English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
area U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
areas U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
colours U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
dye sublimation printer U چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
skiagraphy U رادیو گرافی
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bar graph U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
histogram U گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
bar chart U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
chart U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
down U سوی پایین بطرف پایین
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
standard U الگو
models U الگو
schema U الگو
alignment chart U الگو
texture U الگو
textures U الگو
schemata U الگو
template U الگو
templates U الگو
molded U الگو
model U الگو
nomogram U الگو
mold U الگو
paradigm U الگو
modeled U الگو
molds U الگو
modelled U الگو
pattern U الگو
standards U الگو
patterns U الگو
mould U الگو
moulded U الگو
paradigms U الگو
moulds U الگو
sampled U الگو ازمون
sample U الگو ازمون
type U گونه الگو
pattern recognition U الگو شناسی
types U گونه الگو
typed U گونه الگو
stenciller U الگو ساز
pattern recognition U تشخیص الگو
archetype U کهن الگو
archetypes U کهن الگو
masks U الگو سامان
validation of a model U اعتبار یک الگو
mask U الگو سامان
stenciler U الگو ساز
pattern recognitation U تشخیص الگو
pattern recognition U الگوشناسی شناسایی الگو
patterns U الگو صفات فردی
strickle U الگو صاف کردن
pattern U بعنوان الگو بکاربردن
validation of a model U تحقق پذیری یک الگو
palette U جدول رنگ و الگو
pattern U الگو صفات فردی
palettes U جدول رنگ و الگو
patterns U بعنوان الگو بکاربردن
resemblance U [تداعی کردن طرح یا الگو]
schematic U الگو وار طرح کلی
stenciling U با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
paint U رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
stencils U با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencilling U با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stenciled U با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
stencil U با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
paints U رنگ و الگو برای پر کردن ناحیه
stencilled U با الگو نقشه روی انداختن استنسیل
per U همان طور که در الگو نشان داده شده
recognition U فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
area U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
wallpapers U تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
desktop U الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
wallpaper U تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
areas U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
trichromatism U سه رنگی
trichromat U سه رنگی
tinct U رنگی
trichroism U سه رنگی
coloration U رنگی
achroma U بی رنگی
chromatic U رنگی
colored U رنگی
achromatism U بی رنگی
achromia U بی رنگی مو
ingrain U نخ رنگی
achromatization U بی رنگی
achromatisation U بی رنگی
achroma U بی رنگی مو
chromaticity U رنگی
pigmental U رنگی
dichroism U دو رنگی
coloured U رنگی
discoloration U بی رنگی
hued U رنگی
dichromatism U دو رنگی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
heliochrome U عکاسی رنگی
stined glass U شیشه رنگی
paraffin wax U موم رنگی
opalescence U شیری رنگی
heliochrome U عکس رنگی
pencil U مداد رنگی
pencilling U مداد رنگی
pencils U مداد رنگی
chroma U مشخصههای رنگی
chromatic aberration U خطای رنگی
pigmentation U رنگی شدن
color code U رمز رنگی
pigment cell U یاخته رنگی
color camera U دوربین رنگی
pigment dye U ماده رنگی
cingulum U خط رنگی ومارپیچ
photochrome U عکس رنگی
chromophotograph U عکس رنگی
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
lakes U لاک رنگی
lake U لاک رنگی
pastel U مداد رنگی
pastel U خمیرمواد رنگی
pallor U زرد رنگی
black U سیاه رنگی
blacker U سیاه رنگی
blackest U سیاه رنگی
pigment U ماده رنگی
monotint U نگار یک رنگی
monotint U عکس یک رنگی
polychroism U چند رنگی
pleochroism U چند رنگی
blacks U سیاه رنگی
blacked U سیاه رنگی
oleograph U عکس رنگی
unifiable U قابل هم رنگی
ocellus U حلقه رنگی
kinemacolour U سینمای رنگی
dye stuff U ماده رنگی
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
dyestuff U ماده رنگی
vitta U نوار رنگی
pigments U ماده رنگی
colored glass U شیشه رنگی
color trace recorder U رسام رنگی
colorant U مواد رنگی
photochromy U عکاسی رنگی
color television U تلویزیون رنگی
colored pencil U مداد رنگی
pentachromic U پنج رنگی
coloured cement U سیمان رنگی
color printer U چاپگر رنگی
color graphics U گرافیک رنگی
locals U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
bar U خط یا بلاک ضخیم رنگی
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
conventionalization U هم رنگی با ایین و رسوم
chromogen U دانههای رنگی گیاهان
tetrachromatism U دید چهار رنگی
chromophore U گروه رنگی ملکول
chromophore U عامل رنگی ملکول
color monitor U صفحه نمایش رنگی
ring tailed U دارای حلقههای رنگی در دم
encaustic tile or brick U اجرکاشی هفت رنگی
candy-striped U دارای نوارههای رنگی
Color films(T. V). U فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
purpurin U ماده رنگی روناس
bars U خط یا بلاک ضخیم رنگی
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
orcin U ماده رنگی گلسنگ
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
contour U خط فاصل درنقشههای رنگی
pool ball U هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
pullicate U یکجور دستمال رنگی
dyestuff U مواد رنگی و رنگرزی
red, green, blue U سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
composite color signal U پیام رنگی مرکب
composite color monitor U مونیتور رنگی مرکب
figurin U مجسمه سفالین رنگی
quercitron U نوعی ماده رنگی
crayons U مداد رنگی مومی
figurine U مجسمه سفالین رنگی
figurines U مجسمه سفالین رنگی
crayon U مداد رنگی مومی
simultaneous color television U تلویزیون رنگی همزمان
curcumin U ماده رنگی زردچوبه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com