English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (8801 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
walk U گام معمولی اسب
walked U گام معمولی اسب
walks U گام معمولی اسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
half U حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
mean U پست معمولی
meaner U پست معمولی
meanest U پست معمولی
complement U تعارفات معمولی
complemented U تعارفات معمولی
complementing U تعارفات معمولی
complements U تعارفات معمولی
undress U جامه معمولی
undresses U جامه معمولی
undressing U جامه معمولی
name U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
names U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
mulberries U توت معمولی
mulberry U توت معمولی
common U معمولی متعارفی
commoners U معمولی متعارفی
commonest U معمولی متعارفی
general U کلی معمولی
general U معمولی و نه مخصوص
generals U کلی معمولی
generals U معمولی و نه مخصوص
quad U چهار بیت داده ذخیره شده در محل معمولی یکی
quads U چهار بیت داده ذخیره شده در محل معمولی یکی
irregular U غیر معمولی
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
normalised U بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalises U بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalising U بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalize U بصورت عادی و معمولی دراوردن
normalizes U بصورت عادی و معمولی دراوردن
squawk U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
hold U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
case U حروف بزرگ یا حروف معمولی
cases U حروف بزرگ یا حروف معمولی
bracket U حالت معمولی کروشه
chamomile U بابونه معمولی یامعطر
alley U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
everyday U معمولی مبتذل
stand U سطح معمولی اب دریا
normal U معمولی
normal U عادی معمولی
prepare U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
route U راه جریان معمولی
routes U راه جریان معمولی
standard U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard U معمولی
standard U طبیعی یا معمولی
standards U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards U معمولی
standards U طبیعی یا معمولی
workaday U معمولی عادی
ordinary U معمولی
ordinary U پیام معمولی از نظر ارجحیت
conventional U معمولی
conventional U جنگ افزارهای معمولی
double U مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled U مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
doubled up U مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
routine U معمولی
routinely U معمولی
routines U معمولی
shock wave U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
office U استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
offices U استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
longhand U خط معمولی
wrought iron U اهن معمولی
ambient U پس زمینه معمولی
well worn U پیش پا افتاده معمولی
well-worn U پیش پا افتاده معمولی
undersized U کوچکتر ازاندازه معمولی
commonplace U معمولی مبتذل
banal U مبتذل معمولی
admedium lampholder U سرپیچ بزرگتر از معمولی
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
ap seogi U ایستادن معمولی
civil time U ساعت معمولی
cold working U شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
combination grasp U گرفتن معمولی و برعکس
common link U حلقه معمولی
common stock U سهام معمولی شرکت
common whipping U بست معمولی
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
conventional milling machine U دستگاه فرز معمولی
conventional sign U علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
deffered maintenance U تعمیر ونگهداری غیر معمولی
dial up line U خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
entremets U غذای لذید اضافه بر برنامه معمولی
ethanol U الکل معمولی
Other Matches
wonted U معمولی
faceless U معمولی
received U معمولی
usu U معمولی
copybook U معمولی
open cheque U چک معمولی
run-of-the-mill <idiom> U معمولی
ferial U معمولی
light water U اب معمولی
onery U عادی معمولی
mass concrete U بتن معمولی
man in the street U فرد معمولی
piper nigrum U فلفل معمولی
ethyl alcohol U الکل معمولی
plain concrete U بتن معمولی
hepatica U غافث معمولی
general cargo U کالای معمولی
procedure message U پیام معمولی
ornery U عادی معمولی
ordinary share U سهام معمولی
medium lampholder U سرپیچ معمولی
normal permeability U نفوذپذیری معمولی
ordinal type U نوع معمولی
normal interval U فاصله معمولی صف
unselected clay U خاک رس معمولی
normal good U کالای معمولی
ordinary clay U خاک رس معمولی
nonstandard U غیر معمولی
ranko U سرباز معمولی
rock brake U بسفایج معمولی
American bond U آجرچینی معمولی
typical <adj.> U بافت معمولی
standard gauge U اندازه معمولی
standard bar U میله معمولی
standard brick U اجر معمولی
ornary U عادی معمولی
standard motor U موتور معمولی
single precision U با دقت معمولی
standard trench U سنگر معمولی
street virus U ویروس معمولی
rudas U پست معمولی
charge hand U کارگر معمولی
white mulatto U توت معمولی
the a merchant U سوداگر معمولی
in normal situations on public roads U در ترافیک معمولی خیابان
meadow mushroom U قارچ خوراکی معمولی
joiner door U درب معمولی ناو
light hydrogen U هیدروژن سبک یا معمولی
stake driver U بوتیمار معمولی امریکایی
l antenna U انتن معمولی رادیو
inverted l antenna U انتن معمولی رادیو
martlet U پرستوی معمولی اروپایی
ordinary grasp U گرفتن میله معمولی
week day U روز معمولی هفته
standard lamp holder U سرپیچ معمولی لامپ
normal sulphation of battery U سولفاتی شدن معمولی
outre U خارج از حدود معمولی
standard size whole brick U اجر فشاری معمولی
standard rain gage باران سنج معمولی
normal charge U خرج معمولی توپ
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
milkwort U پلی گالای معمولی
head cold U سرماخوردگی معمولی زکام
fencing measure U فاصله معمولی دو شمشیرباز
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
fair wear and tear U خسارت در حد معمولی فرسودگی در حد معمول
horseweed U خزه معمولی امریکای شمالی
guttersnipe U نوک دراز یا پاشله معمولی
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
It was the usual scene. U صحنه [موقعیت] معمولی بود.
ordinary differential equation [ODE] U معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
snail mail U اصط لاح عامیه به پست معمولی
service ceiling U سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
I'd like a shampoo for normal hair. من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
it is of a normal size U دارای اندازه عادی یا معمولی است
Can't you just say hello like a normal person? U نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
zero stage U طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
mufti U جامه معمولی برتن کسی که حق داردجامه رسمی بپوشد
superspeedway U مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
advertorial U تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
kilderkin U چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
gyroplane U نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
fosse commune U [قبر معمولی در گورستان که هر هفت سال یا بیشتر استفاده می شود.]
man down U بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
VBScript U مجموعه دستورات برنامه نویسی که در یکک صفحه وب معمولی فاهر می شوند,
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
radius of integration U شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
genet U جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
working sails U بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
mantissa U رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
teletext U روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
case U حرف بزرگ یا حرف معمولی [فناوری چاپ]
extrasensory U ماورای احساس معمولی خارج از احساس عادی
palnut U مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
thyme U آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
garden thyme U آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
German thyme U آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
common thyme U آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
thymus vulgaris U آویشن [آویشن معمولی] [گیاه شناسی]
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
expanded memory system U دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
Recent search history Forum search
1she tried to get me to read regular books
0معادل انگلیسی بچه تیر که تیری است به اندازه نصف و یا کمتر از نصف تیر معمولی برای پرتاب با کمان به کمک یک ساقه نیم استوانه ای بریده شده از درخت بامبو به اندازه طول یک تیر معمولی برای زدن هدفی در دوردست
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com