشار
	lobbies U	گروه فشار
	lobby U	گروه فشار
	totalitarianism U	سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
	gather U	نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
	gathered U	نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
	wing U	گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
	wing U	گروه هوایی
	winging U	گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
	winging U	گروه هوایی
	hierarchies U	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
	hierarchy U	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
	pack U	دسته گروه
	pack U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	packs U	دسته گروه
	packs U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	cylinder U	1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
	cylinders U	1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
	subscribe U	افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
	subscribed U	افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
	subscribes U	افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
	subscribing U	افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
	adjacent U	دو میدان متصل به دو گروه مجاور
	series U	گروه موضوعات مربوطه که مرتب شده اند
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	lot U	گروه
	bevy U	گروه
	coterie U	گروه هم مسلک
	coteries U	گروه هم مسلک
	task force U	گروه کار
	task force U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	task forces U	گروه کار
	task forces U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	companies U	گروه
	company U	گروه
	crowd U	گروه
	crowds U	گروه
	corps U	گروه
	second U	نفر بعد ازسر گروه
	seconded U	نفر بعد ازسر گروه
	seconding U	نفر بعد ازسر گروه
	seconds U	نفر بعد ازسر گروه
	set U	گروه
	sets U	گروه
	setting up U	گروه
	clinch U	گروه پرچ بودن
	clinched U	گروه پرچ بودن
	clinches U	گروه پرچ بودن
	clinching U	گروه پرچ بودن
	duct U	لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
	framing U	یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
	stick U	یک گروه چترباز که از یک دریا یک قسمت هواپیما به بیرون می پرند
	stick U	گروه پرنده
	squadron U	دستهای از مردم گروه هواپیما
	squadrons U	دستهای از مردم گروه هواپیما
	harness U	یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
	harnessed U	یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
	harnessing U	یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
	boarding parties U	گروه پژوهش
	boarding party U	گروه پژوهش
	armies U	سپاه گروه
	army U	سپاه گروه
	block U	مجموعهای از موضوعات در یک گروه
	blocked U	مجموعهای از موضوعات در یک گروه
	blocks U	مجموعهای از موضوعات در یک گروه
	acorn	گروه آمادی مقدم
	acorn	گروه آماد جلو
	acorns U	گروه امادی مقدم
	acorns U	گروه امادجلو
	ring U	گروه
	regiment U	گروه بسیار
	regiments U	گروه بسیار
	skulk U	گروه دزدکی حرکت کردن
	skulked U	گروه دزدکی حرکت کردن
	skulking U	گروه دزدکی حرکت کردن
	skulks U	گروه دزدکی حرکت کردن
	pressure group U	گروه فشار
Other Matches

	beach group U	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
	commodity groups U	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
	beach party U	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
	civil reserve air fleet U	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
	task component U	بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
	clean up party U	گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	kaldor criterion U	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
	landing group U	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
	amphibious task group U	گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
	horde U	گروه بیشمار گروه
	hordes U	گروه بیشمار گروه
	battery of tests U	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
	troop U	گروه
	batches U	گروه
	batch U	گروه
	trooping U	گروه
	trooped U	گروه
	group U	گروه
	swarms U	گروه
	parcel U	گروه
	parcels U	گروه
	cohorts U	گروه
	cohort U	گروه
	gang U	گروه
	platoons U	گروه
	assembly U	گروه
	cluster U	گروه
	groups U	گروه
	gangs U	گروه
	flock U	گروه
	hosted U	گروه
	host U	گروه
	clusters U	گروه
	cluster bombs U	گروه
	cluster bomb U	گروه
	fry U	گروه
	fries U	گروه
	throngs U	گروه
	flocked U	گروه
	g , series U	گروه ژ
	flocking U	گروه
	flocks U	گروه
	throng U	گروه
	thronged U	گروه
	platoon U	گروه
	thronging U	گروه
	teams U	گروه
	folk U	گروه
	frying U	گروه
	shoals U	گروه
	covey U	گروه
	cliques U	گروه
	hosts U	گروه
	clique U	گروه
	ensigns U	گروه
	folks U	گروه
	mass U	گروه
	team U	گروه
	massing U	گروه
	masses U	گروه
	ensign U	گروه
	hosting U	گروه
	congregations U	گروه
	congregation U	گروه
	shoal U	گروه
	squads U	گروه
	squad U	گروه
	many U	گروه
	multitudes U	گروه
	multitude U	گروه
	concourses U	گروه
	concourse U	گروه
	herd U	گروه
	herded U	گروه
	herding U	گروه
	herds U	گروه
	bunch U	گروه
	bunching U	گروه
	swarmed U	گروه
	swarm U	گروه
	bunched U	گروه
	t group U	گروه T
	special interest group U	گروه
	bunches U	گروه
	attack group U	گروه تک
	basic unit assembly group U	گروه ساختمانی
	boatswain's party U	گروه ملوان
	bit stream U	گروه بیتی
	subgroups U	زیر گروه
	abelian group U	گروه ابلی
	chevroner U	فرمانده گروه
	biotype U	زیست گروه
	class of suplies U	گروه کالاها
	battery of wells U	گروه چاهها
	bridged group U	گروه پل شده
	subgroups U	خرده گروه
	budget comittee U	گروه بودجه
	division U	گروه وزنی
	cable party U	گروه لنگر
	camp color party U	گروه پرچم
	divisions U	گروه وزنی
	captain of the forecastle U	سر گروه لنگر
	carbonyl group U	گروه کربونیل
	subgroup U	خرده گروه
	subgroup U	زیر گروه
	center U	گروه مرکزی
	encounter group U	گروه رویارویی
	dyad U	گروه دو عضوی
	billeting party U	گروه پیشرو
	bridging group U	گروه پل شده
	end group U	گروه انتهایی
	acid group U	گروه اسیدی
	acidic group U	گروه اسید
	alkyl group U	گروه الکیلی
	attack group U	گروه تک به ساحل
	acid group U	گروه اسید
	coordinated group U	گروه کوئوردینانسی
	control group U	گروه گواه
	amino group U	گروه امینی
	armor group U	گروه زرهی
	contact party U	گروه تماس
	closed group U	گروه بسته
	commutative group U	گروه جابجاپذیر
	commonwealth of letters U	گروه نویسندگاه
	command group U	گروه فرماندهی
	army group U	گروه ارتش
	criterion group U	گروه ملاک
	device cluster U	گروه دستگاه
	billeting party U	گروه یورتچی
	acidic group U	گروه اسیدی
	advance party U	گروه پیشرو
	coacting group U	گروه همکار
	battle group U	گروه نبرد
	advance point U	گروه نوک
	air group U	گروه هوایی
	alkyl group U	گروه الکیل
	duty hands U	گروه نگهبانان
	disk pack U	گروه بسته
	diad U	گروه دو عضوی
	diaconate U	گروه شماسان
	devitry U	گروه دیوان
	artillery group U	گروه توپخانه
	side group U	گروه جانبی
	trigon U	گروه سه صورتی
	user group U	گروه کاربران
	workgroup U	گروه کاری
	anchor man U	رئیس گروه
	anchor men U	رئیس گروه
	anchormen U	رئیس گروه
	death squad U	گروه کشتار
	death squads U	گروه کشتار
	flying squad U	گروه ضربت
	flying squad U	گروه تندواکنش
	flying squad U	گروه تندکنش
	thiocarbonyl group U	گروه تیوکربونیل
	symmetry group U	گروه تقارن
	supply party U	گروه تدارکات
	sociometric technique U	فن گروه سنجی
	sociometry U	گروه سنجی
	spear head U	گروه جلودار
	special party U	گروه ویژه
	standardization group U	گروه معیاریابی
	storm trooper U	گروه توفان
	substituent U	گروه استخلافی
	substituent group U	گروه استخلافی
	sugroup U	خرده گروه
	supergroup U	فوق گروه
	flying squads U	گروه ضربت
	flying squads U	گروه تندواکنش
	quire U	گروه کر [موسیقی]
	choir U	گروه خوانندگان
	GEAM U	گروه معماری
	crisis team U	گروه ضد بحران
	work team U	گروه کار
	flying squads U	گروه تندکنش
	search parties U	گروه پیگرد
	search party U	گروه پیگرد
	shop steward U	رئیس گروه
	shop stewards U	رئیس گروه
	adverbial group U	گروه قیدی
	In groups. In batches. U	دسته دسته ( گروه گروه )
	mass squad U	گروه توده
	shock troops U	گروه حمله
	experimental group U	گروه ازمایشی
	groupware U	گروه ابزار
	paratroops U	گروه چترباز
	gunner's party U	گروه توپخانه
	head's party U	گروه نظافت
	heguman U	پیشوای گروه
	hexad U	گروه شش چیز
	hydrogxyl group U	گروه هیدروکسیل
	in group U	گروه خودی
	we group U	گروه خودی
	infinite group U	گروه نامتناهی
	knightage U	گروه سلحشوران
	group separator U	جداساز گروه
	group of targets U	گروه هدفها
	group of targets U	گروه اماجها
	formal group U	گروه رسمی