English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Abelian group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Abelian group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
Other Matches
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
tasks U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task U جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
deplacement U جابجایی
handling U جابجایی
convection U جابجایی
commutation U جابجایی
dislocation U جابجایی
displeacement of water U جابجایی اب
displacement ton U تن جابجایی
displacement U جابجایی
relocation U جابجایی
head posisioning U جابجایی هد
dislocation defect U نقص جابجایی
materials handling U جابجایی مواد
commutation relation U رابطه جابجایی
cost of removal U هزینه جابجایی
shifts U جابجایی مرکزقوس
shifts U جابجایی شعاعی
shifted U جابجایی مرکزقوس
shifted U جابجایی شعاعی
program relocation U جابجایی برنامه
displacement current U جریان جابجایی
hydride shift U جابجایی هیدریدی
eluviation U جابجایی خاک
field displacement U جابجایی میدان
static relocation U جابجایی ایستا
shift reagent U واکنشگر جابجایی
stokes shift U جابجایی استوک
shear displacements U جابجایی برشی
relocation register U ثبات جابجایی
relocation factor U ضریب جابجایی
dynamic relocation U جابجایی پویا
doppler shift U جابجایی دوپلر
image shift U جابجایی تصویر
doppler frequency U جابجایی دوپلر
handling of goods U جابجایی کالا
handling of goods U جابجایی امتعه
shift U جابجایی مرکزقوس
allach U جابجایی بساوشی
block move U جابجایی بلوک
commutative law U قانون جابجایی
shift U جابجایی شعاعی
commutative U جابجایی پذیر
commutation rules U قواعد جابجایی
associative shift U جابجایی تداعی
allesthesia U جابجایی بساوشی
commutativity U جابجایی پذیری
angular displacement U جابجایی زاویهای
alkyl shift U جابجایی الکیلی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
bimolecular displacement U جابجایی دو مولکولی
image displacement U تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
output per unit of displacement U توان در واحد جابجایی
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
matrix U جابجایی سط ر و ستون در آرایه
allochiria U جابجایی بساوشی متقارن
modular constraint U محدودیت در جابجایی تصاویر
rotation U جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
allocheiria U جابجایی بساوشی متقارن
commutative rule U خاصیت جابجایی [ریاضی]
blue shift U جابجایی به سوی ابی
commutative property U خاصیت جابجایی [ریاضی]
matrixes U جابجایی سط ر و ستون در آرایه
commutative law U خاصیت جابجایی [ریاضی]
drunkennes U خطای جابجایی یا لغزش
free movement of capital U ازادی جابجایی سرمایه
translation U جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
itineration U ازیک جابجایی دیگر
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
red shift U جابجایی به سوی قرمز
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
advection U جابجایی افقی هوا
hubble effect U جابجایی به سوی قرمز
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
shift U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shifted U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
cartridges U دیسک سخت قابل جابجایی
cartridge U دیسک سخت قابل جابجایی
globally U تابع جابجایی که یک قطعه متن
global U تابع جابجایی که یک قطعه متن
shifts U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
chemical shift non equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
removable U آنچه قابل جابجایی است
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
righting U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
righted U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
displacement U جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
shifted U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
right U جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
shifted U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shift U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifts U جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifts U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shift U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
data leakage U جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
centure of pressure travel U جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
directory U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
worked U انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
directories U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
shifted U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shift U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
work U انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
shifts U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
distributes U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
shifts U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
shifted U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
shift U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
distributing U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distribute U چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
relocation U جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
relocation U جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
logic seeking U چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
storing U ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
explicit address U آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
store U ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
ranged U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
ranges U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
range U جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
texts U سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
text U سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
bubble turn and slip U الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
eds U درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
part U قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
inversion U تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversions U تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
shell sort U الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
herding U گروه
swarms U گروه
herded U گروه
platoons U گروه
congregations U گروه
herd U گروه
congregation U گروه
platoon U گروه
concourse U گروه
many U گروه
covey U گروه
clusters U گروه
host U گروه
hosted U گروه
hosting U گروه
hosts U گروه
multitude U گروه
concourses U گروه
multitudes U گروه
attack group U گروه تک
cluster bombs U گروه
squads U گروه
swarm U گروه
bunching U گروه
bunches U گروه
bunch U گروه
g , series U گروه ژ
assembly U گروه
gangs U گروه
bunched U گروه
gang U گروه
parcels U گروه
frying U گروه
fry U گروه
squad U گروه
flock U گروه
flocked U گروه
flocking U گروه
flocks U گروه
throng U گروه
thronged U گروه
herds U گروه
swarmed U گروه
thronging U گروه
throngs U گروه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com